مجمع ملل و دمكراسي كانت» - راه نيكبختي بشر 
26 ژوئن سال 1795 ميلادي، «كانت» فيلسوف آلماني اثر خود «صلح پايدار» را منتشر كرد.
امانئول كانت Immanuel Kant فيلسوف آلماني (1804- 1724) در عصر خود بزرگترين حامي دمكراسي بود. وي در زماني از ضرورت دمكراسي براي تأمين حقوق اساسي مردم و پيشرفت كشورها و استفاده از همه مغزها براي خدمت به جامعه سخن به ميان آورد كه کشورهاي اروپايي ازجمله آلمان (پروس) نظام فئودالي داشتند.
با مطالعه کتاب «صلح پايدار» بر عقايد و فرضيه هاي کانت مي توان وقوف يافت. نظر كانت در وهله اول بر توجه به دمكراسي داخلي [سياست داخلي] يک كشور بود. وي عقيده داشت كه لازمه دمكراسي، «سياست باز Openness» است نه تصميم گيري و تصميم به انجام كارهاي عمومي و تعيين افراد براي اجراي امور در خفا. وي مي گفت كه اگر دمكراسي در يک جامعه تحقق يابد خالق افرادي خواهد بود كه در نهايت دقت، و رعايت منطق به تصميم گيري خواهند پرداخت و بنابراين، تصميمات آنها در جهت تأمين کامل منافع جامعه و سعادت واقعي اكثريت مردم خواهد بود. به علاوه، اين تصميمات - معارض و مخالفت كمتري خواهند داشت.
كانت مي گويد: پنهان كاري دولت كه مغاير دمكراسي است باعث نزاع و جنگ بر سر قدرت مي شود و به دليل دامن زده شدن آن توسط قدرتهاي خارجي ممكن است به جنگ خارجي بيانجامد كه جنگ- داخلي يا خارجي- در جهت منافع مردم نيست.
«كانت» در عين حال همانند كوروش بزرگ بنيادگذار امپراتوري ايران كه دو هزار و سيصد سال پيش از او مي زيست عقيده داشت كه براي پايان يافتن برخورد ملل با هم و قطع توطئه بر ضد يكديگر و استفاده بهينه ملل از امكانات اقتصادي كره زمين بايد كشورها با حفظ حاكميت ملي و آزادي عمل، يك اتحاديه (نوعي حکومت جهاني) به وجود آورند كه در اين صورت دمكراسي در هريك از اعضاي اتحاديه كه ديگر نگران سياست خارجي، منازعه، داد و ستد تجاري نيست به كمال خواهد رسيد و نيكبختي بشر تأمين خواهد شد. «كانت» در مسائل اجتماعي تأكيد بر آزادي «انتخاب» داشت، و تفاوت فرهنگها را مي پذيرفت.
«كانت» مي گفت: آن زمان كه (با اجراي فرضيه او در مورد ايجاد يك اتحاديه از همه كشورهاي جهان و دست كم به صورت مجمع ملل)خوبها در كنار هم قرار گيرند بدها خود به خود از ميان خواهند رفت. بعدا لنين از اين عقيده «كانت» استفاده كرد و گفت كه اگر همه ملل، «سوسياليسم» را به عنوان نظام خود بپذيرند؛ جنگ، فقر، نابرابري، استثمار و جنايات از سراسر گيتي رخت برخواهد بست. لنين معتقد بود كه ميان دو كشور سوسياليست كه معتقد به يك عقيده و مجري آن هستند جنگ روي نخواهد داد.
پيروان كانت از عقايد او نتيجه گرفته اند كه نظامات و ترتيبات داخلي هر كشور مي تواند به نتايج مطلوب بين المللي و حذف جنگ بيانجاميد، و دمكراسي بهترين ترتيبات داخلي يك كشور را به وجود مي آورد. اين گروه و صاحبنظران ديگر، كانت را پدر فكر تأسيس جامعه ملل و سازمان ملل مي دانند و مي گويند كه «وودرو ويلسون» رئيس جمهوري دهه دوم قرن 20 آمريكا بر اساس همين عقايد كانت، طرح ايجاد جامعه ملل براي جلوگيري از جنگ و تجاوز عمومي ديگري را مطرح كرد .«وودرو ويلسون» در عين حال يك فلسفه دان آمريكايي و قبلا استاد دانشگاه بود.
عقايد کانت در اواخر قرن 20 به تاسيس اتحاديه اروپا که مي رود کشورهاي متحده اروپا شود کمک بسيار کرده است.
پيروان كانت تفسير مي كنند كه هدف او از «ترتيبات خوب داخلي يا Good Demostic Arrangement» تعيين ترتيبات اجتماعي جامعه يعني توزيع عادلانه ثروت و درآمد، تأمين فرصت هاي مساوي براي همه، رعايت حقوق شهروندان و عدم تبعيض و حفظ انحصار بوده است.
نخستين بانوي امريکايي برنده جايزه نوبل در ادبيات
پرل باک26 ژوئن زادروز بانو «پرل باك pearl buck» نخستين زن آمريكايي است كه برنده جايزه نوبل در ادبيات شد. «پرل» كه بسال 1892 در ايالت ويرجينياي غربي (آمريکا) به دنيا آمد و ششم مارس 1973 در گذشت طفل بود كه با خانواده اش به چين رفت و 39 سال در آنجا زندگي كرد و داستانهاي او عمدتا در زمينه تجربه اش از همين دوران است. پرل ضمن اقامت در چين، براي ادامه تحصيل در دانشگاه به آمريکا مي آمد و هر بار چند سال در اينجا مي ماند. وي در چين در دانشگاه، زبان و ادبيات انگليسي تدريس مي کرد. پدر پرل يک مبلغ مسيحيت در چين بود.
نخستين داستان او كه شرح زندگاني يك دهقان چيني است ، «زمين خوب(منظور کره زمين است)» عنوان دارد. داستان معروف ديگر او «باد شرق» است. وي داستان «فرشته جنگي» را درباره فعاليت هاي مذهبي والدينش نوشت. پرل كه بيش از يكصد كتاب نوشته در تاليف كتب غير داستاني هم مهارت كامل از خود نشان داده است. او در شناختن چينيان و تاريخ و فرهنگ چين به آمريکاييان تلاش بسيار کرد. کتاب هاي او، چينيان را در نظر آمريکاييان به صورت مردماني آرام، مودب، پرکار، قانع و صلح طلب درآورده اند که به سختي مي توانند کينه آنان را به دل راه دهند.
ثبت اختراع دوچرخه و نگاهي كوتاه به تاريخچه آن
26 ژوئن 1819 اختراع دوچرخه به ثبت رسيد. به درستي معلوم نيست كه در چه تاريخ و به دست چه فردي، نخستين دوچرخه ساخته شده است. طبق تحقيق برخي از مورخان، نخستين دوچرخه در سال 1790 در فرانسه ساخته شده بود. اسناد دقيق، از ساخت دوچرخه كاملتر و بازرگاني شدن اين صنعت (توليد انبوه) در سال 1817 در آلمان و توسط «كارل دريس Karl Drais» حكايت مي كند.
دوچرخه هاي اوليه داراي زنجير و خودرو نبودند. زنجير دوچرخه (انتقال نيروي ركاب زن به چرخ) در سال 1885 ساخته شد و حركت با دوچرخه را آسان و بدون زحمت ساخت.
پيش از عمومي شدن استفاده از اتومبيل، دوچرخه به صورت سه و يا چهار چرخه،
دو نفره و سه نفره هم ساخته مي شد كه دوچرخه سوار مي توانست همسرش را همانند نشستن در اتومبيل (نه روي زين و ترك بند) با خود ببرد و سواري دهد.
طبق برآورد رسمي، درسال 2005، جهان داراي بيش از يك ميليارد دوچرخه بوده است. پيش بيني شده است كه با گران شدن بهاي بنزين و نيز به خاطر حفظ تندرستي (لزوم ورزش روزانه)، استفاده از دوچرخه بارديگر افزايش يابد.
طبق يك ميثاق بين المللي، از سال 1968 دوچرخه در عداد وسائط نقليه كه در رديف «خودرو» هستند در آمده و راكب دوچرخه عنوان «راننده» يافته و لذا بايد همه مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت كند. به علاوه، اتومبيلرانان بايد به حق دوچرخه سوار در معابر احترام بگذارند و ضمن حركت، حق تقدم و فاصله قانوني را با دوچرخه رعايت كنند.
عكس زير يك دوچرخه چند چرخه دو نفره را در سال 1886 نشان مي دهد:
انقلاب سال 1920 عراقي ها برضد سلطه انگلستان
انگلستان پس از خارج ساختن عراق از دست عثماني در پايان جنگ جهاني اول، نقشه ديگري براي آن كه در زمان عثماني شامل 3 ايالت بود داشت. تا زمان نادرشاه، عراق عمدتاً توسط ايران اداره مي شد.
شيعيان عراق كه اكثريت مردم اين كشور را تشكيل مي دهند با تقشه انگلستان مخالف بودند. مخالفت شيعيان عراق در اواخر ژوئن سال 1920 به انقلاب آنان انجاميد. در آن ماه نيروهاي انگليسي فرزند آيت الله شيرازي را كه پس از وفات آيت الله يزدي در سال 1919 رهبري شيعيان عراق را به دست داشت و مرجع تقليد آنان بود دستگير كردند كه آيت الله برضد انگلستان و نقشه استعماري آن دولت فتوا صادر كرد و رواداشت كه انقلاب به صورت مسلحانه در آيد.
دستگيري عده اي در كربلا و نجف آتش انقلاب را به سراسر عراق گسترش داد و صدها سرباز انگليسي كشته شدند. انگلستان در پايان ژوئيه 1920 (ماه بعد) كه شكست خود را حتمي ديد، با دادن استقلال تدريجي (مرحله به مرحله) به عراق موافقت كرد.
در اين ميان كردها هم از شكست پادگانهاي انگليسي در عراق مركزي و جنوبي استفاده كردند و بسياري از شهرهاي كردنشين را از دست انگليسي ها خارج ساختند و ... .
ميليونها خارجي مقيم كشور سعودي اجاز حمل سلاح يافتند
دولت سعودي 25 ژوئن 2004 اجازه داد كه خارجيان مقيم آن كشور براي دفاع شخصي سلاح حمل كنند؛ كاري كه به گفته اصحاب نظر، نتيجه معكوس خواهد داد و احتمالا باعث گسترش خونريزي خواهد شد . دولت سعودي در پي گردن زده شدن يك تكنيسين آمريكايي چنين تصميمي را گرفت تا خارجيان ساكن آن كشور بتوانند در لحظه احساس خطر، از خود دفاع كنند. در كشور سعودي در اين تاريخ ( ژوئن 2004 ) هشت ميليون و هشتصد هزار خارجي بسر مي برند و عده خارجيان درست نصف سعودي ها است كه 17 ميليون برآورد شده اند.
برخي ديگر از رويدادهاي 26 ژوئن
· 1787: در آستانه انقلاب فرانسه، يك برده سياهپوست به نام اتوبا كوگوآنو كه به همراه ارباب انگليسي خود از قاره آمريكا به لندن منتقل شده و در اينجا از بردگي به نوكري تغيير وضعيت داده بود كتابي درباره زشتي تجارت برده و خشونت و بي رحمي نسبت به آنان منتشر ساخت كه اروپا را به لرزه درآورد و اشك بسياري را جاري ساخت.
· 1898: ويلي مسراشميت Messerschmidt طراح آلماني هواپيما در اين روز به دنيا آمد. وي كه سازنده جنگنده هاي مسراشميت بود در سال 1978 درگذشت.
· 1907: (25 ژوئن) پروفسور «هانس جنسن» فيزيكدان اتمي آلمان در هامبورگ به دنيا آمد و در سال 1963 برنده جايزه نوبل در اين رشته شد.
· 1934: پروفسور آلماني «هنريك فوكه» هواپيماي عمود پروازي را كه ساخته بود به نام اف. دبليو ـ 61 در برلن به پرواز درآورد. اين وسيله پرواز تركيبي از هواپيما و هلي كوپتر بود كه بوسيله بال گرد، عمودي بلند مي شد و فرود مي آمد و با ملخ هواپيما افقي پرواز مي كرد (درست شبيه هواپيمايي كه اخيرا آمريكا براي سپاه تفنگداران خود ساخته است).
· 1940: دولت مسكو از دولت روماني خواست كه دو منطقه بسارابياBessarabia و Bukovina بوكووينا را به آن دولت پس بدهد. اين دو منطقه را امپراتوري روسيه نزديك به دو قرن پيش از عثماني گرفته بود. پيمان عدم تجاوز ميان برلين و مسكو (معروف به قرارداد مولوتف ـ فن ريبنتروپ) اجازه بازگرداندن اين دو سرزمين را به دولت مسكو داده بود. اين دو سرزمين كه بعدا ضميمه شوروي شدند، پس از فروپاشي اين اتحاديه (به اظهار بسياري از اصحاب نظر، براثر خيانت داخلي) اينك در جمهوريهاي مولدوا و اوكراين واقع شده اند.
· 1945: منشور ملل متحد كه بر پايه آن سازمان ملل تاسيس شده است در نشست سانفرانسيسكو امضاء شد. مبتكر اين منشور و سازمان فاتحان آلمان بودند كه مي خواستند از اين طريق هم كنترل جهاني داشته باشند و اين كنترل با وجود هفت دهه اعتراض و انتقاد ادامه دارد. اين سازمان كمكي به بشريت و تامين حقوق و آزادي هاي انسان نكرده، و نتوانسته است كه از جنگ و كودتا و ... جلوگيري كند.
· 1960: انگلستان به «سومالي لند» واقع در قسمت شمالي سومالي بزرگتر كه قبلا همانند گوسفند قرباني ميان ايتاليا، فرانسه و انگلستان قسمت شده بود استقلال داد ولي اين استقلال تنها پنج روز دوام داشت. سرزمين سومالي (شاخ آفريقا) به علت برخوردار بودن از يك موقع استراتژيك ممتاز سالهاست كه دچار تفرقه و بي نظمي و بي حكومتي است.
حمد بنخليفه
· 1995: پرنس حمد بن خليفه آل ثاني نخست وزير و فرمانده ارتش قطر برضد پدر خود «خليفه بن حمد آل ثاني» كودتا كرد و برجاي او نشست. اين كودتا بدون خونريزي و تلفات بود. حمد امير تازه كه متولد 1952 و فارع التحصيل آكادمي نظامي انگلستان است در زمان حكومت پدر، در عين حال يك ژنرال بود. «حمد» ادامه دهنده سلطنت خاندان آل ثاني است كه از دو قرن پيش بر قطر حكومت مي كند. مرور زمان نشان داده است كه سياست هاي «حمد» معتدل و دورانديشانه بوده است.
بانومهستي
· 2007: بانو مهستي (خديجه دده بالا) خواننده قديمي آواز و ترانه هاي ايراني 25 ژوئن در كاليفرنياي آمريكا در 61 سالگي از بيماري سرطان جهاز هاضمه درگذشت. هايده خواهر مهستي كه او نيز يك خواننده معروف آوازهاي ايراني بود قبلا در كاليفرنيا فوت شده بود. اين دو خواهر پس از انقلاب و ممنوع شدن خوانندگي بانوان، جز در محافل زنانه، وطن را ترك كرده بودند. بانو مهستي چند سال پيش از «هايده» به دنياي موسيقي گام گذارده بود.