-
دلتنگی
نمی دانم هم اکنون کجایی و نمی دانم آیا از دستم دلگیری نمی دانم لحظه ایی به فکر دیدارم افتاده ایی نمیدانم چرا این گونه شد با اینکه به من گفتی نرو اما با ور نکردم اما همین قدر می دانم که مشتاق دیدارت هستم وهر لحظه اززندگی ام به یاد تو می گذرد آمدم اما تو نبودی
-
تو رفتی و شدم لحظه شمارت دو قطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی بدان که مرده ام در انتظارت
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن