توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره
صفحه ها :
1
2
3
[
4]
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
فرناز
09-15-2009, 09:28 AM
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
mahdi271
09-15-2009, 10:33 AM
اگرم حسود پرسد دل من ز شکر ترسد
به شکایت اندر آیم غم اضظراب گویم
pnugirl
09-15-2009, 10:44 AM
مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
فرناز
09-15-2009, 10:53 AM
اکنون که ز خوشدلی بجز نام نماند
يک همدم پخته جز می خام نماند
دست طرب از ساغر می باز مگیر
امروز که در دست بجز جام نماند
donya88
09-15-2009, 11:59 AM
ديدار شد ميسر و بوس و كنار هم
از بخت شكر دارم و از روزگار هم
mahdi271
09-15-2009, 12:22 PM
مگ برای ضعیف امر طبیعی است
هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد
donya88
09-15-2009, 12:26 PM
دوستان عيب من بيدل حيران مكنيد
گوهري دارم و صاحبنظري مي جويم
فرناز
09-15-2009, 12:32 PM
دو چشم باز نهاده نشستهام همه شب
چو فرقدین و نگه میکنم ثریا را
donya88
09-15-2009, 01:12 PM
الا يا ايها ساقي ادر كاسا ونا ولها
كه عشق اسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
فرناز
09-15-2009, 01:17 PM
آن چنانش به ذکر مشغولم
که ندانم به خویشتن پرداخت
همچنان شکر عشق میگویم
که گرم دل بسوخت جان بنواخت
donya88
09-15-2009, 01:59 PM
تو نيز باده به چنگ ارو راه صحرا گير كه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا اورد
فرناز
09-15-2009, 02:09 PM
دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
donya88
09-15-2009, 02:23 PM
انكه پامال جفا كرد چو خاك راهم
خاك مي بوسم و عذر قدمش مي خواهم
فرناز
09-15-2009, 03:06 PM
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بی حسیبت
donya88
09-15-2009, 03:11 PM
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مزه چون سيل روانه
فرناز
09-15-2009, 03:31 PM
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا
فرناز
09-16-2009, 09:47 AM
آفرین بر زبان شیرینت
کاین همه شور در جهان انداخت
mahdi271
09-16-2009, 09:58 AM
تو مرو، گر بروی جان مرا با خود بر
ور مرا می نبری با خود از این خوان، تو مرو
فرناز
09-16-2009, 10:45 AM
وقتی درآیی تا میان دستی و پایی می زدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را
donya88
09-16-2009, 11:41 AM
ان سفر كرده كه صد قا فله دل همره اوست
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش
فرناز
09-16-2009, 01:01 PM
شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه
donya88
09-16-2009, 01:14 PM
همه عمر برندارم سرازين خمار مستي
كه هنوز من نبودم كه تو دردلم نشستي
فرناز
09-16-2009, 04:32 PM
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
donya88
09-16-2009, 08:11 PM
اندم كه با تو باشم يكسال هست روزي وان دم كه بي تو باشم يك لحظه هست سالي
Fahime.M
09-17-2009, 12:55 PM
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
donya88
09-17-2009, 01:10 PM
شب عا شقان بيدل چه شبي دراز باشدتو بيا كز اول شب در صبح باز باشد
فرناز
09-17-2009, 09:48 PM
دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
pnugirl
09-20-2009, 01:50 AM
ای نام تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
donya88
09-20-2009, 03:43 AM
مزده اي دل كه مسيحا نفسي مي ايد
كه ز انفاس خوشش بوي كسي مي ايد
فرناز
09-21-2009, 09:03 AM
در این روش که تویی بر هزار چون سعدی
جفا و جور توانی ولی مکن یارا
pnugirl
09-21-2009, 10:03 AM
الا ای خاک خوزستان تو آنستی که دیدستی
سکندرها و قیصرها و لشکرهای جوشانش
فرناز
09-21-2009, 10:11 AM
شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش
مجال نطق نماند زبان گویا را
pnugirl
09-21-2009, 10:17 AM
این دغل دوستان که می بینی
مگسانند گرد شیرینی :246:
فرناز
09-21-2009, 10:29 AM
يا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
pnugirl
09-21-2009, 10:36 AM
ای کارگشای هرچه هستند
نام تو کلید هرچه بستند
فرناز
09-21-2009, 10:49 AM
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه میرود آب
donya88
09-21-2009, 10:49 AM
درودي چونور دل پارسايان بدان شمع خلوتگه پارسايي
donya88
09-21-2009, 10:52 AM
به مزگانت سيه كردي هزاران رخنه در دينم
بيا كز چشم بيمارت هزاران درد برچينم
فرناز
09-21-2009, 11:18 AM
ماه رویا روی خوب از من متاب
بی خطا کشتن چه میبینی صواب
بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم
وین چرخ مردم خوار راچنگال ودندان بشکنم
pnugirl
09-24-2009, 07:40 PM
من می گم تنهام می ذاری
تو می گی طاقت نداری
من می گم تنهایی سخته
تو می گی این دست بخته
Fahime.M
09-28-2009, 02:06 PM
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مراد بخش دل بیقرار من باشی
فرناز
09-28-2009, 02:36 PM
يكي روبهي ديد بي دست و پاي
فرو ماند در لطف و صنع خداي
pnugirl
09-28-2009, 04:59 PM
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
فرناز
09-28-2009, 05:34 PM
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست بجز فضل خدا
Silence
09-28-2009, 07:54 PM
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد ... صبر و آرام تواند به من مسکین داد
{ مشاعره http://pnu-club.com/imported/2009/09/275.gif http://pnu-club.com/imported/2009/09/276.gif }
فرناز
09-30-2009, 02:30 PM
دل مي رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا
mahdi271
10-01-2009, 05:52 PM
آنها که خلاصه ی جهان ایشانند
بر اوج فلک بُراق فکرت رانند
در معرفت ذات تو مانند فلک
سرگشته و سرنگون و سرگردانند
Silence
10-02-2009, 06:12 PM
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد و ز غم ما هیچ غم نداشت
فرناز
10-02-2009, 11:06 PM
تفسیر دیگری نتوان کرد از حیات
جز شادمانه دم زدن و شاد زیستن
donya88
10-03-2009, 08:32 AM
نترسم كه اشك در غم ما پرده در شود
وين راز سر به مهر به عالم سحر شود
Silence
10-03-2009, 09:01 AM
دود دل ما نشان سوداست
وان دود که از دلست پیداست
هر موج که میزند دل از خون
آن دل نبود مگر که دریاست
فرناز
10-03-2009, 10:06 AM
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
donya88
10-03-2009, 10:26 AM
ابرو ميرود اي ابر خطاپوش ببار
كه به ديوان عمل نامه سياه امده ايم
فرناز
10-03-2009, 10:35 AM
ما ملامت را به جان جوییم در بازار عشق
کنج خلوت پارسایان سلامت جوی را
Fahime.M
10-03-2009, 11:09 AM
ای دیده چنین محو تماشای که هستی
ای اشک چنین سر به زمین سای که هستی
Silence
10-03-2009, 01:16 PM
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد
فرناز
10-04-2009, 01:35 PM
دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را
mahdi271
10-04-2009, 04:59 PM
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
Silence
10-04-2009, 05:14 PM
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست
mahdi271
10-04-2009, 10:41 PM
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو،او اشارتهای ابرو
فرناز
10-05-2009, 11:19 AM
وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
Fahime.M
10-05-2009, 12:52 PM
از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهر ه آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
فرناز
10-05-2009, 01:40 PM
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت
mahdi271
10-05-2009, 07:00 PM
تو دره بنفش غروبی که روز را
بر سینه می فشاری و خاموش می کنی
در سایه ها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیاه پوش می کنی؟
فرناز
10-06-2009, 10:09 AM
یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح
یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را
mahdi271
10-06-2009, 11:24 AM
امد بت میخانه تا خانه برد مرا
بنمود بهار نو تا تازه کند ما را
X2008
10-06-2009, 11:41 AM
اي واي بر ان دل كه در او سوزي نيست
سودا زده ي مهر دل افروزي نيست
روزي كه تو بي عشق به سر خواهي برد
ضايع تر از ان روز تو را روزي نيست
فرناز
10-06-2009, 12:11 PM
تفاوتی نکند قدر پادشایی را
که التفات کند کمترین گدایی را
X2008
10-07-2009, 07:52 AM
اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سر و سامان مطلب
mahdi271
10-07-2009, 12:08 PM
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
Fahime.M
10-10-2009, 01:26 PM
تا توانی دلی به دست آر
دل شکستن هنر نمی باشد
sunyboy
10-11-2009, 01:45 AM
دیدمت وای چه دیداری بود
این چه دیدار دل آزاری بود
بی گمان برده ایی از یاد آن عهد
که مرا با تو سرو کاری بود . . .
فرناز
10-11-2009, 01:07 PM
دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را
mahdi271
10-12-2009, 09:11 AM
ای پیک راز دان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل داستان سرا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
بر هم چو می زد آن سر زلفین مشک بار
با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو
گر دیگرست بر آن سر دولت گذر بود
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو
هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
(نظر بدید)
Fahime.M
10-17-2009, 11:56 AM
وصل تو اجل را زسرم دور همي داشت
از دولت بحر تو كنون دور نماندست
mahdi271
10-18-2009, 09:21 AM
تندیس یخ شده ای، ای جان، بس کن تبلور و جاری شو
چون رود بر سر هر شیبی، آزاد و شاد و رها بشکن!
فرناز
10-18-2009, 02:14 PM
نسيم وصل به افسردگان چه خواهد كرد
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد كرد
mahdi271
10-18-2009, 04:58 PM
در ره سوداي تو در باختم
كفر و دين و گرم و سرد و خشك و تر
من همي دانم كه من چون مفسدم
ننگ مي آيد تو را از اين بي هنر
فرناز
10-20-2009, 10:19 AM
روی تو خوش مینماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
mahdi271
10-20-2009, 05:23 PM
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح زدند
یک قطره فرو چکبد و نامش دل شد
Fahime.M
10-22-2009, 04:31 PM
در حادثه ي بهاري چشمانت
در سايه ي ارغواني مژگانت
بگذار كه جا بماند اين روح غريب
در بين اشاره هاي بي پايانت
mahdi271
10-22-2009, 07:42 PM
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که به خون تو به هر گام نشان است
Fahime.M
10-24-2009, 10:34 AM
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
mahdi271
10-25-2009, 07:07 PM
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
Fahime.M
11-02-2009, 11:26 AM
چراغ روی ترا شمع گشت پروانه
مرا ز حال تو با حال خویش پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
ببوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
mahdi271
11-02-2009, 04:14 PM
هر روز دلم در غم تو زار ترست
وز من دل بی رحم تو بیزار ترست
بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادار ترست
Fahime.M
11-03-2009, 01:13 PM
تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده ست
دل سودازده از غصه دو نیم افتاده ست
mahdi271
11-03-2009, 01:26 PM
تا بداندکه شب ما بچه سان می گذرد
غک عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
donya88
11-03-2009, 05:08 PM
هر چند مابديم تو ما را بدان مگير
شاهانه ماجراي گناه گدا بگو
mahdi271
11-03-2009, 10:41 PM
وقت است کز تحمل این بار بگذری
خود را بر این گروه پریشان در افکنی
Fahime.M
11-05-2009, 11:59 AM
یاد باد انکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
mahdi271
11-05-2009, 05:04 PM
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟
فرناز
11-10-2009, 02:44 PM
در نااميدي بسي اميد است
پايان شب سيه سپيد است
mahdi271
11-10-2009, 03:23 PM
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
memol
11-10-2009, 03:56 PM
تاب بنفـشـه ميدهد طره مشـک ساي تو
پرده غنـچـه ميدرد خـنده دلـگـشاي تو
Fahime.M
11-10-2009, 04:08 PM
وی آنکه بدست توست احوال جهان
حکم فرما که شود، ایام دوستان به کام
mahdi271
11-10-2009, 06:50 PM
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی، جز که به سر هیچ مگو
rasoolnor
11-18-2009, 01:13 AM
وقتی پرنده ای را معتاد میکنند
تا فالی از قفس بدرآرد
و اهدا کند به جویندگان خوشبختی....
پرواز قصه ایست ابلهانه از معبر قفس.
donya88
11-18-2009, 10:29 AM
سر ان ندارد امشب که براید افتابی
چه خیالها گذرکردو گذر نکرد خوابی
mahdi271
11-20-2009, 10:51 AM
یار رب چه چشمه ای است محبت که من از آن
یک قطره آب خوردم و دریا گریستم
Fahime.M
11-21-2009, 12:13 PM
مسیحای من ای ترسای پیر
پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ، آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی
در بگشای..
م.ا.ثالث
mahdi271
11-21-2009, 10:51 PM
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان ...
دل شرح آن دهـد که چه گفت و چهها شنید
sunyboy
11-22-2009, 02:13 AM
دیدمت وای چه دیداری بود
این چه دیدار دل آزاری بود
بی گمان برده ایی از یاد آن عهد
که مرا با تو سرو کاری بود . . .
rasoolnor
11-23-2009, 01:45 AM
دور از وصال یار چه لذت ز روزگار ؟..................بی یوسف از مرافقت کاروان چه حظ؟
از سیر گل به دیده خلد خار بی رخت................دور از قدت ز جلوۀ سرو روان چه حظ؟
فرناز
11-23-2009, 01:36 PM
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
donya88
11-23-2009, 04:11 PM
مرا امید وصال تو زنده می دارد
وگرنه هردم از هجر توست بیم هلاک
کاش دردهکده عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
در دل دوست به هرحيله رهي بايد كرد
طاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد
دردم از یار است ودرمان نیز هم
دل فدای او شد وجان نیز هم
Fahime.M
11-25-2009, 02:24 PM
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه ما پنداشتیم
donya88
11-25-2009, 03:08 PM
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعا برارم و درگ ردن ارمت
Fahime.M
11-26-2009, 03:32 PM
تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان
گر خود انصاف دهی مستحق نفرینی
شهریار
rasoolnor
11-26-2009, 05:58 PM
با سلام به تمامی دوستان
با اجازه بزرگترها ! پیشنهادی داشتم اول اینکه قاعده وقانون مشاعره رو رعایت بکنیم مثلاّ جواب شعرها رو با حرف آخر شعر قبلی شروع کنیم و بعدی اینکه سعی کنیم از اشعار خیلی معروف استفاده نکنیم البته این پیشنهاد آخر جزء قواعد وقوانین مشاعره نیست ولی رعایت اون باعث میشه که پس از مدتی گنجینه محفوظات شعری هر کدوم از شماها بیش از بیش غنی تر بشه و کسانی هم که مثل من تعداد ناچیزی شعر از حفظ دارم یه کمی بیشتر یاد بگیرم.در آخر اگر ممکن بود اسم شاعر هم بنویسیم. با تشکر از همه عزیزان.
یاران چو به اتفاق میعاد کنید ..................خود را به جمال یکدگر شاد کنید
ساقی چو می مغانه برکف گیرد ............... بیچاره فلان را به دعا یاد کنید
Fahime.M
11-30-2009, 11:12 AM
در باغ چو شد باد صبا دایهی گل
بربست مشاطهوار پیرایهی گل
از سایه به خورشید اگرت هست امان
خورشید رخی طلب کن و سایهی گل
حافظ
rasoolnor
12-03-2009, 02:30 AM
لیلی حرم نشین سیه خانه دل است................بر سعی پوچ آبله پایان خورم دریغ
Fahime.M
12-08-2009, 12:14 PM
غنیمت دان و می خور درگلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد
MAHBOOBEH
12-08-2009, 07:10 PM
در سكوتي مبهم و بي انتها
رهسپارم در مسير جاده ها
در نگاهم گفتني هايم بسوخت
ميروم اما نميدانم كجا
rasoolnor
12-11-2009, 01:57 AM
این جهان آینه و هستی ما نقش و نگار ................نقش در آینه آخر چه قدر خواهد مان؟
mahdi271
12-11-2009, 05:19 PM
نه از مهر و نه از کین می نویسم
نه از کفر و نه از دین می نویسم
دلم خون است می دانی برادر
دلم خون است از این می نویسم
Fahime.M
12-11-2009, 10:22 PM
محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود
با آنهمه بیداد او , وین عشق بی بنیاد او
در سینه دارم یاد او , یا بر زبانم میرود
( سعدی )
DEH-AB
12-11-2009, 10:30 PM
مرا به رندی و عشق ان فضول عیب کند
که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
کمال سر محبت ببین نه نقص نگاه
که هرکه بی هنر افتد نظر به عیب کند
Fahime.M
12-11-2009, 11:24 PM
دادند به ما دلی و گفتند بسوز
دیدند که سوختیم گفتند بساز
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.