استفاده از خودرو و رانندگی، امروز به یکی از وجوه عمده زندگی بشر تبدیل شده است. در کشور ما از چند دهه پیش، خودرو از حالت تجملی و تفننی، به صورت یک نیاز درآمده است، بنابراین آداب رانندگی هم مانند آداب معاشرت اهمیت یافته است...


گرچه قوانین راهنمایی و رانندگی کلیات این آداب را مشخص می کند، اما موضوعات جزیی تر و حتی رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی تابع وضعیت زیستی – روانی – اجتماعی راننده است. مسایلی از قبیل ابتلا به بیماری یا نقایص جسمی (نارسایی دید، نارسایی شنوایی،...)، بیماری های روانی و وضعیت شخصیتی، شرایط محیطی و فرهنگی (سر و صدا، گرما، رقابت و...) بر رفتار رانندگی تاثیر می گذارد. برخی از این متغیرها فردی و برخی گروهی است. تعدادی از آنها جنبه درونی دارند و تعدادی جنبه بیرونی. مثلا ظرفیت خیابان ها و جاده ها و تناسب آنها با تعداد خودرو وضعیت مهندسی گذرگاه ها، وجود علایم هشداردهنده مناسب و وضعیت جوی که همه بر نحوه رانندگی تاثیر می گذارند، از عوامل بیرونی محسوب می شوند.


● متغیرهای روانشناختی موثر در رانندگی
متغیرهای روانشناختی متعددی بر طرز رانندگی ما تأثیر می گذارند که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:
هوشیاری، زمان مناسب واکنش، توجه و تمرکز، از عوامل درونی هستند که ممکن است جنبه وضعیتی داشته باشند، مثلا بی خوابی، کاهش قندخون و مصرف مواد غیرقانونی بر هوشیاری و تمرکز تاثیر منفی می گذارد.


گاهی مسایل جاری زندگی باعث بی توجهی به ضروریات رانندگی و افزایش حوادث می شود، مثلا آقایی که در محیط کار خود با مشکلی روبروست یا خانمی که با همسرش اختلافی پیدا کرده، دچار فشار روانی (استرس) هستند و این باعث کاهش توجه و تمرکز یا افزایش تحریک پذیری و پرخاشگری شان می شود. این افراد مستعد ایجاد حوادث و تصادف های رانندگی می شوند.
اگر راننده به بیماری های روانی مبتلا باشد، ممکن است رانندگی نادرست یا رعایت نکردن قوانین رانندگی از او سر بزند؛ یکی از نشانه های شیدایی و نیمه شیدایی که در نابسامانی خلقی دوقطبی ملاحظه می شود، رانندگی سریع و بی احتیاط است.


در افسردگی های شدید، تمایل به خودکشی پنهان یا اقدام به خودکشی آشکار با اتومبیل وجود دارد که راننده دچار افسردگی شدید که با سرعت و بی احتیاط رانندگی می کند، ممکن است به قصد خودکشی مرتکب این کار شود. سقوط عمدی از پرتگاه ها، از روش هایی است که این بیماران برای از بین بردن خود به کار می برند.


در افراد مبتلا به نابسامانی های اضطرابی، اضطراب شدید ممکن است مانع رانندگی شود یا تپش قلب، لرزش دست و سرگیجه باعث وقوع حوادث رانندگی شود.
بیماران مبتلا به «آگورا فوبیا» در ترافیک شهر دچار دلهره شدید می شوند و ممکن است از شدت اضطراب خودروی خود را در خیابان رها کنند و با وسیله ای دیگر خود را به خانه برسانند.
فضای بسته اتومبیل در بیماران مبتلا به «کلاستروفوبیا» ایجاد وحشت و رانندگی را برایشان بسیار دشوار می کند. در نوعی از نابسامانی وسواسی – اجباری، راننده پیوسته نگران است مبادا با عابری تصادف کرده باشد در نتیجه مرتب از آینه، عقب را نگاه می کند تا ببیند کسی وسط خیابان افتاده است یا نه، اما ندیدن مصدوم هم آنها را راضی نمی کند، گاهی دور می زنند تا با دقت وارسی کنند مبادا با کسی تصادف کرده باشند و حتی امکان دارد از رهگذران بپرسند آیا فرد مصدومی را در آن حوالی دیده اند یا نه.


در دوره فعالیت حرفه ای خود، تاکنون ۴ مورد از مبتلایان به این وسواس نادر را ملاحظه کرده ام که البته با درمان دارویی همه بهبود یافته اند.
نکته مهم و جالب اینکه بیماران مبتلا به «آلزایمر» خفیف، مهارت های رانندگی خود را حفظ می کنند و این بیماری در رفتار رانندگی آنها تاثیری ندارد گرچه زمان واکنش نشان دادن آنها به هر حال با افزایش سن، کند می شود. تصمیم گیری در مورد ادامه یا ترک رانندگی در چنین بیمارانی باید برحسب مورد باشد.
یکی از بیماری های مهم که نقطه تلاقی روان پزشکی و نورولوژی است و از نظر تشخیص صلاحیت رانندگی کردن فرد اهمیت زیاد دارد، «صرع» است. بیشتر موارد این بیماری با داروهای مناسب کنترل می شود و تداوم مصرف داروها ضروری است. صرع کنترل نشده، ممکن است هنگام رانندگی بروز کند و حوادث جبران ناپذیری به وجود بیاورد. معمولا مبتلایان به صرع در صورت کنترل بیماری، به مدت دو سال و با شرط تایید پزشک معالج و در صورت لزوم سایر مقامات و تداوم درمان، می توانند رانندگی کنند.
در عین حال غربالگری بیماران صرعی از طریق انجام نوار مغزی عملی و علمی نیست زیرا تشخیص صرع جنبه بالینی دارد. حدود ۱۵ درصد مردم جامعه، نوار مغزی نابهنجار دارند اما فقط تعداد کمی از آنها دچار صرع هستند. حتی در یک فرد دچار صرع نیز ممکن است نوار مغزی طبیعی باشد، بنابراین آگاه کردن عموم مردم از نشانه های صرع، درمان پذیربودن آن و محدودیت های ناشی از آن برای رانندگی ضرورت دارد.



● نابسامانی های روانی و رانندگی
بخشی از نابسامانی های روانی که با موضوع رعایت یا رعایت نکردن آداب صحیح رانندگی ارتباط نزدیک تر دارد، نابسامانی های شخصیتی خوشه «ب» است که شامل «نابسامانی های شخصیتی مرزی»، «خودشیفته»، «ضداجتماعی» و «نمایشی» (هیستریونیک) می شود.


از ویژگی های شخصیت مرزی، احساس ملال و ناسرخوشی است که بیمار برای رفع آن می کوشد به دنبال ماجراجویی و کارهای پرهیجان برود. رانندگی سریع، بی پروا و زیر پاگذاشتن مقررات راهنمایی از کارهایی است که بیمار مبتلا به نابسامانی شخصیتی مرزی انجام می دهد. از آنجا که رفتارهای تکانشی و تحریک پذیری و تمایل به آسیب به خود در شخصیت های مرزی بالاست، این بیماران از نظر رانندگی زمینه بروز مخاطرات فراوانی را برای خود و دیگران فراهم می کنند پس شناخت و درمان آنها ضروری است.


مبتلایان به نابسامانی شخصیت ضداجتماعی، اهمیتی به ایمنی و سلامت خود و دیگر مردم نمی دهند، از قانون شکنی لذت می برند، تحریک پذیر و پرخاشگرند، با کوچک ترین بهانه ای به سمت دیگری هجوم می برند و اتومبیل در دست آنها تبدیل به آلت قتاله ای می شود که در خدمت انگیزه های تبهکارانه قرارمی گیرد. عبور از چراغ قرمز، سبقت غیرمجاز، تخطی از سرعت قانونی، توهین به رانندگانی که قوانین راهنمایی را رعایت می کنند، رانندگی خلاف در خیابان های یکطرفه و ناسزاگویی به رانندگانی که مسیر مجاز را طی می کنند، از کوچک ترین کارهایی است که رانندگان با شخصیت ضداجتماعی انجام می دهند. شما آنها را در خیابان های تهران به فراوانی می بینید؛ زمانی که پشت چراغ قرمز مرتب بوق می زنند تا جلو بروید و آنها از چراغ قرمز عبور کنند. زمانی که در مسیر صحیح منتظر بازشدن گره ترافیک هستید (که احتمالا یکی از همین افراد ضداجتماعی باعث آن بوده است) و می بینید چند اتومبیل با سرعت وارد مسیر مخالف می شوند تا جلو بیفتند و با این کار راه اتومبیل های روبرویی را هم سد می کنند و حق عبور شما را هم از بین می برند و بر گره ترافیک می افزایند. این رانندگان به احتمال زیاد با این رفتارهای ضداجتماعی، بیماری خود را به وضوح اعلام می کنند. زمانی که می خواهید از اتومبیلی که راننده آن مشغول صحبت با تلفن همراه است و خط عبور را با سرعت کم و حرکات پیچ در پیچ سد کرده است، سبقت بگیرید ولی با ممانعت راننده از کنار رفتن مواجه می شوید، بدانید این رفتار ضداجتماعی احتمالا حکایت از ابتلای راننده به شخصیت ضداجتماعی دارد.


افراد ضداجتماعی از خلاف ها و جرایم رانندگی خود احساس پشیمانی نمی کنند بلکه می کوشند آن را توجیه کنند، مثلا یک فرد مبتلا به شخصیت ضداجتماعی که به علت سرعت زیاد و بی توجهی به مسیر و تصادف باعث مرگ خانم سالخورده ای شده بود، می گفت: «تقصیر خودش بود که این موقع روز گوشه خیابون پیداش شد، اگه منم بهش نمی زدم، یکی دیگه می زد! تازه ناراحتی نداره، این ننه ۸۰ ۷۰ یا ۹۰ سالش بود اگه منم بهش نمی زدم، چند روز دیگه خودش می مرد!»


● چند توصیه کارشناسانه
توصیه من به رانندگان عزیز این است که در برخورد با این افراد ضداجتماعی خونسرد باشید و شخصا سعی در نصیحت یا ایراد گرفتن از آنها نکنید اما رفتار غیرقانونی آنها را به مقامات مسوول، ازجمله پلیس راهنمایی رانندگی و نیروی انتظامی گزارش کنید و از صرف وقت در این مورد مهم دریغ نکنید، زیرا آنها همین رفتارها را با فرزند، همسر، برادر، خواهر، پدر، مادر و پدربزرگ و مادربزرگ شما و دیگران انجام می دهند و بخش عمده ای از قربانیان جانی و مالی حوادث رانندگی به وسیله همین افراد ضداجتماعی مقتول، مجروح یا دچار صدمه های مالی و معلولیت می شوند.
وضع قوانین سختگیرانه تر و محرومیت از رانندگی در مورد افراد ضداجتماعی اصلاح ناشدنی باید مورد توجه قانونگذاران قرار گیرد.


● سوپرماشین ها و شخصیت
در بین نابسامانی های شخصیتی دیگر، تمایل به جلب توجه و تحسین دیگران که شامل نوع و ظاهر خودرو نیز می شود، قابل ذکر است. افراد خودشیفته و دارای شخصیت نمایشی (هیستریونیک)، نیاز دارند با سوار شدن بر اتومبیل های گرانقیمت و پرزرق و برق توجه دیگران را به خود جلب کنند. گرچه این وضع را به همه موارد نمی توان تعمیم داد، اما احساس کهتری (حقارت) باعث می شود افراد بخواهند با توسل به آرایه ها و زیورهای ظاهری، خود را توانا، معتبر و متمایز از دیگران نشان دهند. در غیر این صورت نیازی نیست که فردی که فقط در خیابان های تهران رانندگی می کند، یک هیولای شاسی بلند چهارچرخ متحرک را سوار شود.


پژوهشی که حدود بیست سال پیش در ایالات متحده آمریکا انجام گرفت، نشان داد بیشتر خریداران اتومبیل های پرزرق و برق کادیلاک و کرایسلر را سیاهپوستان تشکیل می دادند و بالاترین درصد خریداران اولدز موبیل که از نظر قیمتی در رده متوسط بود، پزشکان و وکلای دادگستری که از نظر امکان مالی و اعتبار اجتماعی در درجه بالایی بودند و طبعا نیازی نمی دیدند که بخواهند با اتومبیل گران و پرزرق و برق اعتباری برای خود کسب کنند.


رنگ های نامأنوس، بوق های گوشخراش، رینگ ها و لاستیک های بیرون زده از گلگیرها و رانندگی سریع و نمایشی همه یک چیز را فریاد می زند: «تو را به خدا به من توجه کنید، من هم کسی هستم!»
جوانی که امکان عرض اندام در زمینه های درسی، فرهنگی، ورزشی و اجتماعی ندارد، می کوشد با تکیه بر ظواهر، از جمله اتومبیل، خود را بنمایاند. جوان یا فرد میانسالی که مرتب می خواهد از دیگران سبقت بگیرد و هر جای خالی را در خیابان سریع پرکند و جلوتر برود، به زبان نمادین می گوید: «من در زندگی واقعی از دیگران عقب افتاده ام و اکنون با این سبقت گرفتن ها و سریع رفتن ها می خواهم خود را تسکین بدهم.»



در خاتمه اشاره می کنم به مبتلایان به نابسامانی شخصیتی وسواسی – اجباری که هر اشکالی داشته باشند، در قانونمداری نمونه هستند و معمولا هرگز قوانین را نقض نمی کنند ازجمله در رانندگی و رسیدگی به خودرو، توجه به ایمنی خودرو و سرنشینان و همه موازین را کاملا رعایت می کنند.



.persianv
سلامت