مقاله حاضر که به موضوع مشق و انواع آن اختصاص دارد ،پس از تعریف و برشمردم انواع مشق برای هر یک شرح جداگانه ای از رسائل خوشنویسان می آورد تا برای هنر جویان و کسانی که در وادی خوشنویسی گام بر می دارند،چراغ راهی باشد برای رسیدن به مقصود.
یکی از پایه های اصلی و اساسی یادگیری هنر خوشنویسی که بدون آن تحصیل این هنر امری است محال ،مشق و مشاقی است .
اهمیت مشق خط و انواع آن تا جایی است که حتی پیشینیان نیز قسمتی از رسائل خود را به آن اختصاص داده اند .
مقاله حاضر که به موضوع مشق و انواع آن اختصاص دارد ،پس از تعریف و برشمردم انواع مشق برای هر یک شرح جداگانه ای از رسائل خوشنویسان می آورد تا برای هنر جویان و کسانی که در وادی خوشنویسی گام بر می دارند،چراغ راهی باشد برای رسیدن به مقصود.
مشق در لغت به معنای دراز و باریک کردن و کشیدن است و در اصطلاح کتابت وخوشنویسی ((به کاغذی گفته می شود که مبتدی بر آن از روی تمرین و آزمایش ،خط نویسد .نیز مطلق به معنی تمرین کردن در خطاطی و مداومت نمودن برآن به جهت آن که خوشنویسی حاصل شود .))
مرحوم علامه علی اکبر دهخدا در کتاب وزین و گرانسنگ خود ،لغت نامه ،تقریبا یک صفحه را به به واژه مشق اختصاص داده و یکی از تعاریفی که ذیل این واژه آورده به این شرح است .((کاغذ یا لوحی که هنر جو برای بدست آوردن مهارت و کاردانی در خوشنویسی،مطابق شیوه خطاطی عبارتی را به طور مکرر برآن نویسد به جهت ملاحضه و اظهار نظر استاد.))
آنچه در نگاه نخست از انی تعاریف می توان دریافت این است که مشق یکی از ضروریات و ارکان اولیه یاد گیری هنر خوشنویسی است .هنر جو از ابتدای ورود به ارصه خوشنویسی خود را با آن مواجه می بیند و باید خود را برای تحمل مشقت آماده کند؛به گونه ای که پس از گرفتن سرمشق از استاد،مبادرات به تمرین از روی آن کرده و به قدری به مشق کردن و تکرار کلمات اصرار ورزدتا آن کلمه و حرف ملکه دست و ذهن او شود ونتیجه و پیشرفت زمانی محقق می شود که هنر جو تاب تحمل سختی و مشق و گذراندن سالهای متمادی ریاضت را در این راه داشته باشد .
تمامی خوشنویسان گذشته و حال نیز چنین بوده اند و کسی را نمی توان سراغ گرفت که بدون تحمل این رنج و سپری نکردن آموزش خوشنویسی و مستغرق نشدن در آن ،یک شبه خوشنویسی شده باشد .به طور مثال مرحوم عبدالله مستوفی در جلد اول کتاب تاریخ اجتماعی واداری دوره قاجار در شرح حال کلهر می نویسد :
((میرزا محمد رضا کلهر جز چند ساعتی که صرف خواب وخوراک وانجام فریضه می کرده ،تمامی وقتش را غرق در عالم مشق بوده است و از آنجایی که می پنداشت تعلیم خط بین او و مونس و معشوق که مشق شبانه روزی بود جدایی می اندازد،از قبول شاگرد زیاد سر باز می زد .))
با ذکر این مثال و مقدمه کوتاهی که در باب مشق و تعرف آن آمد ،حال به بررسی انواع مشق از دیدگاه خوشنویسان می پردازیم .
استادان خوشنویس برای رسیدن هنر جوی مبتدی به درجات بالا و آشنایی اوبا تمام ابعااد و اصول موازین خوشنویسی ،۳نوع مشق را بر شمرده اند :
۱) مشق قلمی (علمی)،
۲) مشق نظری ،
۳) مشق خیالی .
در رساله آداب المشق منسوب به میر عماد نیز این تقسیم بندی به چشم می خورد :
((بدان که مشق بر ۳قسمت است :نظری و قلمی و خیالی.))
اما سلطانعلی مشهدی از هنرمندان نستلیغ نویس قرن دهم هجری و صاحب رساله صراط السطور نظر دیگری دارد و قائل به ۲نوع مشق است :مشق قلمی و مشق نظری .
بر دونوع است مشق و ننهفتم
با تو ای خوبرو جوان گفتیم
قلمی خوان یکی و دگر نظری
نبود این سخن منی ومری
حال به تفضیل ،هر یک از اقسام مشق را شرح دهیم .
۱) مشق قلمی (علمی)
((در عرف خطاطان ،نقل کردن و تقلید نمودن از روی استادان خوشنویس است به طوری که کاتب مبتدی می بایست تا مدت یک سال مفردات و مرکبات خط را از روی جزواتی که استادان فن به غرض تعلیم دادن خط می نوشته اند و حدودا دارای ۱۰۰بیت بوده است،عینا بنویسد وطبق دستور ارباب فن وخط و خطاطی قلم بتراشند و مرکب فراهم کند و اسلوب و هیئتی که استادان خوشنویس کتابت کرده اند ،خطشان را نقل کند.
پس از یک سال، روزانه یک بار به این گونه خط آنان را همچنان نقل کند تا دقیقا به اجزا ترکیب خط منقول عنه آشنا گردد.))
نویسنده آداب امشق در فصل سوم در تعریف مشق قلمی این گونه می آورد :
((و آن نقل کردن است ا زخط استاد .بدان که مبتدی را ناچار است از آن که اول مفرداتی کبیر از خط استاد به دست آورد و نقل کند …و یک چند به غیر از مشق قلمی مشقی دگر نکند تا خط او آشنای منقول عنه شود …فواید مشق قلمی بسیار است و بی این مشق خوش نوشتن محال است .))
۲) مشق نظری
((دقت در سرمشق وخط استادو دریافتن نکات و اصول آن ،تنها با دیدن ،تا بدین وسیله درستی قواعد و شکلها در اندیشه هنر جو جای گیرد .))
صاحب آداب المشق می نویسد :
((و آن مطالعه کردن خط استاد است و فایده او آن است که کاتب را به کیفیات روحانی خط آشنا کند و نقل فاسد از کتاب کاتب زائل کند وسرعت کتابت از آن حصول پیوندد))
سلطانعلی مشهدی نیز در صراط السطور چنین نگاه داشته است :
جمع می کن خطوط استادان
نظری می افکن در این در آن
طبع تو سوی هر کدام کشید
جز خط او دگر نیاید دید
نظری دان نگاه کردن خط
بودن آگه زلفظ نقط
آقای مایل هروی در کتاب کتاب آرائی در تمدن اسلآمی از مشق نظری تعریفی دارد به این مفهوم :
((در عرف خوشنویسان ،نظر کردن و مطاله نمودن خط و کتابت استادان خطاط را گویند که کاتب وخوشنویس مبتدی برای رسیدن به چگونگی ترکیب ،اصول ،کرسی ،صفا و شان خط ناگزیر است از پیدا کردن عادت دیداری واین جز از طریق تماشا و رویت خط استادان فن و تامل کردن بر آن حاصلآنمی شود.))
۳) مشق خیالی
نویسنده آداب المشق ،مشق خیلی را این گونه توصیف می کند :
((و آن است که کاتب کتابت کند نه به طریق نقل،بلکه رجوع به قوت طبع خویش کندوهر ترکیب که واقع شود ،نویسنده و فایده این مشق آن است که کاتب را صاحب تصرف کند .))
((در عرف خوشنویسان ،کتابت کردنی است که کاتب پس از طی مراحل دوگانه مشق نظری و قلمی به اتکا بر قوت طبع و ذوق خود به کتابت مفردات و مرکبات می پردازد ،نه بر اثر نظر کردن بر مشق دیگران و نه از روی خط دیگران .))
گونه ای دیگر از مشق نیز وجود دارد ؛به نام مشق نقلی که این نوع مشق در تقسیم بندی سه گانه نمی گنجد و مشقی است که هنر جو پس از تسلط به فنون خوشنویسی و قدرت خط از روی قطعه استاد خود ودیگران عنیا می نویسد ؛به گونه ای که از تمام جهات این دوقطعه با هم تفاوتی نداشته و نتوان آن دو را از هم باز شناخت .
در کتاب فرهنگ واژگان و اصطالآحات خوشنویسی ،ذیل واژه مشق نقلی آمده است :
((هر گاه هنر آموز به مرحله ای ازتوانایی برسد که بتواند از روی اثر خوشنویسی دیگر ،عینا بنویسد با اندازه ای که تشخیص آن دو از هم مشکل باشد و بدین وسیله قدرت و تسلط خود را نمایان سازد ودارای دومرحله عملی ونظری می باشد.))
مولف صراط السطور نیز ابیاتی در شرح نقلی دارد که گزیده ای از آن در پی می آید :
قلمی مشق کردن نقلی
روز مشق و خفی وشام جلی
هر خطی را نقل خواهی کرد
جهد کن تا نکویی آهن سرد
حرف حرفش نکو تامل
نه که چون بنگری تغافل کن
قوت ضعف حرفها بنگر
داروترکیب او به پیش نظر
درصعودو نزول آن می بین
تاکه خظی بری از آن و از این
جهد کن تازمشق نقلی خویش
نشوی غافل ار کنی کم و بیش
نقل را احتمام باید کرد
سطر سطرش تمام باید کرد
بنا بر آنچه رفت ،لزوم وتوجه و عنایت بیش از پیش به مشق خط آشکارتر می شود وبر کسی پوشیده نیست که بدون ریاضت و تحمل سخت مشق ومشاقی ،هموار کردن این راه و رسیدن به قله هنر خوشنویسی ممکن باشد .
آنچه در نگاه نخست از خطوط استادان خوشنویس بنام کشور می توان دریافت ،این است که ایشان برای آن که برای این مقام ومنزلت بلند دست یازند ،محنبی دیر پاکشیده اند که پرسیدنی نیست .رنج تمرین وذوق سرشار آنها را در همه قطعات وآثارشان می توان به عینه مشاهده کرد.
هنر جوی امروز نیز باید باسرمشق قرار دادن آنان وبا عشق واقعی پادر این راه گذارد وازتعریف و تمجید و تحسین دیگران غره نشود و همواره طبع خود را مشکل پسند دارد وبه آنچه می نویسد رضا ندهد و همیشه حدیث نبوی ((من طلب شیئا وجد وجدو من قرع بابا ولج ولج ))۵را نصب العین خود کند .
وکوتاه سخن این که هنر جو باید عزم راسخ و صبر جمیل داشته باشد واز کثرت و زیادی مشق ملول نشود .
و چه خوش گفت صائب تبریزی
صید فریه بی گداز تن نمی آید به دست
مشق پیچ وتاب از آن موی میان باید گرفت
پانوشت ها:
۱)کتاب آرائی در تمدن اسلامی ،ص ۷۹۹
۲)همان ،ص۸۰۰
۳)فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی ،ص ۲۱۶
۴)کتاب آرائی در تمدن اسلامی ،ص ۷۹۹
۵)((هرکس چیزی را طلب کرده ودر نیل به آن جدیت و پشتکار نشان داد،آن را یافت و هرکه در خانه ای را کوفت ودر کوفتن اصرار ورزید ،بدان خانه وارد شد.))
بنياد انديشه اسلامي