نمی دانم هم اکنون کجایی و نمی دانم آیا از دستم دلگیری نمی دانم لحظه ایی به فکر دیدارم افتاده ایی نمیدانم چرا این گونه شد با اینکه به من گفتی نرو اما با ور نکردم اما همین قدر می دانم که مشتاق دیدارت هستم وهر لحظه اززندگی ام به یاد تو می گذرد آمدم اما تو نبودی