با قدم زدن در میان بافت قدیمی شهرهایمان یکی از با شکوه ترینمشخصه های معماری سنتی ایران را در طراحی خانه ها میتوان کاملا" مشاهده کرد و آنپایبندی معمار به اصول و اعتقاداتش می باشد. انسانی که از میان خود مردم با فرهنگیهمسان با آنان آمده،تا صادقانه خانه ای بسازد که محلی برای زندگی باشد و این صداقتمعمار است که حیات جاودانه به این بناها می بخشد و بدینگونه خانه ها ، مساجد، مدرسههایمان همه و همه محل اجتماع تمامی مبانی اخلاقی شده اند.
با عبور از کوچه های قدیمی، ساختار درونگرای خانه ها به منظور حفظحریم خصوصی یشان را میتوان دید و آرامش حاکم بر داخل این خانه ها را،از بیرون نیزمیتوان درک کرد. همچنین در فضای خارج از خانه نیز حال و هوایی مشابه وجود دارد،ساباطهایی که با طول 3 الی 4 متر در مقابل درهای ورودیشان بر روی پیاده رو هاگذاشته شده تا عابران و مهمانان از آفتاب شدید و باد و باران محفوظ بمانند و سکوییدر کنار در ورودی به منظور نشستن و یا گذاشتن بار و رفع خستگی، تمامی این عواملبیانگر احترامی است که ساکنین آن خانه به رهگذران می گذاشتند.
و اما درهای ورودی که در طراحی آن نیز حسابگر بودن معمار رامیتوان دید. قرار دادن دو کوبه با دو فرم مختلف، یکی چکشی که افراد مذکر توسط آنحضور خود را پشت در اعلام کرده و دیگری حلقه ای که مخصوص زنان است تا شخصی که برایباز کردن در می آید مطلع باشد که پشت در مرد است یا زن.
این تنها بخشی از اتفاقاتی است که در پشت در رخ میدهد، در حالی کهاوج احترام و تکریم متقابل میان مهمان و صاحب خانه با گشوده شدن در صورت میگیرد. درهمان گام نخست مهمان با توجه به ارتفاع کم در و بلند بودن آستانه آن، حالت تعظیم راپذیرفته و با سری پایین ورودی متواضعانه را برای میزبان تداعی میکند.
بعد از داخل شدن به خانه در ابتدا فضای هشتی مشاهده میشود ــ کهالزاما" فرم آن هشت ضلعی نمی باشد، به همین جهت به این فضا معمولا" مکثگاه گفتهمیشودــ محلی برای خوش آمد گویی و انتظار،که دور تا دور آن سکویی قرار گرفته جهتنشستن ، زیرا وسعت برخی از خانه ها آنقدر بود که زمان زیادی طول میکشید تا خود صاحبخانه برای خوش آمد گویی نزد مهمان برسد. به همین دلیل بر روی سقف این فضاها با توجهبه توان مالی صاحب خانه کاشی کاریهای زیبا یا نقاشی های چشم نواز و یا حداقل شمسهای کوچک تعبیه میشد تا مهمان طی مدتی که در آنجا حضور دارد، خسته و کم حوصلهنشود.
بعد از فراخوانده شدن مهمان توسط صاحب خانه، ابتدا از راهرویی بازاویه 90درجه عبور کرده که فرم آن نیز در محفوظ ماندن قسمت های داخلی خانه بی تأثیرنمی باشد و در عین حال کنج 90 درجه آن باعث شده ، ناخواسته سر را به پایین افکنده وعلاوه بر حفظ حالت تواضع، دقت بیشتری جهت عبور از پله های ورودی حیاط مرکزیبشود.
با قرار گرفتن در حیاط مرکزی احساس آرامش،امنیت،خوش آمد گویی ودعوت کنندگی بنا ،وحدت میان عناصر بیش از پیش قابل درک است، فضایی که جدا کنندهقسمت بیرونی ــ محل استراحت و پذیرایی از مهمان ــ و قسمت اندرونی ــ اقامتگاه اهلخانه ــ می باشد.
خانه ساخته می شد تا فضایی برای پرداختن به رویاها و آرزوها، دستیافتن به آرامش و امنیت و محلی برای درک معنای واقعی حیات باشد.