تاريخچه
آب ماده اي است که حيات بدون آن ميسر نيست. بشر در دوره نو سنگي سعي در مهار آب داشته است و بر روي الواحي که از 4 هزار سال قبل از ميلاد از سومري ها باقي مانده است سنگ نوشته هائي با اين مضمون موجود است. در دين يهود اشاره شده است که حضرت موسي در 1400 سال قبل از ميلاد مسيح با عصاي سحرآميز خود چشمه اي در دل کوير پديد آورد. اين موضوع بر اهميت آب در زمانهاي گذشته صحه مي گذارد، به نحوي که تمدنهاي بزرگ در کنار رودهاي بزرگ ظاهر شده اند.
استخراج آبهاي زيرزميني سابقه اي طولاني در کشورهاي مختلف چون چين (حفر چاهي تا عمق 1500 متر بوسيله دسته هاي ني) ، مصر (چاه يوسف با عمق تقريبي 100 متر 3000 سال قدمت دارد) و ايران باستان دارد. منوچهر پادشاه ايراني حدود 3400 سال پيش دستور داد تا حفر کاريز (قنات ) را به برزگران بياموزند. پيوند دادن لوله هاي چاه و انتقال ثقلي آب زيرزميني کاري طاقت فرسا بوده که ايرانيان سرآمد آن بوده اند. کهن ترين قناتي که آثاري از آن باقي مانده است در شمال ايران پيدا شده است. اين قنات همزمان با ورود آريائي ها حفر گرديده است. عمر قنات گناباد که مادرچاه آن 300 متر عمق دارد را 2500 سال برآورد کرده اند.
امپراطوري ايران تا دوره طولاني از لحاظ قدرت در دنيا بيمانند بود و اين نه فقط به لحاظ نظامي بلکه فنآوري سرآمد سپاه ايران بود. در تاريخ آمده است که کورش بزرگ پس از گرفتن سرزمين سوريه در آسياي صغير به بابل که همچون دژي مستحکم بود حمله کرد. ديده بانان بابلي وقتي ايرانيان را در حال حفر کانال ديدند به آنان ريشخند زدند تا اينکه سپاه ايران با انحراف آب رودخانه و پائين افتادن سطح آب فرات از رود گذشتند و وارد بابل شدند. پس از کورش پسرش کمبوجيه به فکر حفر کانال سوئژ افتاد ولي به دليل اوضاع نابسامان سياسي در نقاط ديگر کشور مجبور به ترک مصر شد تا اينکه پادشاه ديگر ايران داريوش، کانالي حفر کرد و رود نيل را به درياي سرخ پيوند داد تا کشتي هاي جنگي ايران از درياي مديترانه وارد رود نيل شوند. خشايار شاه پسر داريوش در 480 سال قبل از ميلاد با سپاه بزرگي از کشتي هاي جنگي به يونان حمله کرد و با حفر کانال بزرگ خشايار شاه که عرضي نزديک به 45 متر داشت لشکريان خود را به جاي عبور از درياي اژه از آن عبور داد.
مک لوئي (1984) اظهار مي کند که ايرانيان نخستين مردمي بودند که با ساختن "چرخ آبي" آب رودخانه ها را به زمين هاي زراعي پائين تر و بالاتر منتقل کنند. اهميت آب در ايران باستان آنچنان زياد بود که برخي رودخانه ها با نام رودخانه هاي شاهنشاهي شناخته مي شد و براي شروع آبگيري از آنها الزاماٌ مي بايست فرستاده فرمانروا حضور داشته باشد و مردم مي بايست آب بهاي استفاده از رودخانه را به خزانه واريز مي کردند.
در کتب و آثار به جامانده از دانشمندان قديمي ايران بطور مفصل به بحث شناخت و اهميت آب پرداخته شده است. ابوبکر محمدبن الحسن الکرجي دانشمند ايراني بود که بيش از 1000 کتابي بنام "استخراج آبهاي پنهاني" نگاشت و جالب اينجاست که ايشان در آن زمان سيکل هيدرولوژيکي را تشريح مي نمايند. خواجه نظام الملک در کتاب سياست نامه خود موضوع توزيع عادلانه آب را امري حياتي بر مي شمرد و عدول از آن را باعث تباهي مملکت مي داند. ايرانيان تجارب خود در صنعت آب را به مردم ديگر منتقل مي کردند، آنچنانکه نقل است سلمان فارسي با انديشه حفر خندق مانع از نفوذ لشکر قريش شد.