روند تغییرات و محدودیت‌های زنجیره تامین صنعت خودرو


حسین عادل نیا نجف آبادی



چکیده:

اصلی ترین روند تغییرات در زنجیره تامین خودرو در دهه اخیر، مشتمل بر مواردی چون، ادغام و تصاحب مالکیت شرکت‌ها، برون سپاری، رشد دربخش تامین کنندگان، تقاضای مشتری و بازار پس از فروش است. از طرفی محدودیت‌ها و الزامات پیش روی زنجیره تامین خودرو، در زمینه مشتری، دولت، فناوری، زیست محیطی و اقتصادی آنها را در اتخاذ استراتژی مناسب ترغیب و ملزم نموده است.این مقاله به همت Bordeaux Management School)BEM) بر پایه صنعت خودروی اروپایی ارائه شده است و در آن سعی شده تمام موارد فوق مورد بررسی قرار گیرند.




روند زنجیره تامین خودرو

در سراسر دهه اخیر، زنجیره تامین خودرو اروپایی، تغییرات عمده‌ای را در سازمان‌ها، ساخت و تولید و فناوری خود تجربه کرده‌اند. اصلی‌ترین روند تغییرها، در زمینه‌های یکپارچه‌سازی تامین‌کنندگان و خودروسازان، برون سپاری و رشد بخش تامین‌کنندگان، تقاضای مشتری و رشد بازار پس از فروش می‌باشند.




ادغام – برنامه

تغییر سریعی، طی چند سال گذشته صنعت خودرو را متحول کرده است و خودروسازان و تامین‌کنندگان آنها را برای توانمندتر کردن هسته‌های مرکزی، کسب تخصص‌ها، افزایش کارایی در فعالیت‌ها، تمرکز بر منابع و کاهش هزینه‌ها تحت فشار قرار داده است.

حرکت شرکت‌ها به سوی بزرگ‌تر و قدرتمندتر شدن از طریق ادغام و تصاحب مالکیت آنها، تمام زمینه‌های زنجیره تامین خودرو را طی یکپارچه‌سازی دچار تغییر می‌کند.

تا هنگامی که ادغام‌ها و تصاحب مالکیت‌ها به صورت شکل 1 شود، ادغام سازی مداوم، تغییر مداوم زمین بازی صنعت خودرو را به ویژه در میان تامین‌کنندگان و صنایع وابسته بدنبال داشته است. روند یکپارچه‌سازی، مقیاس فعالیت‌های تجاری شرکت‌ها را تغییر می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تا خودشان را برای رقابت‌های داخلی و کسب تخصص و تمرکز منابع توانمند کنند.

ادغام سازی، شبکه‌های زنجیره تامین را همانند فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین ساده می‌کند. این تسهیل، تمامی اجزاء شبکه مشتمل بربازیگران فرعی صنعت خودرو و مشتریان، بویژه خودروسازان و تامین کنندگان رده بالا که پیمانکاران جزء آنها دائما در حال کاهش است، را در بر می‌گیرد. با دستیابی به این مزیت، شرکت‌ها قادرند بر کاهش هزینه‌ها و افزایش حاشیه سود که تا پیش از این به دلیل رقابت شدید در این صنعت کم بوده، مدیریت داشته باشند.


همانند خودروسازان که نفوذ خود را در بازارهای جدید و جهانی گسترش داده‌اند، تامین کنندگان رده اول نیز مجبورند گسترش یابند و یا این که توانایی تعقیب مشتریان خودروسازان را در خود ایجاد کنند. تمام این فاکتورها، اهرم فشاری بر تامین‌کنندگان خودرو است که آنها بازیگران بزرگ‌تر با قابلیت‌های متنوع‌تر شوند و از ادغام و تصاحب مالکیت‌ها برای رسیدن به تخصص‌های مورد نیاز برای حفظ بقا در میدان بازی استفاده کنند.


در سطح دومین رده تامین‌کنندگان، تغییر در اندازه و مقیاس ادامه می‌یابد. از آن جا که تامین‌کنندگان رده دوم شرکت‌های منطقه‌ای تامین‌کننده انواع اجناس و محصولات هستند، گستردگی جغرافیایی مطلوب و اندازه اقتصادی اصلی‌ترین محرک‌ها برای ادغام‌ها و تصاحب مالکیت‌ها در میان شرکت‌ها است. تامین‌کنندگان رده دوم، برای کسب توانائی‌های طراحی و مهندسی طی قراردادهایشان با شرکت‌های خودرساز تلاش مجدانه‌ای می‌کنند. آنها این کار را برای جلوگیری از کهنگی و منسوخ شدن سازمان خود انجام می‌دهند.

تامین‌کنندگان رده دوم با یک دیدگاه عقلانی در تلاشند که نه تنها از طریق اخذ طرح و ساخت ساده یا مونتاژ، بلکه از طریق فعالیت طراحی و مهندسی ایجاد ارزش کنند. در عین حال، خودروساز فعالیت‌هایی را برای ارزش آفرینی به تامین‌کنندگان واگذار می‌کند که تامین‌کنندگان مسؤلیت مشارکت در ریسک سرمایه گذاری در تکنولوژی‌های نوین آن را پذیرا هستند.