PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 [9] 10 11 12 13 14

yamahdi
04-04-2010, 10:19 PM
مرنجان دلم راکه این مرغ وحشی
زبامی که برخاست مشکل نشیند

elili
04-04-2010, 11:22 PM
دل اگر بي غم بود
گل اگر خار نداشت

اگر از بهر كبوتر قفسي تنگ نبود
زندگي ، عشق ، اسارت همه بي معنا بود

mamady
04-05-2010, 01:01 AM
ديشب به سيل اشك ره خواب ميزدم
نقشي بياد خط تو بر آب ميزدم

moo2010
04-05-2010, 01:46 AM
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد

yamahdi
04-05-2010, 06:49 AM
دل اگرخداشناسی همه دررخ علی بین
به علی شناختم من به خداقسم خدارا

moo2010
04-05-2010, 09:59 AM
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند

elili
04-05-2010, 10:31 AM
در حيرتم از مرام اين مردم پست

اين طايفه زنده کش مرده پرست

moo2010
04-05-2010, 02:31 PM
ترا چنان که تویی هر نظر کجا بیند
بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک

moo2010
04-06-2010, 12:46 AM
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
وندر آن آینه صد گونه تماشا می کرد

yamahdi
04-06-2010, 01:01 AM
درباغ به جزعکس رخ دوست نبینم
وزشاخ به جزحالت مستانه ندانیم

moo2010
04-06-2010, 01:15 AM
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

mohamadasas
04-06-2010, 01:27 AM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
زبامی که برخاست ،مشکل نشیند

moo2010
04-06-2010, 01:31 AM
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او
زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود

mohamadasas
04-06-2010, 02:05 AM
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

moo2010
04-06-2010, 02:08 AM
آن زمان کارزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنیم

mohamadasas
04-06-2010, 02:18 AM
من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

moo2010
04-06-2010, 02:25 AM
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

mohamadasas
04-06-2010, 02:30 AM
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند ادمی

moo2010
04-06-2010, 02:37 AM
یکی درد و یکی درمون پسندد
یکی وصل و یکی هجرون پسندد
مو از درمون و درد و وصل و هجرون
پسندم آنچه را جانون پسندد
بابا طاهر
off bb

elili
04-06-2010, 10:18 AM
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

yas69
04-06-2010, 11:09 AM
افسوس که عمر در بطالت بگذشت / با بار گنه بدون طاعت بگذشت

فردا که به صحنه ی مجازات روم / گویند که هنگام ندامت بگذشت

pnugirl
04-06-2010, 11:55 AM
تو را بس منتظر ماندم
اوتاندو لحظه لر مندن

yas69
04-06-2010, 12:00 PM
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار / چکنم حرف دگر یاد نداد استادم

bahar68
04-06-2010, 12:45 PM
الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

tania
04-06-2010, 05:28 PM
ازخواب گل سرخ بگیرید سراغم:72:
زان پیش که مرگ آید و نالید زداغم.

elili
04-06-2010, 05:37 PM
من نگويم كه به درد دل من گوش كنيد

بهتر انست كه اين قصه فراموش كنيد


عاشقان را بگذاريد بنالند همه

مصلحت نيست كه اين زمزمه خاموش کنید

moo2010
04-06-2010, 06:16 PM
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

elili
04-06-2010, 06:25 PM
یک بار دیگر از تپش عشق خیره ماند
باران گرفت و نغمه موزون لطف او
یک صفحه از کتاب صفا را دوباره خواند
از آن زمان بهار دلم جور دیگریست

moo2010
04-06-2010, 06:47 PM
تشنه لبان را به لب آمد نفس
ای شه خوبان تو به فریاد رس

tania
04-06-2010, 08:16 PM
سلامی که دریا به ساحل فرستد
سلامی که یک دل به یک دل فرستد.

moo2010
04-06-2010, 08:29 PM
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

mohamadasas
04-06-2010, 09:55 PM
افسانه ی سکندر جام می است بنگر
باشد که باز بینیم احوال ملک دارا

moo2010
04-06-2010, 10:17 PM
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم

elili
04-06-2010, 10:39 PM
من تو را می خواهم



تو مرا می خوانی



من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم



و تو هم می دانی



تا ابد در دل من می مانی

moo2010
04-06-2010, 10:47 PM
یک عمری بگذرانم با غم و درد
به کام دل نگردد آسمانم

monak
04-06-2010, 10:56 PM
در خلوت من نگاهه سبزت جاریست
این قسمت بی تو بودنم اجباریست
افسوس نمیشود کنارت باشم
بی تو هر ثانیه و هرلحظه ی من تکراریست...

elili
04-06-2010, 11:10 PM
تمام عمر بستيم وشكستيم
به جز بار پشيماني نبستيم
جواني را سفر كرديم تا مرگ
نفهميديم به دنبال چه هستيم

tania
04-06-2010, 11:43 PM
می نویسم سرگذشتی ازغم تنهایی خود
دفترم را زیر آواری زغمها میگذارم.

elili
04-06-2010, 11:58 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است:63:

mohamadasas
04-07-2010, 12:07 AM
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم زبت پرستان کنشت

خیام که گفت دو زخمی خواهد بود
که رفت به دوزخ وگه امد به بهشت

elili
04-07-2010, 12:10 AM
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادارن کویش را چو جان خویشتن دارم

moo2010
04-07-2010, 12:23 AM
مو آن محنت کش حسرت نصیبم
که در هر ملک و هر بومی غریبم

mohamadasas
04-07-2010, 12:36 AM
می خور که فلک بهر جان من تو
قصدی دارد به جان پاک من وتو

tania
04-07-2010, 12:40 AM
وقتی از طور غزل برمی گشت
پر ز آیات خدا بود دلم.

mamady
04-07-2010, 12:48 AM
ما شبي دست برآريم و دعايي بكنيم
غم هجران تو را چاره زه جايي بكنيم

moo2010
04-07-2010, 01:06 AM
مو هرگز از غم آزادی ندیدم
دل بی طالع مو کوه غم بی

mamady
04-07-2010, 01:09 AM
ياد باد آنكه زما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غم ديده ما شاد نكرد

moo2010
04-07-2010, 01:25 AM
دلی دارم چو مرغ پا شکسته
چو کشتی بر لب دریا نشسته

mamady
04-07-2010, 01:31 AM
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود

tania
04-07-2010, 01:36 AM
درمن تبی شبیه به عشقت وگرفت و بعد
فالی زدم به خواجه و شیرین بیان شدم.

moo2010
04-07-2010, 01:46 AM
مو آن سرگشته خارم در بیابون
که هر بادی وزد پیشش دوانم

yas69
04-07-2010, 10:24 AM
ما معتقدیم عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر" شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد...

moo2010
04-07-2010, 10:42 AM
دلم دور است و احولش نزونم
کسی خواهد که پیغامش رسونم
خداوندا از مرگم مهلتی ده
که دیداری بدیدارش رسونم

yas69
04-07-2010, 11:00 AM
مهرت ای دوست زمانی ز دلم پاک شود
که همه پیکر من یکسره در خاک شود...

moo2010
04-07-2010, 11:17 AM
دلا بی تو زار و ناتوانم
جگر پر خار و پر خس دیدگانم

yas69
04-07-2010, 11:27 AM
مستی علم و عمل رخت ببست از سر من / تاکه از ساغر لبریز تو هشیار شدم..

mamady
04-07-2010, 11:56 AM
مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد
نقش هر نغمه كه زد راه بجايي دارد

yas69
04-07-2010, 12:00 PM
دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس
که چنان زه شده ام بی سرو سامان که مپرس..

mahdi271
04-07-2010, 01:30 PM
ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست
یا که من بسیار مستم یا که سازت ساز نیست..

mahdi271
04-07-2010, 01:31 PM
ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست
یا که من بسیار مستم یا که سازت ساز نیست..

tania
04-07-2010, 04:29 PM
تا بداند در ره او باکسانم کار نیست
خویش را با دیگران بیگانه کردم برنگشت.

elili
04-07-2010, 06:14 PM
تو را خواب غفلت گرفته است در بر *** چه خواب گران است، الله اكبر

tania
04-07-2010, 08:47 PM
روزگاری حال خوبی داشتم
خنده روی خنده می انباشتم
مدتی هرجا که پایم می رسید
لااقل یک شاخه گل می کاشتم.

moo2010
04-07-2010, 09:30 PM
من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان
که مر آن راز توان دیدن و گفتن نتوان

elili
04-07-2010, 09:50 PM
نسيم باد صبا دوشم آگهي آورد/كه روز محنت و غم رو بكوتهي آورد
بمطربان صبوحي دهيم جامه ي چاك/بدين نويد كه باد سحرگهي آورد
((حافظ))

moo2010
04-07-2010, 10:06 PM
دلی را تا بدست آرند هر دم
سر زلفین خود را دام کردند

tania
04-07-2010, 10:10 PM
دلی سبز مثل صنوبر کجاست؟
دلی ازنژاد کبوتر کجاست؟

moo2010
04-07-2010, 10:18 PM
ته که خورشید اوج دلربایی
چنین بی رحم و سنگیندل چرایی

elili
04-07-2010, 11:08 PM
یه روزی گله کردم من از عالم مستی

تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید

تو قهر کردی و قهرت مصیبت شدو بارید

mamady
04-08-2010, 12:37 AM
دل از من برد و روي از من نهان كرد
خدا را با كه اين بازي توان كرد

tania
04-08-2010, 05:18 AM
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم.

moo2010
04-08-2010, 09:29 AM
مو که سر در بیابون شو و روز
سرشک از دیده بوارنم شو و روز
نه تب دیرم نه جایم می کند درد
همی دونم که نالونم شو و روز

elili
04-08-2010, 11:39 AM
ز هجر تو بي تاب و توان گشت

عاشق شد و در دام تو افتاد

tania
04-08-2010, 03:08 PM
درهجوم لحظه های بی کسی
گریه طوفانیم را حس نکرد
آنکه با آغاز من مانوس بود
لحظه های پایانیم را حس نکرد.

elili
04-08-2010, 09:10 PM
دیشب بودی تو خوابم ... گفتی که چشم به راهتم
برای دیدن تو ، ثانیه می شمارم
ای اوج یک ترانه.... رویای بی بهانه
برای تو میمیرم ؛ میخوامت عاشقانه
میخوام بگم دوستت دارم

tania
04-08-2010, 11:06 PM
می نهم پا بر شعاع خاک سردی از خودم
تا بپا خیزد پریشان گرد زردی از خودم.

moo2010
04-08-2010, 11:15 PM
مرا درد نا سوته درمون چه حاصل
مرا مرگ ناسوته گریون چه حاصل

tania
04-09-2010, 12:32 AM
لحظه پوسیدنم را هیچکس باور نکرد
روی دستم مانده است آشفته گردی از خودم.

moo2010
04-09-2010, 02:13 AM
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او می کشدم می رویم

elili
04-09-2010, 11:18 AM
مرا اسب سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی

moo2010
04-09-2010, 05:37 PM
یاد باد آن کو به قصد خون ما
زلف را بشکست و پیمانه نیز هم

tania
04-09-2010, 06:14 PM
مولوی کنج دلم جا کرده بود
مثنوی را خوب از بر داشتم
کاش روزی هم به رسم یادگار
عکسی از آن دوره برمیداشتم.

moo2010
04-09-2010, 06:22 PM
مو که دور از توام ز نار بندم
یهود بت پرستم گر بخندم
پس از عهد و وفایت ای دلارام
دگر عهد و وفا با کس نبندم

tania
04-09-2010, 07:56 PM
مدتی هرجا که پایم میرسید
لااقل یک شاخه گل میکاشتم
درسفرها جای آب و نان فقط
چند دفتر شعر برمی داشتم.

moo2010
04-09-2010, 08:14 PM
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند

elili
04-09-2010, 08:36 PM
دلبرده که عمرش چو غمم باد دراز

امروز تلطفی زنو کرد آغاز

در چشم من انداخت دمی چشم و برفت

یعنی که تو نیکی کنو در آب انداز

moo2010
04-09-2010, 08:41 PM
ز شور انگیزی چرخ فلک بی
که دایم دیده ی مو پر نمک بی
دمادم دود آهم بر سما بی
پیاپی اشک چشمم بر سمک بی

tania
04-09-2010, 10:11 PM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور.

moo2010
04-09-2010, 11:47 PM
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

tania
04-10-2010, 04:41 AM
دگر بیدلی را نبینی به کویت
که پای طلب را در اینجا شکستم.

yas69
04-10-2010, 05:26 PM
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخواست به مشکل نشیند..

tania
04-10-2010, 05:34 PM
دوست ترت دارم از هرچه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست از َآنچه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر.

yas69
04-10-2010, 06:05 PM
راز مگشای مگر در بر مست رخ یار / که در این مرحله او محرم راز است هنوز

mohamadasas
04-11-2010, 01:01 AM
زاهد ظالم پرست از حال ما اگاه نیست
در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست

moo2010
04-11-2010, 01:19 AM
ته که باری ز دوشم بر نداری
میان بار سربارم چرایی

mohamadasas
04-11-2010, 01:49 AM
یا رب این شمع دل افروزه،کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست

tania
04-11-2010, 02:17 AM
تو لطف مقطع و من درد ممتد
تو خوب همیشه ولی من همه بد!

Fahime.M
04-11-2010, 11:13 AM
دوش می امد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهر اشوبی
جامه ای بود که بر قامت خود دوخته بود

yas69
04-11-2010, 11:14 AM
در دلم بود که آدم شوم اما نشدم / بی خبر از همه عالم شوم اما نشدم
آرزوها همه در گور شد ای نفس خبیث / در دلم بود که آدم شوم اما نشدم..

tania
04-11-2010, 02:14 PM
مانده ای ولی شکسته وغریب
کس به فکر درد وغربت تو نیست
آه ای قناری شکسته بال
این همه سکوت قسمت تو نیست.

moo2010
04-11-2010, 03:26 PM
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری ست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

tania
04-12-2010, 02:24 AM
شبی رفت و کسی درمن هزاران بار ویران شد
شبی رفت و شبی رفتم زهجرانش به ویرانی.

moo2010
04-12-2010, 02:49 AM
باد باد آنکه به قصد خون ما
زلف را بشکست و پیمان نیز هم

tania
04-12-2010, 04:58 AM
مرد غریبه چای خورد و مهربان شد
هی رفت و آمد هدیه ای آخرسر آورد
من بچه بودم وقت بازی کردنم بود
جای عروسک پس چرا انگشتر آورد؟

moo2010
04-12-2010, 10:36 AM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

Fahime.M
04-12-2010, 01:55 PM
در نمی گیرد نیاز وناز ما با حسن دوست
خرم ان کز نازنینان بخت برخوردار داشت

moo2010
04-12-2010, 02:02 PM
ترا از کنگره ی عرش می زنند صفیر
ندانمت که درین دامگه چه افتادست

Fahime.M
04-12-2010, 02:55 PM
تو گــرم سخــن گفتـن و از جــام نگاهت
من مســـت چنـــانم كــــه شنفتن نتوانم

tania
04-12-2010, 03:10 PM
مرا وحشت سایه ها در دل است
مرا بیم همسایه ها در دل است.

elili
04-12-2010, 05:26 PM
تو بدری خورشید تو را بنده شدست
تابنده تو شدست تابنده شدست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدست

tania
04-12-2010, 08:51 PM
تقدیرسرنوشت مرا تا شما کشید
منهم اسیر جاذبه های نهان شدم.

mohamadasas
04-13-2010, 12:27 AM
مزن بر سر ناتوان ،دست زور
که روزی درافتی به پایش چو مور

moo2010
04-13-2010, 02:21 AM
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است

tania
04-13-2010, 02:40 AM
تو نگاهم میکنی اما نه همچون عاشقان
یعنی ای پایان تنهایی محبت می کنم.

moo2010
04-13-2010, 09:46 AM
مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
که بدین راه شد یار و ز ما یاد نکرد

yas69
04-13-2010, 10:44 AM
در محفل دوستان به جز یادتو نیست / آزاده نباشد آنکه آزاد تو نیست
شیرین لب و شیرین خط و شیرین گفتار / آن کیست که با این همه فرهادتو نیست.

tania
04-13-2010, 03:28 PM
تو تن را همان جان، من آن جان بر لب
ببین جان برلب، در این تب در این شب.

mohamadasas
04-13-2010, 07:33 PM
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی(ع)زن
که نگین پادشاهی ،دهد از کرم،گدا را

tania
04-14-2010, 12:12 AM
این یکی فدای شاه، آن یکی فدای رخ
در پیادگان چه زود، مرگ ومیر می شود.

moo2010
04-14-2010, 01:29 AM
در ازل داده است ما را ساقی لعل لبت
جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

tania
04-14-2010, 01:36 AM
زعشقم تو را بود رونق به گیتی
تو را رونق گیتی آرا شکستم.

yamahdi
04-14-2010, 01:41 AM
مردان خداپرده ی پنداردریدند
یعنی همه جاغیرخداهیچ ندیدند

moo2010
04-14-2010, 01:46 AM
در خرقه چو آتش زدی ای عا رف سالک
جهدی کن و سر حلقه رندان جهان باش

yamahdi
04-14-2010, 01:52 AM
شیررابچه همی ماندبدو
توبگوبه پیغمبرچه می مانی بگو

moo2010
04-14-2010, 01:55 AM
وجود ما معمای ست حافظ
که تحقیقش فسون است و افسانه