يونان باستان، پزشکان با گذاشتن گوش خود روى سينه بيماران به آواى قلب آنان گوش مى دادند، اما اين روش کم‌کم به فراموشى سپرده شد تا اين که بار ديگر در دوره‌ى نوزايى(رنسانس) يکى از کارهاى معمول پزشکان شد. اين کار از زمانى رونق گرفت که در سال 1816 ميلادى زن جوان و چاقى به خاطر ناراحتى قلبى به نزد دکتر "لانک" رفت.

لانک خجالت مى‌کشيد گوش خود را روى سينه زن بگذارد. او به خاطر آورد روزى دو بچه را ديده بود که از يک کنده توخالى با هم ارتباط برقرار کردند، به گونه‌اى که يکى از آن‌ها در يک سر کنده سخن مى‌گفت و ديگرى در سر ديگر به سخنان او گوش مى‌داد. لانک دسته‌اى کاغذ برداشت و آن‌ها را به صورت يک لوله‌ى کاغذى در آورد. سپس، يک سر لوله را روى سينه زن گذاشت و گوش خود را به سر ديگر لوله چسباند و با شگفتى دريافت که در اين حالت، صداى قلب را بهتر از پيش مى‌شنود.

لانک نخستين گوشى پزشکى را از چوب تراشيد. اين گوشى 24 سانتى‌متر درازا و 4 سانتى‌متر پهنا داشت. او همه صداهايى را که از سينه بيماران مى‌شنيد توصيف کرد و بسيارى از آن‌ها را با بيمارى‌هاى گوناگون ارتباط داد. گوشى چوبى تا 1850 ميلادى به کار مى‌رفت. در اين سال گوشى پلاستيکى جاى آن را گرفت. در سال 1852 ميلادى يک پزشک آمريکايى به نام "کامان" آن را به گونه‌اى تغيير داد که بتوان صدا را با هر دو گوش شنيد. در 1878 ميلادى ميکروفون اختراع شد و آن را براى تقويت صدا در گوشى پزشکى به کار گرفتند.

منبع :

Royston Angela, 100 Greatest Medical Discoveries, Grolier Academic Reference, 1997

جزيره دانش