بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: عبد فرّار و ملاحسینقلی همدانی

  1. #1
    • 2,134
    کاربر اخراجی

    عنوان کاربری
    كاربر اخراجي
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    محل تحصیل
    Iran
    شغل , تخصص
    کارشناس مبین نت
    رشته تحصیلی
    مهندسی صنایع
    راه های ارتباطی

    پیش فرض عبد فرّار و ملاحسینقلی همدانی


    عبد فرار از مردانی بود که تعدادی نوچه و یار داشت که در مواقع ضروری از آن‌ها استفاده می‌کرد. و به‌طور معمول او را احترام می‌کردند. از این رو عبد فرار به دیگران چندان احترام نمی‌گذاشت.
    روزی جناب آخوند با او برخورد کرده، و به او اعتنائی نفرمود. عبد فرار با تندی به جناب آخوند عرض کرد که چرا احترام نکردی؟!
    ایشان فرمود: مگر تو کی هستی؟
    عبد فرار در پاسخ گفت: مرا نمی‌شناسی؟! من عبد فرار هستم!

    بی‌درنگ مرحوم آخوند می‌فرماید:
    بگو بدانم از که فرار کرده‌ای، از خدا فرار کرده‌ای یا از پیامبر خدا (صلوات الله علیه و آله)؟

    و سپس راهش را گرفت و رفت.
    صبح فردای آن روز و پس از درس، استاد می‌فرماید:
    یکی از بندگان خدا فوت کرده، هر که مایل است همراه شود تا به تشییع جنازه او برویم.
    عده ای از شاگردان همراه او برای تشییع حرکت کردند، امّا در کمال تعجّب دیدند جناب آخوند به منزل عبد فرار رفتند.
    آری او از دنیا رفته بود. عجبا!
    این همان یاغی معروف است كه آخوند از او به عنوان بنده‌ خدا یاد كرد و در تشییع جنازه او حاضر شد؟! به هر حال تشییع جنازه‌ تمام شد.

  2. #2
    • 2,134
    کاربر اخراجی

    عنوان کاربری
    كاربر اخراجي
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    محل تحصیل
    Iran
    شغل , تخصص
    کارشناس مبین نت
    رشته تحصیلی
    مهندسی صنایع
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    بعد از تشییع علّت رحلتش را جویا شدند. خانواده ایشان در توضیح گفتند: نمی‌دانیم چه ‌شد؟
    او هر شب دیروقت به منزل می‌آمد، ولی دیشب حدود یك ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در حالی که به فكر فرو رفته بود.
    تا صبح نخوابید و در حیاط قدم می‌زد و با خود تكرار می‌كرد: تو از خدا فرار کردی یا از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)!
    آن قدر گفت و گفت و گریه کرد تا دقّ کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

    عده‌ای از شاگردان آخوند فهمیدند این جمله را جناب ملاحسینقلی همدانی (رضوان الله تعالی علیه) به او گفته است.
    چون از او سؤال كردند، ایشان فرمودند:
    «من می‌خواستم او را آدم كنم و این كار را نیز كردم، ولی نتوانستم او را در این دنیا نگه دارم.»

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •