وقتى که براى خوردنت نیت هستهم
در همه جاى خانهات ساعت هست
این قدر شتاب و عجله لازم نیست!
بعد از افطار تا سحر مهلت هست**
این ماه اگر از گناه مىپرهیزیم
یک ماه ز دامان تو مىآویزیم
این است که از وفور رحمت
بىشکما آبروى گناه را مىریزیم!**
از بالا فرض کن برو تا پایین
امروز به بالاست و فردا پایین
یک عمر فقط کبر فروشى کردى
یک ماه بکش کرکرهات را پایین**
این در که براى رفت و آمد باز است
رازى است خودش، چرا بدین حد باز است!
شرمنده ى معصیت کند تا ما را
این قدر در رحمت ایزد باز است**
از گوشه کنایههاى رندانه ى تان
گفتند به ما، فداى آن چانه ى تان!
از صبح، تو مهمان منى تا سر شب
افطار که مىبرى مرا خانه ى تان**
مگذار! به شر خیر تو تبدیل شود
پروندهات از گناه تکمیل شود
شیطان چه کند که روزه دارید شما!
یک ماه چرا وسوسه تعطیل شود!؟