مشاعره

[MAHBOOBEH]

وفا با هر كه كردم بي وفا شد
به كام خود رسيد از من جدا شد

[mohamadasas]

دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند
گل ادم بسرشتند وبه پيمانه زدند

[MAHBOOBEH]

ديدي كه در دلش اثري از وفا نبود؟
ديدي چه كرد آنچه به عاشق روا نبود؟

[mohamadasas]

در همه دير مغان نيست چو مـن شيدايي
خرقـه جايي گرو باده و دفـتر جايي http://pnu-club.com/imported/2009/04/66.gif

[MAHBOOBEH]

يادته لحظه آخر،تو به من گفتي دورنگي؟
گفتي اي كاش زود بفهمم،چرا با دلم ميجنگي

[mohamadasas]

ياري اندر کـس نـمي‌بينيم ياران را چـه شد
دوسـتي کي آخر آمد دوستداران را چـه شد

[MAHBOOBEH]

درد است زنده بودن،وقتي شبي نباشي
گر بي تو زنده بودم،گو بي وفايم اي دوست

[mohamadasas]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت ..... تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی ... ..... پیداست نگارا که بلند است جنابت:172:

[MAHBOOBEH]

تا با غم عشق تو مرا كار افتاد/بيچاره دلم در غم بسيار افتاد
بسيار فتاده بود هم در ره عشق/اما نه چنين زار كه اين بار افتاد

[mohamadasas]

دوش درحلقه ي ماصحبت گيسوي توبود
تادل شب سخن ازسلسه ي موي توبود

[MAHBOOBEH]

در كوي تو دل گم نكند خانه خود را
ديوانه شناسد ره ويرانه خود را

[mohamadasas]

انكه رخسارتورا رنگ گل نسرين داد
صبرو ارام تواند به من مسكين داد

[MAHBOOBEH]

دلم گرفته و از هر چه شعر سير شده ام
و مثل كودكي خود بهانه گير شده ام

[mohamadasas]

مطرب عشق عجب سازونوايي دارد
نقش هر پرده كه زده ره به جايي دارد

[MAHBOOBEH]

دل به عشق دلبر نامهربان بستن خطاست
آنكه قدر دل نداند،دل به او بستن خطاست

[mohamadasas]

تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي

[mahdi271]

یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری

[mohamadasas]

يارب چنان كن سرانجام كار
توخوشنود باشي وما رستگار

[free iran]

روزي
خواهم آمد، و پيامي خواهم آورد.
در رگ‌ها، نور خواهم ريخت.
و صدا خواهم در داد: اي سبدهاتان پرخواب! سيب آوردم سيب، سيب سرخ خورشيد

[mohamadasas]

در خرابات مغان نور خدا ميبينم
اين عجب بين كه چه نوري زكجاميبينم

[MAHBOOBEH]

من بي برگ خزان ديده دگر رفتني ام
تو همه بار و بري،تازه بهارا تو بمان

[mohamadasas]

ناله را هر چند می خواهم که پنهان در کشم ..... سینه می گوید که من تنگ آمدم ، فریاد کن

[MAHBOOBEH]

ندامت شرر زد به جانم كه من
تو را برده بودم،ولي باختم

[mohamadasas]

ميسوزم از فراغت روي از جفابگردان
هجران بلاي جان شد يارب بلا بگردان

[MAHBOOBEH]

نقش خستگي ها را در نگاه من بنگر
از سخن توان دانست،حال دل به آساني

[mohamadasas]

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

[MAHBOOBEH]

روز ها چون بگذرم از كوچه هاي آشنا
هر كجا پا مينهم گويم كه جاي پاي توست

[donya88]

تخت زمرد زده است گل به چمن

راح چون لعل اتشين درياب


:105:

[mohamadasas]

زمن جدامشو كه توام نور ديده
ارام جان و مونس قلب رميده
اين اشتباه تقصير من نيست دنيا خانوم لطف كردن ويرايش فرموند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[MAHBOOBEH]

هر روز دلم از غم تو زارتر است
وز من دل بي رحم تو بيزارتر است
:267:

[mohamadasas]

تا نگاه مبكني كار من اه كردن است
اي به فداي چشم تو اين جه نگاه كردن است

[MAHBOOBEH]

تو آن ابري كه باراني نداري
من آن خاكم كه سرتاسر كويرم

[mohamadasas]

مژده اي دل كه دگر باد صبا باز امد
ميدهد خوش خبر از طرف بسا باز امد

[MAHBOOBEH]

در سكوتي مبهم و بي انتها،رهسپارم در مسير جاده ها
در نگاهم گفتني هايم بسوخت،ميروم اما نميدانم كجا

[mohamadasas]

اي صاحب كرامت شكرانه ي سلامت
روزي تفقدي كن درويش بي نوا را

[Aziz]

حسین در دامان پاک نبی بود حسین دردانه زهراعلی بود

[Aziz]

شاعرم شعرم برای شاعران می شود همچون زمین و اسمان

[Aziz]

دل ارزو کند که بجوید لقای دوست کز شوق افکند سر و جان را به پای دوست

[Aziz]

دوست دارم مثل شمع سوزان شوم مثل اب از عشق تو پویان شوم
دوست داشتن در زمستان چون بهار است چون بهار ادمی اندر خزان است
من کنون تازه به اینجا امدم قلب من چون ستاره در میان اسمان است
نطق من در شعر همیشه می تراود چون گل سرو و سمن من خون فشان میشوم
بس سلامی میدهم بر اهل باشگاه حال جوابش را بگیرم من کنون شادان شوم :287:

[Fahime.M]

دوست دارم مثل شمع سوزان شوم مثل اب از عشق تو پویان شوم
دوست داشتن در زمستان چون بهار است چون بهار ادمی اندر خزان است
من کنون تازه به اینجا امدم قلب من چون ستاره در میان اسمان است
نطق من در شعر همیشه می تراود چون گل سرو و سمن من خون فشان میشوم
بس سلامی میدهم بر اهل باشگاه حال جوابش را بگیرم من کنون شادان شوم :287:

علیک سلام...خیلی خوش اومدی aziz!:72:
حوصله ات سریده...جفت جفت شعر میگی!:26:


مــا زنــده از آنــیــم که آرام نـگـیـریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست

[MAHBOOBEH]

ادامه مشاعره::161:
تو كه نوشم نه اي،نيشم چرايي؟
تو كه يارم نه اي،پيشم چرايي؟

[Fahime.M]

یاد باد ان که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

[donya88]

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه ي سالوس

كجاست ذير مغان و شراب ناب كجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[MAHBOOBEH]

تن من لاشه فقر است و من زنداني زورم
كجا ميخواستم مردن،حقيقت كرد مجبورم

[mohamadasas]

من در کنار باغ کنم ساعتی درنگ
تا دلنواز من خبر از گلشن آورد

[*omid*]

دور گــردون گر دو روزی بر مراد ما نرفــــــت

دائما یکسان نباشد حــــال دوران ، غم مخور

[MAHBOOBEH]

روز و شب خوابم نمي آيد به چشم غم پرست
بس كه در بيماري هجر تو گريانم چو شمع

[mohamadasas]

عاشق چه كند گر نخورد تير ملامت
با هيچ دلاور سپر تير قضانيست.

[MAHBOOBEH]

تنم از واسطه دوري دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

[mohamadasas]

تير آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم كن بر جان خود پرهيز كن از تير ما



كجاين؟؟؟؟؟؟؟؟

[MAHBOOBEH]

اي سايه خيال شرر خيز او برو
او رفت و اين عجب كه تو خود با مني هنوز

[mohamadasas]

ز اندازه بیرون تشنه​ام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

[MAHBOOBEH]

اشك بي قدرم ز چشم آشنا افتاده ام
تا كجا راهت پذيرم،تا كجا يابم قرار

[mohamadasas]

روزي كه سرشتند گل از پيكرشان
سنگي اندر گلشان بود همان شد دلشان


بيت دوم دوبيتي
خوب رويا جهان رحم ندارد دلشان
بايد از جان گذرد هركه شود عاشقشان

[MAHBOOBEH]

نغمه هامان در گلو بشكست و شادي ها گريخت
مرغ رنگين بال عشق ما،ره صحرا گرفت

[mohamadasas]

تو به غم خوردن ما شادی و ما از دشمن دوست
هیچ را غم ما نیست که غمخوار توایم

[MAHBOOBEH]

مرغ بخت آمد به بام خانه ام اما پريد
دولت عشق تو را ايام داد اما گرفت

[mohamadasas]

تو نيكي ميكن ودر حجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز

[MAHBOOBEH]

ز غم خويش چنان شيفته ام كردي باز
كز خيال تو به خود نيز نمي پردازم

[mohamadasas]

من ان ازرده ي بي خانمانم
من ان محنت نصيبت سخت جانم

[MAHBOOBEH]

من اي صبا ره رفتن به كوي دوست ندانم
تو ميروي به سلامت،سلام ما برساني

[mohamadasas]

يارب چه غمزه كرد صراحي كه خون خم
با نعره هاي قل قلش اندر گلو ببست

[MAHBOOBEH]

ترك افسانه بگو حافظ و مي نوش دمي
كه نخفتيم شب و شمع به افسانه بسوخت

[mohamadasas]

تا مگر همچو صبا باز به كوي تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود

[MAHBOOBEH]

دوستت دارم تو ميخواهي مرا
باز مي ترسم،نمي دانم چرا

[mohamadasas]

از دل ذرات هم بگذشت فكر آدمي
كيست آنكس تا زند يكسو تقاب آدمي

[MAHBOOBEH]

يا زهمت پر بسايم بر ثريا همچو عنقا
يا بسازم آن قدر با آتش دل تا بسوزم

[mohamadasas]

مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
راه صد بادیهء درد بریدیم بس است
:72::209:

[MAHBOOBEH]

تو زهري،زهر گرم سينه سوزي
تو شيريني كه شور هستي در توست

[mahdi271]

تجلي گه خـود كـرد خـــدا ديــده مـا را
در اين ديده درآييد و ببينيد خـدا را
خـدا در دل ســودا زدگانست بجوئيد
مجوييد زميـن را و مپوييد سمـا را

[MAHBOOBEH]

امشبي را كه در آنيم غنيمت شمريم
شايد اي جان نرسيديم به فرداي دگر
:258:

[mohamadasas]

رو سینه را چون سینها،هفت آب شو از کین ها
وانگه شراب عشق را پیمانه شو ، پیمانه شو

[Fahime.M]

وای این شب چقدر تاریک است
خنده ای کو که به دل انگیزم



قطره ای کو که به دریا ریزم
صخره ای کو که بدان آویزم

[donya88]

مي نوش بما هتاب اي ماه كه ماه

بسيار بتابد و نيابد مارا

[Fahime.M]

ای دعوی عشق کرده ایین تو کو؟
قطع نظر از عقل دل و دین تو کو؟

ای دم زده از داغ وفا لاله صفت
پیراهن چاک چاک خونین تو کو؟

[mohamadasas]

وقتت خوش و وقتت خوش حلوائی و شکر کش
جمشـــــــید ترا چاکر خورشـــید تو را مفرش

[MAHBOOBEH]

شكوه ها دارم ز كار خويشتن،با دل نابردبار خويشتن
با چنين آشفتگي تنها منم،يادگار روزگار خويشتن

[mohamadasas]

نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگر باره جوان خواهد شد

[MAHBOOBEH]

دل بسته ام به او و تو او را عزيز دار
من با خيال او دل خود شاد ميكنم

[mohamadasas]

مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك
چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم

[MAHBOOBEH]

من از سايه خويش تنهاترم
پرينشانتر از باد و خاكسترم

[mohamadasas]

من نگويم كه مرا از قفس ازاد كنيد
قفسم برده به باغي ودلم شاد كنيد

[MAHBOOBEH]

در حسرت چشم تو دل ماه شكست
چشمان هزار غنچه در راه شكست

[mohamadasas]

تير روانه می رود ســــــــــوی نشانه می رود
ما چه نشسته ايم پس شه ز شكار ميرسد

[MAHBOOBEH]

دو احساس از همه برتر است
يكي ميهن و ديگري مادر است

[mohamadasas]

تو كه ناخوانده اي علم سماوات
تو كه نابرده اي ره در خرابات

تو كه سود و زيان خود نداني
به ياران كي رسي؟ هيهات هيهات

[donya88]

ترسم اين قوم كه بر درد كشان مي خندند

در سر كار خرابات كنند ايمان را

[*omid*]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها
که عشق اسان نمود اول،ولی افتاد مشکلها

[mohamadasas]

اي خوش انروز كه در صحفه ي شطرنج دلت
شاه بودم و با كيش رخت مات شدم

[MAHBOOBEH]

من همين يك نفس از جرعه جانم باقيست
آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش

[mohamadasas]

شبي ياد دارم كه چشمم نخفت
شنيدم كه پروانه با شمع گفت

كه من عاشقم گربسوزم رواست
ترا گريه و سوز ابري چراست

[MAHBOOBEH]

تنهاترين شمعم،آشفته و شيدا
تنهاترين فرياد،كم حرف و پر معنا

[mohamadasas]

اي خوش انروز كه پرواز كنم تا برهت
به هواي سر كويش پر و بالي بزنم

[MAHBOOBEH]

من نميميرم كه تو پنهان كني عشق مرا
عالمي بايد بداند قصه مهر مرا

[mohamadasas]

اي كه از كوچه معشوقه ما مي گذري
با خبر باش كه سر مي شكند ديوارش

[MAHBOOBEH]

شمه اي از داستان شور انگيز ماست
اين حكايت ها كه از فرهاد و شيرين كرده اند

[mohamadasas]

دران نفس كه بميرم در ارزوي تو باشم
به ان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم

[MAHBOOBEH]

من الفباي محبت را ز تو آموختم
شمع جان از اخگر چشمان تو افروختم

[mohamadasas]

من يار مهربانم دانا وخوش زبانم
پندت دهم فراوان با انكه بي زبانم

:288:

[MAHBOOBEH]

منت از خلق براي لقمه اي نان ميكشيم
ديگري نان ميدهد،ما ناز ايشان ميكشيم

[mohamadasas]

مراعات دهقان كن از بهر خويش
كه مزدور خوشدل كند كار خويش

[MAHBOOBEH]

شراب جام خورشيدي كه جان را
نشاط از تو،غم از تو،مستي از توست

[mohamadasas]

تا ز ميخانه و مي نام و نـشان خواهد بود
سر ما خاک ره پير مـغان خواهد بود

[Kamyar-m]

دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدا را
ما انقلاب كرديم يا انقلاب ما را

[donya88]

ان قصر كه جمشيد درو جام گرفت

اهو بچه كردو شير ارام گرفت

[MAHBOOBEH]

تو و لبخند و ناز و سرگراني
من و اشك غم و آه شبانه

[*omid*]

هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست

ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست؟!

[MAHBOOBEH]

تو و روز نشاط و با سيه چشمان چميدن
به شبها،هاي هاي گريه و مژگان تر با من

[mohamadasas]

نابرده رنج.گنج ميسر نميشود
مزد ان گرفت جان برادر كه كار كرد

[MAHBOOBEH]

در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ريز كه معذور نماندست

[mohamadasas]

تو مثل اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر
مثل اون حرفي ميموني كه ناگفته ميمونه دم اخر


(مريم حيدرزاده)

[MAHBOOBEH]

روزگاري شمع بودم،سوختم،افروختم
غرق اشك خود،كنون چون ريسمان افتاده ام

[mohamadasas]

مستان جام عشق كه لاف از لقاء زنند
جان را دهند وخيمه به ملك بقاء دهند

[MAHBOOBEH]

دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست؟ندانم

[mohamadasas]

ما زياران چشم ياري داشتيم
خود غلط بود انچه مي پنداشتيم

[MAHBOOBEH]

ماه گردم در شب تار سيه روزان بتابم
شعله آهي شوم خود را ز سر تا پا بسوزم

[mohamadasas]

ماندي ولي نماندي روشن به محفل
رفتي ولي نرفتي از ياد و از دل

[MAHBOOBEH]

لب و دندان سنايي همه توحيد تو گويد
مگر از آتش دوزخ بودش روي رهايي

[mohamadasas]

يا رب اين كعبه ي مقصود تماشاگه كيست
كه مغيلان طريقش گل و نسرين من است

[MAHBOOBEH]

ترك افسانه بگو حافظ و مي نوش دمي
كه نخفتيم شب و شمع به افسانه بسوخت

[mohamadasas]

تيغ هجران دونيمه ساخت مرا ..........................نيمه اي با تو نيمه اي با من

[MAHBOOBEH]

نميدونم دل سرگشته ما
كجا ميگردد و در خونه كيست

[mohamadasas]

نميدونم دل سرگشته ما
كجا ميگردد و در خونه كيست
نميدونم دلم ديوونه ي كيست ... كجا ميگردد ودر خونه ي كيست


تورا ميبينم وميلم زيادت ميكند هردم
مرا ميبيني و دردم زيادت ميكند هردم

[MAHBOOBEH]

ما هب صدق و يكدلي بوديم و تو نيرنگ ها
خنجر آلوده كين را به قلبم كاشتي

[mahdi271]

يار در پرده و ما پرده بر انداخته ايم
از ازل او به چنان ما به چنين ساخته ايم

گر كمان ميكشد اينك به كمين امده ايم
ور كه شمشير زند ما سپر انداخته ايم