بخشش
طرف مقابل را ببخشید. شاید در مقابل شما یک نفر و یا افراد بسیار زیادی قرار گرفته باشند. شاید هم خدا روبروی شما قرار گرفته باشد. این فرد می تواند هر کسی باشد که برای شما رنج و ناراحتی ایجاد کرده. آنها را ببخشید و برایشان نامه ای به این شرح بنویسید:
.................... عزیزم،
تو [کار نادرستی را که در قبال شما انجام داده در این قسمت ذکر کنید] را در برابر من انجام دادی، اما من تو را می بخشم.
تا آنجایی که می توانید صادق باشید. هر چیزی که در دلتان وجود دارد را بنویسید. قرار نیست این نامه را برای کسی پست کنید. شما تنها کسی هستید که این نامه را میبینید، پس همه چیز را بنویسید. خیلی مهم است که به تمام جزییات اشاره کنید. اگر در ذهن خودتان همه ی مطالب را مرور کنید، باز هم آنقدری که آنها را روی کاغذ می آورید، واقعی جلوه نمی کنند. هیچ کس، هیچ وقت نامه شما را نمی خواند، پس ترسی نداشته باشید و هر چیزی که دلتان می خواهد را بنویسید. البته به خاطر داشته باشید که این نامه بخشایش است نه سرزنش. سرزنش مخصوص مجرمان و متهمان است، و شما را بی قدرت نشان می دهد. شما توانایی این را دارید که دیگران ببخشید. "من تو را می بخشم."
زمانیکه نامه تمام شد، هنوز یک نفر دیگر را هم باید ببخشید: و آن خودتان هستید. در زمان بروز آن حادثه شما بهترین کاری را انجام دادید که می توانستید. خودتان را به خاطر اینکه اجازه داده اید یک چنین اتفاقی بیفتد، ببخشید. هر اتفاقی که افتاده باید خودتان را عفو کنید. شما نمی توانید گذشته را عوض کنید. فقط می توانید از آن درس بگیرید و قوی تر شوید.
بخشش به عنوان اولین مرحله، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این امر یک تغییر ذهنی در افکار شما ایجاد میکند و شما از حیطه اتهام خارج شده و صاحب اختیار زندگی خودتان می شوید و می توانید بر روی سرنوشت خود کنترل داشته باشید. شما هستید که باید تصمیم به بخشش کسی بگیرید. شما هستید که می توانید در مورد زندگی خود تصمیم بگیرید. حالا نوبت به آن رسیده که به جای عکس العمل های نابجا اعمال بجایی را از خود بروز دهید. دو مرتبه قدرت خود را بدست آورده اید و نقش اول داستان زندگی خود شده اید. کنترل افکارتان تماما به عهده خودتان است.