تکنولوژی لمسی در تلفن های هوشمند
آیا تلفن های هوشمند امروزی را بدون قابلیت لمسی می توانید تصور کنید؟ اصلا این تکنولوژی چگونه کار می کند و در اسمارت فون ها و تبلت های امروزی از چه فناوری لمسی استفاده شده است؟ چه چیزی باعث افتراق میان تکنولوژی تاچ مورد استفاده در یک تلفن هوشمند با تلفن دیگر می شود؟ اینکه اپل می گوید در آیفون 5 از in-cell touch استفاده شده یعنی چه؟ و on-cell touch به کار رفته در نمایشگرهای Super AMOLED سامسونگ به چه معنایی است؟
در این مقاله سعی داریم به صورت خلاصه، اما تا حد لازم گویا به توضیح تکنولوژی لمسی مدرن مورد استفاده در ابزارهای همراه دور و اطراف مان بپردازیم که روز به روز و ماه به ماه نازک تر، سبک تر و حساس تر می شوند.
شرح کار تکنولوژی لمسی نوین
فناوری لمسی سالیان درازی است که در دنیای تکنولوژی وجود داشته و مورد استفاده قرار می گیرد، اما در ۵-۴ سال اخیر شاهد موج عظیم استفاده از آن در اسمارت فون ها و تبلت ها ها بوده ایم. با معرفی اولین آیفون اپل، دیدیم که اغلب شرکت ها به تکنولوژی capacitive touch یا لمسی خازنی روی آوردند. قبل از آیفون، کارخانه ها معمولا از تکنولوژی resistive touch یا لمسی مقاومتی استفاده می کردند و برخی از صفحات لمسی خارج از دنیای موبایل هم از تکنولوژی لمسی مادون قرمز بهره می بردند.
لمس خازنی امروزه تبدیل به یک هنجار و قاعده مرسوم شده است و تقریبا در تمامی تبلت ها و اسمارت فون ها مورد استفاده قرار می گیرد. بنابرین ما هم در مقاله مان تمرکز را بر تکنولوژی capacitive touch یا لمس خازنی و انواع جدید آن می گذاریم که باعث تحول این صنعت شدند. البته قبل از شروع داستان، بهتر است بدانیم که اصلا صفحه لمس خازنی چیست؟
به طور ساده، یک صفحه لمسی خازنی، شبکه ای نازک و شفاف از الکترود ها است. الکترودها به صورت رشته هایی در ردیف های عمودی و افقی قرار گرفته اند و در هر نقطه ای که همپوشانی صورت بگیرد، یک
خازن تشکیل می شود.
بدن انسان یک رسانای الکتریسیته است و هنگامی که شما با انگشت تان صفحه را لمس می کنید، این لمس قابل اندازه گیری است. زیرا سنسور لمس می تواند نسبت به تغییر میدان الکترواستاتیکی واکنش نشان دهد.
تکنولوژی لمس خازنی می تواند اندازه گیری میزان لمس را مستقیما بر روی صفحه و همان نقطه لمس شده انجام دهد و برای مثال مانند تکنولوژی لمس مادون قرمز برای این کار وابسته به اندازه گیری فاصله از کناره های صفحه نیست. لذا تکنولوژی لمس خازنی می تواند از قابلیت چندلمس هم پشتیبانی کند. یعنی اینکه می تواند نقاط لمس شده همزمان روی لایه خازنی را ثبت و مشخص نماید.
در تصویر می توانید شمای کلی یک صفحه لمس خازنی را ببینید. الگوی شبکه ای می تواند به شکل های گوناگونی ساخته شود و هنر آن، در این است که ۱۰۰ درصد نامرئی خواهد بود.
در بیشتر نمایشگرهای لمسی که امروزه تولید می شوند، لایه لمسی در میان پنل نمایشگر LCD در زیر و لایه محافظ بالایی (که معمولا گوریلا گلاس است) پیچیده می شود. معمولا میان پنل نمایشگر و لایه لمسی هم یک فاصله وجود دارد که با هوا پر شده و باعث می شود میزان اطمینان از عدم تاثیر این دو لایه تا حد امکان بالا رود.
همان طور که می بینید، لایه لمسی میان پنل ال سی دی و لایه محافظ بیرونی قرار می گیرد.
آنچه که تا به اینجا آموختیم، این است که تکنولوژی لمسی خازنی نیازمند یک لایه اضافی بر روی صفحه واقعی موبایل است. اما چرا تکنولوژی لمس را مستقیما درون پنل نمایشگر نسازیم یا اینکه آن را با لایه شیشه ای بالایی ادغام نکنیم؟ خب، این همان چیزی است که قصد داریم در ادامه داستان درباره اش صحبت کنیم. و دقیقا همان چیزی است که اکنون در صنعت با دو رویکرد کاملا متفاوت در حال وقوع است.
به تازگی عبارت in-cell را زیاد می شنویم که در آیفون 5 مورد استفاده قرار گرفته و اپل به آن «تاچ مجتمع» یا integrated touch می گوید. و از سمت دیگرِ بازار اسمارت فون هم عبارت on-cell شنیده می شود که در اسمارت فون های ال جی و نمایشگرهای سوپر AMOLED سامسونگ مورد استفاده قرار گرفته و برخی هم آن را با نام G2 می شناسند.
این دو تکنولوژی لمسی، در واقع دو رویکرد کاملا متفاوت هستند و البته تولید in-cell بسیار مشکل تر و پیچیده تر است. هر دو این رویکردها هم به نازک تر شدن قابل توجه نمایشگرها و همچنین بهبود اشباع رنگ ها کمک می کنند.