گالری ویستا از ۱۰ بهمن میزبان آثار گروهی از هنرمندان ویدیو آرتیست به انتخاب بهنام کامرانی و فرشته عالمشاه است.

به گزارش سینما خبر؛ در این نمایشگاه که عنوانش "نارنج" است؛ هشت اثر از هنرمندانی به نام‌های فرشته عالمشاه، بهنام کامرانی فرید امین الاسلام، ستاره حسینی، امیر آذر، مروارید قاسمی، عاطفه مهدیانی و اشکان زهرایی به نمایش در آمده است.
تمام پزهای این نمایشگاه از کاتالوگ گرفته تا تنگ پر از نارنجی که در ورویه سالن بر روی میز گذاشته شده و در ادامه آثاری که ارائه شده، همگی روایتی بودند از نارنج، ابژه‌ای که در دستان این هنرمندان خود سوژه شده بود.

سالن اول از سمت ورودی دو اثر از فرشته عالمشاه و بهنام کامرانی و سالن دو، شش اثر از هنرمندان دیگر را به نمایش می‌گذاشت. نحو هٔ چگونگی نمایش آثار به انتخاب خود هنرمندان بود، از قاب دیجیتال خانم عالمشاه تا تلویزیون‌های قدیمی ی ۱۴ اینچی که آثار مروارید قاسمی و عاطفه مهدیانی را نمایش می‌دادند و تا پخش کننده‌های دیجیتال دیگر هنرمندان، گواه بر این مطلب بودند که از پروسه خلق آثار تا ارائه نهایی آن، شاهد آثاری هستیم اشباع شده از خالقانشان. بیانهٔ نمایشگاه هم نوشته کامرانی بر روی دیوار نقش بسته بود با این مضمون: "نامش بیان کنندهٔ فایده‌های آن است میوه‌ای است که از همهٔ اجزایش استفاده می‌شود، نارنجستان‌ها و باغ‌ها ی ایرانی، سبزیش در تمام سال و بوی دلپذیر بهار نارنج‌ها، از ما جدا نشدنی هستند، با اینکه کمتر به فکرش می‌افتیم. اکنون هنرمندانی روایت خود را می‌کنند از نارنج."

نارنج تنها المان مشترک این هنرمندان است و جالب آنکه همین در برخورد با هنرمند خود باز تعریفی بسیار متفاوت از تعاریف دیگر ارائه می‌دهد. گاهی نارنج در دستان آقای کامرانی تعریفی از طبیعت بی‌جان درفضایی سورئال دارد، فضایی معلق بین زمینیان و فضائیان، فضایی که به ملموسی فعل آشنای آبگیری نارنج با آبمیوه گیری دستی است و به مرموزی بشقاب پرنده‌های فرا واقعی، و این صدای ویدیو است که بر تعلیق بین واقعیت و فرا واقعیت در این اثر دامن می‌زند و این زمینی‌ترین فرم و حجم و بافت و رنگ و بو و مزه را با قاچی از میانه دیگر بار از نو ارائه می‌دهد تا مخاطب تعریفی نامی و کاربری‌ای جدید را برای این تازه رسیده بیافریند. اثر آقای کامرانی با عنوان طبیعت بیجان یک ویدیو ۳ دقیقه‌ای است درهمراهی با استیتمنت آن با این مضمون؛ "نارنج طبیعت بیجان است باغی است که ترانه‌هایش را می‌پوشاند بر ما. راهی است که من و تو از آن خواهیم گذشت و بیادش خواهیم سپرد."
اثر فرشته علمشاه با عنوان زمین، "مادر، طبیعت، کودک، جنگ"ویدیو چیدمانی است که با زمان ۱ دقیقه در این نمایشگاه به نمایش در می‌آید. دستی نارنجی را به نمایش می‌گذارد، نارنج همچون کره‌ای بر بستر کف دست تسلیم مخاطب می‌شود و در ادامه دست و نارنج معاشقه‌ای زیبا را برای مخاطبانش به نمایش می‌گذارند و چرخش دایره‌ای دست و نارنج حول محور یک کره، نمایشی است از آمیزشی ریتمیک. اما گویی اثر عالمشاه به یکباره شوکی فلج کننده را به بیننده برای کسری از ثانیه اعمال می‌کند. شوکی از این جنس که؛ گویی مشغول شنیدن یک قطعه از پاییز طلایی فریبرز لاچینی هستی و به یکباره بی‌آنکه دانسته باشی در اوج لذت یک قطعهٔ راک نواخته می‌شود و تو از جا....... می‌پری.
دستان به یکباره نارنجی که تا بحال مشغول نوازش کردنش بودند را می‌درد، پوست می‌گیرد و این بار دستان و نارنج با هم درگیرند، درگیر یک عمل بی‌رحمانه، نه شاید، گویی دست مشغول زایاندن هستهٔ نارنج از پوسته‌اش است و نارنج متولد می‌شود؛ اما این پوستهٔ زخم خورده و تکه تکه شدهٔ نارنج است که دوباره به وسیلهٔ‌‌ همان دستان ویرانگر به هم دوخته و منگنه می‌شود و دست این بار در مقام آفریننده بازتولید یک نارنج می‌کند و صدای کودکان در حال خنده در انبوهی زلال آب و حالا نارنج و دست با هم را وی داستان زمین، مادر، طبیعت، کودک و جنگ می‌شوند.
خواب نارنج ویدیو چیدمانی از فرید امین الاسلام با مدت ۲: ۴۰ دقیقه همراه با استیتمنت امین الاسلام با این مضمون: "الف) حضرت دانیال گوید: نارنج بوی خوش دارد و از میوه‌های بهشت است و دیدن آن در خواب به تأویل نیکو بود. ب) محمد بن سیرین گوید: اگر بیند نارنج داشت از یکی تا سه عدد دلیل فرزند بود. ج) حضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن نارنج در خواب چهار وجه دارد که مهم‌ترین آن دوست است."

نارنج‌های امین الاسلام قدم در دنیای خواب می‌گذراند و در نقش پیام آورانی می‌شوند از دنیای وهم برای فردا‌هایمان، یک نارنج، ۳ نارنج و نارنج‌ها بر بستری رنگ پریده و زنگ زده از آبی فیروزه‌ای. نارنج‌های ایرانی ی امین الاسلام خبرهای خوبی برای مخاطبانش دارد و این خبر‌ها را هر مخاطب می‌تواند از فال‌هایی که در درون سبدی که بر روی دیوار نصب شده بردارد. محمد بن سیرین گوید: "اگر بینی نارنج داشتی تا سه عدد، دلیل فرزند بود. این مجله‌ای ست که بر روی کاغذ فالهای درون پاکت چیدمان امین الاسلام نوشته شده بودو امین الاسلام بسیار ظریف و هوشمندانه مزاحی داشته با مخاطبانش به ویژه اهالی هنر. ویدیوی امین الاسلام در عین سادگی‌ای که در اجرا دارد قابلیت آن را دارد که در بستر زمانی معاصر نزدیک به حال در هر کانسپتی بگنجد، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی."
"ماهی یا کباب"ویدیویی از اشکان زهرایی به مدت ۱: ۲۰ دقیقه تنها اثری بود که در این نمایشگاه اشاره مستقیمی به نارنج نداشت، درست مثل ادبیات گفتاری ما ایرانیان. اثر زهرایی با کنایه و تمثیل بسیار و در حواشی برای بیان نارنج بر فرمی فضایی از نارنج که به وسیلهٔ حرکت دستان در فضا کشیده می‌شد بسنده می‌کند. ویدیوی زهرایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است. نمایی دور از یک ماشین مکانیکی شاید در فضای یک معدن یا یک کارگاه عمرانی، نمای بسیار نزدیک از یک گوشی نوکیای قدیمی، نمایی از دو دست در حال ترسیم فرم یک کره، نمایی از یک کارگر با کلاه ایمنی زرد رنگ، نمایی از زمینی که در کف آن مورچگانی در حال حمل آذوقه هستند و نمایی بسیار آشنا از ۵۰۰ و ۱۰۰۰ تومان پول رایج ایران و همگی این نما‌ها در قابی در اندازهٔ تقریبی ۱۵*۲۰ cm به نمایش در می‌آمد همراه با استیتمنتی با این مضمون: د "ر ایران نارنج را با ماهی یا کباب میل می‌کنند."اثری بسیارچالش بر انگیز که مخاطب را بر آن می‌دارد که با تأملی بیشتر به تماشای این ویدیو بایستد. شاید نوستالژی خاصی در این ویدیو نهفته در لایه‌های زیرین باشد حال و هوای خوردن یک ماهی یا کباب در خانهٔ یک کارگر و سفره‌ای که روی زمین پهن است و به واسطهٔ بوی نارنجی که در آن است تا به دور دستهای یادهای گذشته می‌رود شاید هزار و پانصد تومان اثر زهرایی گواهی باشد بر اندکی غذای سفر، و فراوانی دلخوشی‌های آن. اثر زهرایی در این نمایشگاه اثری است که در آن ویدیو در خوانش با استیتمنت کامل می‌شود و ویدیو و استیتمنت لازم و ملزوم یکدیگر می‌شوند.
اثر "خلال"ویدیویی با زمان ۲۰: ۳ از ستاره حسینی که پزی است از می‌زی درون خانه به همراه چند پیش دستی و نارنجهایی در آن و حوضی در حیاط خانه و نارنج‌هایی که در آن پرتاب می‌شوند. چهار دست دو انسان در حال پوست کردن و خلال کردن پوستهای نارنج هستند و بلعکس و صداهایی نامفهوم از بحثی در بستر زندگی بحثی که مانند نارنج‌ها باز می‌شود جزء جزء می‌شود و دوباره جمع می‌شود و یک نتیجهٔ کلی و منسجم به خود می‌گیرد، دقیقاٌ مثل یک نارنج کامل و دست نخورده و نارنجهایی که در انعکاسهای یا دو خاطره پرتاب می‌شوند و باز می‌گردند در نهان یا دو خاطرهٔ هر شخص.
"ناگهان گویی آشنا می‌آید. چقدر آسان با پوست نارنج‌ها می‌خندیدیم و چقدر آسان با تکه تکه کردنشان، ناراحتی‌های‌مان را دور می‌ریختیم....." این استیتمنتی است که حسینی برای این اثرش نوشته، اثر "وزن"از عاطفه مهدیانی و اثر ترش از مروارید قاسمی در مجموع در همنشینی با یکدیگر در دو قاب تلویزیون ۱۷ اینچی قدیمی سونی یک اثر را به نمایش می‌گذاشتند. در تلوزیون سمت چپی در حاشیهٔ پایینی کادر تصویر خطوطی در حال ترسیم فرم یک نارنج بودند، رنگ نارنجی مشغول رنگ کردن نارنج بود و جحم‌ها مشغول ایجاد حجم و بافت نارنج بودند، اما در ‌‌نهایت صدای باد کردن یک بادکنک - نارنج بادکنک – مهدیانی از کادر خود، میهمانی به کادر ویدیو قاسمی می‌رود و در فضایی سورئال ویدیوی قاسمی و در بالای درختی که پوشش گیاهی آن بیشتر شبیه به درختهای منطقهٔ آمریکای جنوبی است جای می‌گیرد، که انسان واره‌های قاسمی بر روی شاخه‌های آن در حرکتند و حلقه‌هایی زرد رنگ با حرکت تکراری خود حول یک محور تأکیدی بیشتر بر حرکت سورئال این اندام واره‌های انسانی دارد. و اگر بخواهیم این دو اثر را در یک کل ببینیم نمایش محفل میهمانی سورئال نارنج در قاب تلویزیونهای قدیمی با‌‌ همان حالو و هوای تصویری خودش تناقصی دلچسب از معاصریت حال و گذشته نه چندان دور را به نمایش می‌گذارد. اثر وزن، ترش با زمان ۴: ۰۰ به نمایش در می‌آمد و با استیتمنت: "وزنی که باد حجم ناکشیده را به انتزاع می‌کشد ارائه می‌شد."
در ‌‌نهایت اثر آخر این نمایشگاه با عنوان "نارنج"با زمان ۳: ۴۳ به همراه استیتمنتی با این مضمون: "گاهی تا تجربه‌اش نکنی سخن گفتن از آن و روایتش بی‌فایده است. جور دیگر، با نگاهی ژرف‌تر و نفسی عمیق‌تر. که اثری بود از امیر آذر."

دو صندلی و یک میز همگی از چوب، یک والور شمع بر روی میز و دیواری نوین به کاغذ دیواری‌ای معاصر، یک مرد کت و شلواری به همراه کراوات وارد قاب تصویر آذر می‌شود بر روی یک صندلی می‌نشیند و یک گارسن یک نارنج را برای مرد سرو می‌کند، مرد نارنج را با اشتیاق تمام می‌خورد و مزه مزه می‌کند و نهایتاً از جا بر می‌خیزد و رو به دوربین آذر می‌آید. با نگاهی مستقیم به دوربین می‌گوید: "من ترجیح می‌دم از عطر و طعمش صحبت کنم تا راجع بهش فیلم بسازم شما چطور؟"
شاید مرد اثر آذر با این جمله از مخاطب دعوت می‌کند تا در صندلی مقابل بنشیند و او هم در شرایط مشابه در بستر ویدیو آذر از نارنج سخن بگوید. ویدیوی آذر نارنج را در بستر خود نارنج روایت می‌کند و نارنج از نارنج باز می‌گوید و از دیدگاه مینیمال آذر نسبت به نارنج.
نمایشگاه "نارنج"نمایشی بود مبتنی بر دیدگاه‌های سورئال، رمانتیسیسم، کانسپچوال و مینیمال هنرمندان گروه ویدئوآرتیست به ابژه نارنج است.
منبع : هنرآنلاین