دادرسی صرفاً از اعمال حاكمیت دولت بوده و باید به وسیله قضات دولتی انجام گیرد؛ ولی چون شمار دعاوی روز به روز در حال افزایش است، دادگاهها نمیتوانند با سرعت به آنها رسیدگی كرده و رضایت مردم را به نحو مطلوبی جلب كنند و یا ممكن است اصحاب دعوا به عللی مانند سنگینی هزینه و اطاله دادرسی نخواهند دعوای خود را در دادگاه مطرح كنند، در این صورت آنان میتوانند آن را نزد اشخاصی كه به درستی و امانت معروف بوده و معلومات حقوقی و اطلاعات فنی نیز دارند، مطرح سازند. از این رو در كنار دادرسی دولتی یك نوع دادرسی غیر دولتی یا دادرسی خصوصی به وجود آمده است كه آن را داوری گویند؛ كه به وسیله داور (قاضی خصوصی) به عمل میآید.
داوری عبارت است از رفع اختلاف از طریق رسیدگی و صدور حكم اشخاصی كه اطراف دعوا معمولاً آنها را به تراضی انتخاب میكنند و یا مراجع قضایی با قرعه آنها را برمیگزینند.
فرق داوری با رسیدگی قضایی
در داوری افراد اجازه یافتهاند كه در دعاوی مربوط به حقوق خود از مداخله مراجع رسمی انصراف حاصل نموده و خود را تحت حكومت افراد غیر رسمی قرار دهند و حال آنکه رسیدگی قضائی چنین نیست.
انواع داوری
1) ازحیث زمان
الف) تعیین داوری قبل از بروز اختلاف؛ مثلاً متعاملین میتوانند در ضمن معامله یا به موجب قرارداد مستقل، ملتزم شوند كه در صورت بروز اختلاف بین آنها، رفع اختلاف با داوری باشد.
ب) تعیین داوری هنگام بروز اختلاف؛ كلیه اشخاصی كه اهلیت اقامه دعوا را دارند، میتوانند منازعه و اختلاف خود را، اعم از این كه در دادگاههای دادگستری طرح شده یا نشده باشد، و در صورت طرح در هر مرحلهای كه باشد با تراضی به داوری یك یا چند نفر رجوع كنند.
2) از حیث اختیاری یا اجباری بودن
الف) داوری اختیاری؛ یعنی این كه داوری با تراضی و توافق طرفین دعوا انجام پذیرد.
ب) داوری اجباری؛ گاهی قانون جانشین ارادۀ یكی از طرفین یا هر دوی آنان شده و اجازه میدهد كه بدون رضایت یكی از طرفین یا هر دو، دعوا به وسیله داور حل شود. در این صورت داوری را اجباری میگویند.
انواع داوری اجباری
1) نسبی؛ در داوری اجباری نسبی، دادگاه به درخواست یكی از طرفین دعوا، آن را به داوری ارجاع میدهد.
2) مطلق؛ در داوری اجباری مطلق، بدون درخواست طرفین و تنها به حكم قانون، دعوا به داوری ارجاع میشود.
فواید داوری
1) صرفهجویی در وقت و عدم اشغال وقت دادگاهها.
2) صرفهجویی در هزینه، خواهان برای اقامه دعوا باید هزینه دادرسی بپردازد، در صورتی كه داورها معمولاً وجهی از طرفین دریافت نمیكنند به جز در موارد استثنایی.
3) انتخاب داور مورد اعتماد توسط طرفین؛ انتخاب داور اصولاً در اختیار طرفین دعوا است و سعی میكنند كه تا شخص مورد اعتماد و اطمینان خود را به داوری انتخاب كنند، برخلاف دادرس دادگاه.
موارد غیر قابل ارجاع به داوری
1) دعوای ورشكستگی.
2) دعوای راجع به اصل نكاح و طلاق و فسخ نكاح و نسب.
3) دعوای راجع به اموال عمومی و دولتی.
قرارداد داوری
قرارداد داوری در واقع عقدی است كه به موجب آن افراد متعهد میشوند كه اختلافات موجود و یا احتمالی آینده را به فرد یا افرادی غیر از محاكم رسمی دادگستری كه به موجب قانون مرجع تظلمات عمومی است، واگذار نمایند.
افراد فاقد صلاحیت داوری
الف) اشخاصی كه حتی با رضایت طرفین نمیتوانند به عنوان داور انتخاب شوند:
1) اشخاصی كه فاقد اهلیت قانونی باشند.
2) اشخاصی كه به موجب حكم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شدهاند.
3) دعوای راجع به اموال عمومی و دولتی.
ب) اشخاصی كه دادگاه نمیتواند آنها را به سمت داور انتخاب كند مگر با رضایت طرفین:
1) افراد زیر 25 سال باشند.
2) افراذ ذینفع در دعوا.
3) افرادی كه با یكی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.
4) كسانی كه قیم یا كفیل یا وكیل یا مباشر امور یكی از طرفین دعوا باشند یا برعكس.
5) كسانی كه خود یا همسرانشان وارث یكی از اصحاب دعوا باشند.
6) كارمندان دولت در حوزه مأموریت آنان.
مقامات ممنوع از انتخاب داوری
وزیران، معاونین، نمایندگان مجلس، سفرا، استانداران، فرمانداران كل از جمله مقاماتی هستند که قانونا نمیتوانند در انتخاب داور مداخله نمایند.
عوامل زوال داوری
1) تراضی كتبی طرفین.
2) فوت یا حجر یكی از طرفین.
3) فوت یا حجر داور.
4) عدم امكان اظهار نظر برای داور
5) انقضاء مدت داوری
6) انتفاء موضوع داوری.
نویسنده : خسرو بهمن یار