PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 [3] 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14

Fahime.M
08-18-2009, 10:12 AM
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل
غم من، لیک غمی غمناک است.

فرناز
08-18-2009, 12:36 PM
تو، آن گلی که می شــکفی در خیال من

پُر می شود زعطر خوشــت زنــدگانیم

در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم

سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم

donya88
08-19-2009, 01:07 AM
مقام امن و مي بيغش و رفيق شفيق

گرت مدام ميسر شود زهي توفيق

فرناز
08-19-2009, 08:41 AM
قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز
در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود
حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ
انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد
تن داده ام به این که بسوزم در آتشت
حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد

hiddenboy
08-19-2009, 10:23 AM
دست پرورده’ كس نيستم اين عزت من ***جلوه’ لاله’ روئيده به صحرا زيباست
حاصل كرده’ ما گشت زمان ميخواهد *** عكس امروز در آئينه’ فردا زيباست

فرناز
08-19-2009, 10:38 AM
توي آسموني که کرکسا پرواز مي‌کنن
ديگه هيچ شاپرکي ، حس ِ پريدن نداره
دستاي نجيب ِ باغچه ، خيلي وقته خاليه
از تو گلدون ، گلاي کاغذي چيدن نداره

hiddenboy
08-19-2009, 01:55 PM
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد **** که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می​ریزد **** اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود **** که ز بند غم ایام نجاتم دادند

فرناز
08-19-2009, 02:44 PM
در من ترانه های قشنگی نشسته اند

انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند

انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت

امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند

donya88
08-20-2009, 07:44 AM
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شدو جان نيز هم
اين كه مي گويند ان خوشتر زحسن
يار ما اين داردو ان نيز هم

keivan
08-20-2009, 09:47 AM
من از یاد عزیزان یکنفس غافل نیم اما
نمی دانم که بعد از من کسی یادم کند یانه

hiddenboy
08-20-2009, 10:39 AM
هر که دولت يافت، شست از لوح خاطر نام ما ***** اوج دولت، طاق نسيان است در ايام ما
مي‌خورد چون خون دل هر کس به قدر دستگاه ***** باش کوچکتر ز جام ديگران، گو جام ما
در نظر واکردني طي شد بساط زندگي ***** چون شرر در نقطه‌ي آغاز بود انجام ما
طفل بازيگوش، آرام از معلم مي‌برد ***** تلخ دارد زندگي بر ما دل خودکام ما
نيست جام عيش ما صائب چو گل پا در رکاب ***** تا فلک گردان بود، در دور باشد جام ما

donya88
08-20-2009, 10:50 AM
اگر غم لشكر انگيزد كه خون عاشقان ريزد

من و ساقي بهم سازيم و بنيادش براندازيم

میخک
08-20-2009, 08:04 PM
مرغ باغ ملکوتم ،نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

hiddenboy
08-20-2009, 09:32 PM
مگو كه محفل ما چه بي صفاست *** مگو كه غمزه فقط از آن شماست
ما نيز منتتظر به يك اشارتيم *** زنهار مستي يك ديوانه تا كجاست

donya88
08-22-2009, 07:34 AM
تا كي به تمناي وصال تو يگانه

اشكم شود از هر مزه چون سيل روانه

فرناز
08-22-2009, 09:12 AM
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید

ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!

میخک
08-22-2009, 09:59 AM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان ، غم مخور

کلبه ی احزان شود روزی گلستان ، غم مخور

فرناز
08-22-2009, 10:17 AM
رنجیده ام از آسمان ، قطع امیدم کرد
دنباله ی رنگین کمانت را نمی دانست

اینگونه سیب سرخ هم از چشمم افتاده ست
شیرینی اش ، طعم لبانت را نمی دانست

keivan
08-22-2009, 11:10 AM
تو با خداي خود انداز كار ودل خوشدار
كه رحم اگر نكند مدّعي خدا بكند

فرناز
08-22-2009, 12:07 PM
دیگر رسیـده کارد ، بر این استـخوان من

نه ، شاهنامه نیست که تو پهلوان شوی
این یک تراژدی ست ـ غم ِداستان من

یک شب بیا و ضامن ِ من باش نازنین !

donya88
08-22-2009, 12:52 PM
نقد عمرت ببرد غصه ي دنيا به گزاف
گر شب و روز درين قصه ي مشكل باشي

mahdi271
08-22-2009, 01:15 PM
یاد باد انکه مرا یاد اموخت
ادمی نان خورد از دولت یاد

hiddenboy
08-22-2009, 01:22 PM
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست **** چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم

فرناز
08-22-2009, 01:29 PM
دیروز در کنار تو احساس عشق بود

دستان کوچکت که پر از یاس عشق بود
دستان کوچکت که جنون مرا نوشت
این واژه های غرق به خون مرا نوشت

mahdi271
08-22-2009, 02:02 PM
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود هم در عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد

hiddenboy
08-22-2009, 02:03 PM
تو را چو با دگران یار و همنفس بینم *** بهار خویش به تاراج خار و خس بینم

ز باغبانی خود شرمساریم این بس *** که چون تو دسته گلی را به دست کس بینم

mahdi271
08-22-2009, 02:14 PM
ما مرغان سحر خوان شگفت اواییم
خونین پر و بالیم و شفق پیماییم
در معبر تاریخ چو کوهی بشکوه
صد بار شکسته ایم و پا برجاییم

فرناز
08-22-2009, 02:33 PM
من در فضای خلوت تو خيمه می زنم
طعم صدای خلوت پاکت چشيدنی ست

تا اوج ، راهی ام به تماشای من بيا
با بالهای عشق تو پرواز ديدنی ست

mahdi271
08-22-2009, 03:26 PM
تبم ترسم که پیراهن بسوزد
ز هرم اه من اهن بسوزد
مرا فردوس می شاید که ترسم
دل دوزخ به حال من بسوزد

فرناز
08-22-2009, 03:49 PM
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو

mahdi271
08-22-2009, 04:08 PM
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

فرناز
08-22-2009, 04:28 PM
نماز در خم آن ابروان محرابي
كسي كند كه به خون جگر طهارت كرد

mahdi271
08-22-2009, 04:46 PM
در خواب شبی شهاب پیدا کردم
در رقص سراب اب پیدا کردم
این دفتر پر ترانه را هم روزی
در کوچه افتاب پیدا کردم

فرناز
08-22-2009, 05:05 PM
من اگر خوبم و گر بد تو برو خود را باش
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

hasti
08-22-2009, 06:53 PM
نگفتی گر بیافتی گیرمت دست ازین افتاده تر کاکنونم ای دوست؟

hasti
08-22-2009, 06:56 PM
نگفتی گر بیافتی گیرمت دست ازین افتاده تر کاکنونم ای دوست؟

mahdi271
08-22-2009, 07:01 PM
تا به غایت ره میخانه نمی دانستم
ورنه مستوری و مستی به چه غایت باشد

فرناز
08-23-2009, 11:55 AM
درین حیرت فلکها نیز دیریست/ که میگردند سرگردان دریغا

keivan
08-23-2009, 12:16 PM
این رهی نیست كه از خاطره‌اش یاد كنیم

این سفر همره تاریخ بجا می‌ماند

فرناز
08-23-2009, 12:30 PM
دلبر كه جان فرسود ازو كار دلم نگشود ازو
نوميد نتوان بود ازو باشد كه دلداري كند

mahdi271
08-23-2009, 12:49 PM
در مذهب عاشقان قرار دگر است
وین باده ی ناب را خمار دگر است
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کار دگر است و عشق کار دگر است

فرناز
08-23-2009, 01:20 PM
تحمل كن مرا يك شب كه تا باور كني اي دوست چگونه با جنون خود مدارا مي كنم هرشب

mahdi271
08-23-2009, 02:05 PM
با زمزمه ی بهار بیدارم کن
از جرائت ابشار سرشارم کن
در عزلت بی عشق دلم می پوسد
ای با خبر از عشق خبر دارم کن

فرناز
08-23-2009, 02:20 PM
نیستم از روان ها بر حذرم ز جان ها / جان نکند حذر ز جان چیست حذر چو جان شدم

mahdi271
08-23-2009, 02:54 PM
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می خور که دمی خوشتر ازاین نتوان یافت
خوش باش و بیندیش که مهتاب شبی
خوش بر سر خاک یک به یک خواهد تافت

بچه ها کسی معنی مصراع اخر رو می دونه؟

فرناز
08-23-2009, 03:01 PM
تو با خداي خود انداز كار ودل خوشدار
كه رحم اگر نكند مدّعي خدا بكند

mahdi271
08-23-2009, 04:26 PM
در سینه چگونه من نگه دارم دل
کز دیده به جای اشک می بارم دل
بر دار به احتیاط تابوت مرا
زیرا که در ان شکستنی دارم دل

فرناز
08-24-2009, 08:48 AM
ليلاي من درياي من آسوده در روياي من اين لحظه در هواي تو گم شده در صداي تو من عاشقم مجنون تو گمگشته در بارون تو!

donya88
08-24-2009, 09:28 AM
وز براي صيد دل در گردنم زنجير زلف

چون كمند خسرو مالك رقاب انداختي

mahdi271
08-24-2009, 10:10 AM
یا رب ان زاهد خود بین که بجز عیب ندید
دود اهیش در ایینه ی ادراک انداز

فرناز
08-24-2009, 10:41 AM
زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی

ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم

حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن

ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم

mahdi271
08-24-2009, 11:03 AM
من درد تو را ز دست اسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم

فرناز
08-24-2009, 11:33 AM
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

mahdi271
08-24-2009, 11:53 AM
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن

فرناز
08-24-2009, 12:34 PM
نخواهد آتش از همسایه، هرکس جوهری دارد
چنار از سینه خود می‌کند ایجاد، آتش را

donya88
08-24-2009, 01:27 PM
الا يا ايها السا قي ادر كاسا و ناولها

كه عشق اسان نمود اول ولي افتاد مشكلها

فرناز
08-24-2009, 01:44 PM
از پل چوبین هستی هر که با وحشت گذشت # ای خوش ان رهرو که با چشمان زیبا بگذرد

donya88
08-24-2009, 03:06 PM
دوش مي گفت كه فردا بدهم كام دلت

سببي ساز خدايا كه پشيمان نشود

فرناز
08-24-2009, 03:15 PM
در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری
از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم

donya88
08-24-2009, 03:23 PM
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت

خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت

فرناز
08-24-2009, 03:40 PM
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم / از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

mahdi271
08-24-2009, 04:05 PM
من ار او بوی خود سوزی شنیدم
حدیث عشق اموزی شنیدم
ز اهنگ شکست استخوانش
صدای پای پیروزی شنیدم

فرناز
08-24-2009, 04:40 PM
من بی می ناب زيستن نـتـوانم

بی باده کشید بار تن نـتـوانم

من بنده آن دمم که ســاقی گـوید

يک جام دگر بگیر و من نتوانم

mahdi271
08-24-2009, 09:50 PM
مو کز سوته دلانم چون ننالم
مو کز بی حاصلانم چون ننالم
نشسته بلبلان با گل بنالند
مو که دور از گلانم چون ننالم

hiddenboy
08-24-2009, 10:39 PM
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد *** قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد

sunyboy
08-25-2009, 12:00 AM
در دلم افتاد آتش ساقیا

ساقیا آخر کجائی هین بیا

هین بیا کز آرزوی روی تو

بر سر آتش بماندم ساقیا

فرناز
08-25-2009, 09:23 AM
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست

بیدادگری پیشه ديرينه تست

وی خاک اگر سينه تو بشکافند

بس گوهر قیمتی که در سینه تست

donya88
08-25-2009, 11:27 AM
تو شمع انجمني يك زبا ن و يكدل شو

خيا ل وكوشش پروانه بين و خندان باش

فرناز
08-25-2009, 12:02 PM
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است

هر ذره ز خاک کیقبادی و جمی است

احوال جهان و اصل این عمر که هست

خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

mahdi271
08-25-2009, 01:09 PM
تویی قطب روحانی جان من
منم سالک فانی چشم تو
دلم نیمه شبها قدم می زند
در افاق بارانی چشم تو

فرناز
08-25-2009, 02:16 PM
وقـت سحر است خیز ای مایـه ناز

نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز

کانها کـه بجـایند نــپایند کسی

و آن ها که شدند کس نمیآيد باز

mahdi271
08-25-2009, 03:30 PM
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا
تو ز خویشتن برون ا سپه تتار بشکن

فرناز
08-25-2009, 04:14 PM
نهفته بجستی همه رازشان
شنیدی همه نام و آوازشان
ز دهقان پر مایه کس را ندید
که پیوسته​ی آفریدون سزید

mahdi271
08-25-2009, 06:51 PM
دلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلی سر شار از غم دارم امشب
غم امد غصه امد ماتم امد
خدا را زین میان کم دارم امشب

فرناز
08-26-2009, 11:18 AM
بر لوح نشان بودنی ها بوده است

پیوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است

در روز ازل هر آن چه بايست بداد

غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است

سها
08-26-2009, 11:27 AM
توکز سرای طبیعت نمی روی بیرون
کجابه کوی طریقت گذرتوانی کرد

میخک
08-26-2009, 12:08 PM
درودی چو نور دل پارسایان

بدان شمع خلوتگه پارسایی

فرناز
08-26-2009, 12:15 PM
دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

سها
08-26-2009, 12:25 PM
تن بیجان تو در سینه خاک
به نهالی که در این غمکده تنها ماندست
باز جان می بخشد

فرناز
08-26-2009, 12:52 PM
دوری که در آمدن و رفتن ماست

او را نه نهایت نه بدایت پیداست

کس می نزند دمی درین معنی راست

کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

mahdi271
08-27-2009, 01:04 PM
تو دره ی بنفش غروبی که روز را
بر سینه می فشاری و خاموش میکنی
در سایه ها،فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیه پوش می کنی؟

donya88
08-27-2009, 10:57 PM
يارب تو چنان كن كه پريشان نشوم
محتاج به بيگانه و خويشان نشوم

mahdi271
08-28-2009, 11:55 AM
مرگ برای ضعیف امر طبیعی است
هر قوی اول ضعیف گشتو سپس مرد

فرناز
08-29-2009, 09:53 AM
دوری که در آمدن و رفتن ماست

او را نه نهایت نه بدایت پیداست

کس می نزند دمی درین معنی راست

کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

Fahime.M
08-30-2009, 11:20 AM
تو بدری و خورشید تو را بنده شده‌ست
تا بنده‌ی تو شده‌ست تابنده شده‌ست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شده‌ست

فرناز
08-30-2009, 11:26 AM
تا کی ز چراغ مسجد و دود کنشت؟

تا کی ز زيان دوزخ و سود بهشت؟

رو بر سر لوح بين که استاد قضا

اندر ازل آن چه بودنی است ، نوشت

donya88
09-01-2009, 07:43 AM
تاب بنفشه مي دهد طره ي مشك ساي تو

پرده ي غنچه ميدرد خنده ي دلگشا ي تو :46:( فا ل امروز من)

pnugirl
09-01-2009, 12:23 PM
و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکسترین گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت
تمام بالهایش غرق در اندوه و غربت شد

فرناز
09-02-2009, 08:51 AM
در پای اجل چو من سرافکنده شوم

وز بیخ امید عمر بـرکنده شوم

زینهار گلم بجز صراحی نـکنید

باشد که ز بوی می دمی زنده شوم

pnugirl
09-03-2009, 10:51 AM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

mahdi271
09-03-2009, 03:22 PM
تمام توده ی شمامه ی این گلها تا صفایی دهد
به شب که فرود مب اید روی اشکهای ما.
(رنه شار)

Fahime.M
09-07-2009, 11:50 AM
از در خويش خدايا به بهشتم مفرست
كه سر كوي تو از كون و مكان ما را بس

mahdi271
09-07-2009, 12:00 PM
سر گشته ی توست نه فلک می دانی
گرد در تو گشته به سرگردانی
تو خورشیدی ولی میان جانی
خورشید که دیده ست به این پنهانی

فرناز
09-07-2009, 12:12 PM
سهراب ِ شعرهای من از دست می رود
حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود
قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز
در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود

donya88
09-07-2009, 03:09 PM
ديدي اي دل كه غم عشق دگر باره چه كرد

چون بشد دلبرو با يار وفادار چه كرد

mahdi271
09-07-2009, 03:29 PM
در جهان شاهان بسی بودند کز گردون ملک
تیرشان پروین گسل بود و سنان جورا فگار

فرناز
09-07-2009, 03:30 PM
در پای اجل چو من سرافکنده شوم

وز بیخ امید عمر بـرکنده شوم

زینهار گلم بجز صراحی نـکنید

باشد که ز بوی می دمی زنده شوم

donya88
09-07-2009, 03:58 PM
مرا عهدي است با جانان كه تا جان در بدن دارم


هواداران كويش را چو جا ن خويشتن دارم

فرناز
09-07-2009, 04:36 PM
من بی می ناب زيستن نـتـوانم

بی باده کشید بار تن نـتـوانم

من بنده آن دمم که ســاقی گـوید

يک جام دگر بگیر و من نتوانم

donya88
09-07-2009, 04:51 PM
من كه ملول بودمي از نفس فرشتگان

قال ومقال عالمي مكشم از براي تو

فرناز
09-07-2009, 11:53 PM
ورق می خورد شب ، با پنجه ی تقدير در باران

ومی رقصيد عطر ِ كال ِ كاج ِ پير در باران

donya88
09-08-2009, 10:29 AM
نر گس همه شيوه هاي مستي

از چشم خوشت بوام دارد

فرناز
09-08-2009, 10:46 AM
ديدم بــســر عــمارتی مـــردی فـــرد

کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد

وان گِل بــه زبان حال با او می گفت

ساکن، که چو من بسی لگد خواهی خورد

pnugirl
09-08-2009, 10:57 AM
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

donya88
09-08-2009, 12:01 PM
مقام امن و مي بيغش و رفيق شفيق


گرت مدام ميسر شود زهي توفيق

فرناز
09-08-2009, 12:30 PM
قدر زر زرگر شناسد
قدر جوهر جوهري

donya88
09-08-2009, 12:57 PM
يارب ان زاهد خود بين كه بجز غيب نديد


دود اهيش در ايينه ي ادراك انداز

فرناز
09-08-2009, 01:24 PM
زان پیش که نام تو ز عالم برود

می خور که چو می بدل رسد غم برود

بگشای سر زلف بتی بند به بند

زان پیش که بند بندت از هم برود

donya88
09-08-2009, 01:32 PM
در شب هجران مرا پروا نه ي وصلي فرست


ورنه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع

mahdi271
09-08-2009, 04:03 PM
عاشقان را هر نفس سوزیدنی است
بر ده ویران ، خراج و عشر نیست
گر خطا گوید ورا خاطی مگو
ور بود پر خون شهید، آن را مشو
خون،شهیدان را ز اب اولی تر است
این خطا از صد صواب اولی تر است
در درزن کعبه رسم قبله نیست
چه غم ار غواص را پاچیله نیست

مشاعره کردید رسیدید به عین شعر نبود گذاشتید برا من؟
دمتون گرم
خیلی با حال هستید

donya88
09-08-2009, 04:17 PM
تشبيه دهانت نتوان كرد بغنچه

هرگز نبود غنچه بدين تنگ دها ني

pnugirl
09-11-2009, 10:46 AM
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

donya88
09-11-2009, 12:09 PM
روزها فكر من اينست و همه شب سخنم

كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم

فرناز
09-13-2009, 12:41 PM
مذهبم گر مستي و ميخوارگيست شرب و خمرم خود گواه بندگيست

donya88
09-13-2009, 02:25 PM
ترسم كه اشك و غم ما پرده در شود

وين راز سر بمهر بعا لم سر شود

فرناز
09-13-2009, 03:00 PM
در پای اجل چو من سرافکنده شوم

وز بیخ امید عمر بـرکنده شوم

زینهار گلم بجز صراحی نـکنید

باشد که ز بوی می دمی زنده شوم

donya88
09-13-2009, 03:04 PM
منم كه شهر ه ي شهرم به عشق ورزيدن

منم كه ديده نيا لودم به بد ديدن

فرناز
09-13-2009, 03:36 PM
ني ني تو نه مشت روزگاري
اي كوه نيم ز گفته خرسند
تو قلب فسرده زميني
كز درد ورم نموده يك چند
تا درد و ورم فرو نشيند
كافور بر آن ضماد كردند

فریبا
09-13-2009, 06:30 PM
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند /گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ..

donya88
09-13-2009, 06:47 PM
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار ه چه كرد

چون بشد دلبرو با يار وفادار چه كرد

mahdi271
09-13-2009, 06:56 PM
در فریب اباد گیتی چند بلید داشت حرص
چشمتان چون چشم نرگس دست چون دست چنار

فرناز
09-14-2009, 09:50 AM
روزی که نهال عمر من کنده شود

و اجــزام یـکـدگر پــراکنده شـود

گر زانکه صراحئی کنند از گل من

حالی که ز بــاده پراکنی زنده شود

mahdi271
09-14-2009, 05:42 PM
در اين معامله، ارزاني و گراني نيست
وديعه اي است سعادت، كه رايگان بخشند
غريق نفس، غريقي كه وارهاني نيست
دل ضعيف، به گرداب نفس دون مفكن

NIMA.N
09-14-2009, 05:56 PM
پيامهاي بازرگاني :300::89:

Borna66
09-14-2009, 09:46 PM
اقا نيما پارازيت نده در اين تاپيك خوب و پرمحتوا كه باهات برخورد ميشه ها :247:
روزگار خوش