از مجموعه ابنيه عمومي در محله عليا كه قبلابه معرفي برخياز آنها پرداخته شد، حمام قطبُ كه در گويش محلي به آن قُطْبُو گفته مي شود و تا دهههاي اخير رونق زيادي داشته است. از تاریخ بنای این حمام اطلاعی در دست نیست اماآنچه که از وقف نامه این حمام (که در اداره اوقاف و امور خیریه موجود می باشد) برمی آید، این حمام در حدود 214 سال قبل یعنی در سال 1214 هـ.ق توسط فردی به نامخواجه محمد محسن مستوفی فرزند مرحوم حاج مومن تاجر کازرونی وقف امور خیریه گردیدهاست. برخی معتقدند که نام این حمام از نام بانی آن که شخصی به نام قطب الدین محمدمستوفی بوده گرفته شده که صحت این موضوع و ارتباط میان قطب الدین محمد مستوفی وخواجه محمد محسن مستوفی بر نگارنده پوشیده مانده است. اما یکی از بزرگان نیز معتقدبود که لقب "قطب" لقبی بوده که به عرفا و صوفی ها داده می شده و جمع آنها را اقطابمی گفته اند و اینکه خاندان محمد محسن مستوفی نیز لقب قطب داشته اند باز براینگارنده مبهم است و به هر جهت تلاشهاي نگارنده براي يافتن وجه تسميه آن بي نتيجهمانده است. (اگر خوانندگان محترم در اين خصوص اطلاعات و يا نظري دارند، نگارنده رابي بهره نگذارند) اين حمام عمومي همانند بيشتر ابنيه هاي عمومي و خدماتي اطراف مسجدشيخ، جزو موقوفات بوده است اما متولي و اداره كننده اين حمام كه اصطلاحا حمامي يااستاد حمام ناميده مي شده در قديم مرحوم مشهدي حسن نظافت و در دهه هاي اخير شخصي " ترابي" نام بوده است كه هنوز هم در قيد حيات مي باشد. حمام قطبُ در كنار سایر حمامهای متعدد شهر رونق زیادی داشت، که برخی حمام های معروف شهر کازرون عبارت بودند از: حمام قلعه(که جزء ملحقات قلعه و خانه کلب علی خان افشار بود و بیشتر حالت اختصاصیداشت و بعدها جنبه عمومی پیدا کرد) – حمام لوطی ها در محله علیا (بالاتر از مسجدشیخ) – حمام ملا بابا(مُلابُوو) که متولی آن مرحوم حاج حسین نظافت (برادر مشهدی حسننظافت) بود – حمام آهنگرون(حمام حاج محمدتقی) روبروی مسجد آهنگرون(مسجد امام خمینی) – حمام مُخی ( به علت وجود درخت نخل های متعدد در محوطه ی آن) در جوار حمام آهنگرونحمام های موسوم به جفتی (دو حمام هم جوار و متعلق به یک مالک در حدفاصل محلهآهنگرون (انقلاب) و محله بازار که یکی از آن حمام ها اکنون در تقاطع خیابان انقلابتجدید بنا شده و برپاست – حمام سَرچی خانم در میدان حسینیه (که احتمالا بر طبق نظرنگارنده اصل کلمه سراچه خانم بوده است و برخی نیز خصوص نام آن نقل می کنند که اینحمام متعلق به سلجوق خان است. نامبرده از ترکان معروف بود که حکومت محلی داشته وآثار به جا مانده در تپه ی سنگ شاه به ایشان تعلق داشت – حمام معروف به «ننه سیاه» در محله بازار – حمام مقنی در جوار مسجد مقنی که با احداث خیابان سلمان تخریب شدهاست – حمام حاج نمکی در محله کوزه گران (فخاران) – حمام بهارستان در محله مصلیحمام مدرسه (حمام کَل قنبر) که در جوار مدرسه علمیه قرار داشته است و ساختمان تجدیدشده آن هم اکنون برپاست، حمام گلشن در محله امامزاده – حمام دلاکها(حمام کوشش) درمحله مصلی و
معماري حمام قطبُساده و از سنگ و گچ و نماي داخلي آن در قسمت بينه (رختكن) از گچ و در قسمت گرم خانهو كف از ساروج ساخته شده بود و چندان ظرافتي در معماري آن به چشم نمي خورد و موقعيتقرار گرفتن آن به نحوي بود كه تقريبا طول آن در راستای غربی و شرقي و عرض آن درراستای شمالی و جنوبی بوده است. اين حمام در كوچه هاي حدفاصل ميدان شيخ و مسجد جويدر كنار منزل رضايي قرار داشت كه امروزه تماما تا كوچه جنب مسجد جوي و آزمايشگاهرازي به صورت زمين و خرابه هايي از خانه رضايي و اميدوار باقي مانده است. درِ وروديحمام در ضلع شرقي حمام بوده كه با يك پله وارد دهليز (راهرو) باريكي با طول تقزيبي 2 متر شده و سپس با يك پله ديگر وارد صحن اصلي حمام يا رختكن (بينه) مي شده اند. (در گذشته به دلیل جلوگیری از اتلاف دما, سطح حمام ها پائین تر از سطح کوچه ها وفضای اطراف ساخته می شد) در وسط صحن اصلي يك حوض چند ضلعي قرار داشت و در چهار ضلعآن فرو رفتگي هايي به شکل طاق و دارای سکو بوده كه بينه حمام به حساب می آمد. حدفاصل بينه ها تا حوض وسط نیز يك سكوي مكعبي كوچك به نام "كمكي" قرار داشته كهمشتريان هنگام بيرون آمدن از حمام به دليل اينكه پایشان برهنه بوده است، ابتدا پايخود را در حوض وسط شسته و بلافاصله از داخل حوض به روي سكو آمده و آن به روي بينهمي رفته اند تا پاي آنها با كف زمین برخورد نكند. افراد متمول و متشخص نيز تنهابرروي سكوها نشسته و شاگرد حمامي با ظرف مسي آب از حوض وسط به روي پاي آنها ميريخته و شاگردانه دريافت مي كرده است.
در زير بينه ها نيز محل هايي براي قراردادن كفشها تعبیه شده بود كه به صورتمكعب مستطيل و برخي نيز به صورت طاقي بود. همانگونه كه گفته شد فضاي داخلي حمام ازمعماري ويژه و خاصي برخوردار نبود و ديوارها داراي پوشش گچي بوده است.برروي بينههاي اضلاع شمالي، جنوبي و شرقي بوريا (حصير) جهت نشستن مشتريان پهن بوده و سكويبينه ضلع غربي جهت افراد متمول و سرشناس با قالي مفروش بود. در گوشه حدفاصل بينهضلع شمالي و غربي نيز فضاي كوچكي قرار داشته كه چاي خانه بوده و بساط سماور و چايدر آن پهن بود و استاد حمامي از افراد متمول و مشترياني كه قدرت مالي بيشتري داشتهبا چاي يا آب گرم پذيرايي مي كردند و وجه آنرا نيز در پايان با اجرت ساير خدماتدريافت مي نمودند.
از گوشه حدفاصلبينه غربي و جنوبي نيز راهرو باريكي وجود داشت كه به با يك پيچ قائم وlمانند به قسمت گرم خانهحمام راه می یافت. در محيط گرم خانه اتاقي قرار داشته كه خزينه حمام بود و چونارتفاع آن بالاتر از كف حمام بود، با چند پله قابل دسترسي بود. در قسمت شرق خزينهنيز حوضي بوده كه آب گرم به وسيله كانالي به آن سرازير مي شده است و براي مصرفافرادي كه در صحن گرم خانه مشغول شستن سر و بدن خود بوده اند و يا حنا مي بسته اندآب گرم در دسترس شان بود و كيسه كش ها نيز از اين آب گرم استفاده می کردند. به همينخاطر كارگران حمام يا مشتريان با كاسه هاي مسي (مَشربه) از اين حوض آب بر ميداشتند. خزينه نيز همان طور كه گفته شد براي اينكه ديگ در آن تعبيه شود و زير ديگفضاي مناسبي براي روشن نمودن آتش ايجاد شود، مقداري بالاتر از سطح حمام ساخته مي شدو متشكل از ديگ مسي بسيار بزرگي بوده كه آب درون آن مي ريخته اند و زير آن آتش روشنمي نمودند و آب را گرم مي کردند و بخار اين آب گرم فضاي گرم خانه و حمام را نیز گرمو مطبوع نگه مي داشته است. فضاي جلو خزينه نيز همانگونه كه در بالا توضيح داده شد،محل نشستن و شستشوي مشتريان بوده كه بيشتر خانمها از اين فضا استفاده مي نموده اندو در اين محل دستها و پاهها و سرخود را حنا مي بسته اند و ساعتي دور هم به گفتگومشغول گشته تا حنا رنگ گيرد. در اين فضا سكوهايي مكعبي كرسي مانندي از سنگ و ساروجقرار داشته كه مردهايي كه مايل بوده اند بر روي آن مي نشسته اند و شاگرد حمامي سرآنها را با گِل سرشوي شسته و يا آنها را كيسه كشيده و احيانا مشت و مال مي داده استكه بيشتر اين خدمات در حد بضاعت مالي افراد متمول بوده است.
در ضلع جنوبي اين گرم خانه هم اتاق كوچكي به اندازه تقریبی 5/1 در 2 متر قرار داشته که اصطلاحا نوره خانه (نظافت خانه) بوده و در کنار آن همیک سرویس بهداشتی (دستشویی) قرار داشته است. در ضلع غربی پشت خزینه نیز دالانی قرارگرفته بوده که باز جزو فضای گرم خانه محسوب می شده و محل نشستن و شستشوی مشتریانبوده و در دهه های اخیر که آب لوله کشی به محلات آورده شده، در این قسمت دو یا سهاتاقک اضافه و دوش در آنها نصب و اصطلاحا نمره خصوصی ایجاد کرده بودند. درمنتهاالیه گوشه شمال غربی نیز حوض کُر قرار داشته که وقتی آب از چاه کشیده می شده،در این حوض ریخته و از طریق کانالهایی که کنار دیوار و با ارتفاع بیشتر از سطح زمین (جهت شیب بندی لازم) ساخته شده بوده، آب به خزینه می رسیده و آب گرم از آنجا به حوضکوچک گرم خانه می ریخته و مقداری نیز از طریق کانال سرپوشیده کف حمام به حوض ششضلعی وسط بینه می آمده است. حد فاصل ضلع شرقی خزینه تا حوض گرم خانه نیز طاقچه ایبا ارتفاعی بیشتر از سطح کف قرار داشته که نمازخانه بوده و تنها برای یک نفر جاسازیشده و سمت آن به طرف جنوب و قبله بوده و سنگ تمیزی در کف آن به کار رفته بوده که بهجای مهر استفاده می شده است.
درزیر حمام هم از سر چاه "گارونی" با شیب زیاد قرار داشت. "گارون" به زعم نگارنده "گاوران" به معنی محل راندن و حرکت گاو بوده است. بدین صورت که طناب چرخ چاه را درقدیم به گاو می بسته اند و در فضایی دالان مانند گاو به جلو حرکت کرده و دلو آب رااز چاه بالا می کشیده که البته در کازرون بیشتر از قاطر و یابو برای چنین کاریاستفاده می شده است و کارگری هم آب دلو را داخل حوض «کُر» (حوض کوچکی در مجاورت چاهکه آب تخلیه شده دلو را به سمت حوض بزرگتر هدایت می کرده است) تخلیه می کردهاست.
در خارج از حمام و در ضلعغربی نیز درِ "تین" قرار داشته و " تینتُو" از آنجا آتش زیر دیگ خزینه را کنترل مینموده است. تین همان " تون" به معنی آتشدان و گلخن حمام است که در گویش محلی تینتلفظ می شده وفضایی در زیر دیگ خزینه حمامها بوده که در آنجا به وسیله پِهِن وسرگین اسب و الاغ آتش روشن می نموده اند تا آب خزینه گرم شود و مسئول این کار "تونتاب" یا گلخن تاب نامیده می شده که تلفظ محلی آن در گویش کازرونی های محله علیا "تینتُو" بوده است و وظیفه اش آن بوده است که بوسیله سیخ یا میله ای ذره ذره سرگینها را به داخل آتش براند تا مشتعل شود چراکه اگر به یکباره پِهِن را برروی آتش میریختند، آتش اصطلاحا خفه می شده است. بر روی فضای صحن اصلی حمام (قسمت بینه) همگنبدی با چندید سوراخ قرار داشته که سوراخها بوسیله شیشه پوشیده شده بود و بررویفضای گرم خانه نیز چندین گنبد کوچک به همین نحو قرار داشت.
حمام ها در کازرون معمولا از سحر و قبل از اذان صبح تاطلوع آفتاب در اختیار مردان و از حوالی ساعت 8 تا نزدیک غروب آفتاب در نوبت زنانهبوده است. حمام رفتن زنان معمولا با تشریفات و آداب و رسوم بیشتری همراه بود. خصوصازمانی که عروسی یا زن زائو را به حمام می برده اند. در این مراسم معمولا عده ای اززنان بزرگ فامیل نیز به عنوان میهمان عروس را همراهی می نموده اند و خانواده هایمتمول، آن روز حمام را برای عروس و همراهان قرق (دربست) می نموده اند و در اینمراسم دست و پای عروس و همراهان را حنا می بسته اند و مراسمات خاصی را اجرا می کردهاند و در پایان نیز هزینه حمام تمامی میهمانان بر عهده خانواده عروس بود. زنان وبرخی مردان گاهی به همراه خود هندوانه و یا شربت نیز می آورده و در حین انجام مراحلاستحمام میل می کرده اند.
حمامقطبُ تا حدود سالهای 54 یا 55 دارای رونق بوده و از آن پس متروکه و مخروبه گردیده ودر سالهای نیمه اول دهه 60 هجری شمسی نیز کاملا تخریب و تسطیح گردید. چاه آب اینحمام که بسیار غنی و پر آب بود، امروزه توسط شهرداری با نصب تاسیسات و پمپ شناور واتاقکی برروی آن مورد استفاده جهت آبیاری فضای سبز تپه های سنگ شاه و خیابان انقلابمی باشد