رجعت و بازگشت امامان وپیامبران

رجعت
رجعت از جمله اعتقادات شيعه است و از كساني كه در عهد حكومت حضرت وليعصر (عج) رجعت خواهد نمود، امام حسين (ع) است كه پس از شهادت امام زمان به حكومت خواهد رسيد.
رجعت در لغت به معني بازگشت و در اصطلاح به بازگشت گروهي از مومنان خالص و عده اي از منافقان فاجر به اين جهان پيش از قيامت گفته مي شود.
اعتقاد به رجعت از باورهاي مسلم و ترديدناپذير شيعه است كه بر آيات قرآن و احاديث معصومين عليهم السلام استوار مي باشد. (1)
رجعت در دوران حكومت موعود آخرالزمان اتفاق خواهد افتاد و خداوند عده اي از مردگان را با همان اندام و صورتي كه بودند زنده كرده و به دنيا برمي گرداند. به گروهي از آنان عزت مي دهد و گروهي را ذليل مي كند و حق مظلومان را از ستم گران مي گيرد. وقتي قائم قيام كرد خداوند همه اذيت كنندگان مومنين را زنده مي كند تا به مجازات دنيوي برسند و دادگري مومنان به ظهور مي رسد. (2)
دلايل عقلي اعتقاد به رجعت :


علامه سيد محمد حسين طباطبايي(ره) در تفسير شريف الميزان، ذيل تفسير آيه 210-208 به مساله رجعت و اعتقاد شيعه بدان و نظر عقلي مخالفان آن اشاره كرده با دلايل عقلي به رد نظريه مخالفان مي پردازد از جمله مي گويد: چيزي كه از قوه به فعليت درآمده ديگر محال است بالقوه شود، مطلبي است صحيح وليكن قبول نداريم كه مساله مورد بحث ما از اين باب باشد براي اين كه مورد فرض او با مورد فرض ما مختلف است. مورد فرض او كسي است كه عمر طبيعي خود را كرده و به مرگ طبيعي از دنيا رفته باشد كه برگشتن او به دنيا مستلزم آن امر محال است و اما مرگ «اخترامي» كه عاملي غيرطبيعي از قبيل قتل و يا مرض باعث آن شود. برگشتن انسان بعد از چنين مرگي به دنيا مستلزم هيچ محذور و اشكالي نيست چون ممكن است بعد از آن كه به مرگ غيرطبيعي از دنيا رفت و در زماني ديگر مستعد كمالي شد، در زماني غير از زمان زندگي موجود بعد از مردن دوباره زنده شود تا آن كمال را به دست آورد.
و يا ممكن است اصل استعدادش مشروط باشد به اين كه مقداري در برزخ زندگي كرده باشد چنين كسي بعد از مردن و ديدن برزخ داراي آن استعداد مي شود و دوباره بدنيا برمي گردد آن كمال را به دست آورد كه در هر يك از اين دو فرض، مساله رجعت و برگشتن به دنيا جايز است و مستلزم محذور محال نيست. اين گفتاري خلاصه و فشرده بود درباره مساله رجعت. (3)
آيات رجعت در قرآن و روايات ائمه (ع) :


از جمله آياتي كه در قرآن به مساله رجعت دلالت دارد آياتي چون «و يوم نحشر من كل امه فوجا ممن يكذب باياتنا» (نمل /83) و آن روز كه از هر امتي گروهي از كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند. محشور مي گردانيم پس آنان نگاه داشته مي شوند تا همه به هم بپيوندند.»
همچنين آيه «ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم» (بقره/214) » آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مي شويد و حال آن كه دچار سختي و زيان شدند و به (هول و) تكان درآمدند تا جايي كه پيامبر (خدا) و كساني كه با وي ايمان آورده بودند گفتند: ياري خدا كي خواهد بود؟ بدانيد كه ياري خدا نزديك است.»
اين آيه مي فهماند آنچه در امت هاي گذشته رخ داده در اين امت نيز رخ خواهد داد و يكي از آن وقايع مساله رجعت و زنده شدن مردگاني است كه در زمان ابراهيم و موسي و عيسي و عزير و ارميا و غير ايشان اتفاق افتاده بايد در اين امت نيز اتفاق بيفتد. (4)
همچنان كه رسول خدا (ص) هم در كلامي، به طور اجمال اين مفهوم را مي فهماند:«به آن خدايي كه جانم به دست اوست شما مسلمانان با هر سنتي كه در امت هاي گذشته جريان داشته رو به رو خواهيد شد و آن چه در آن امت ها جريان يافته مو به مو در اين امت جريان خواهد يافت به طوري كه نه شما از آن سنت ها منحرف مي شويد و نه آن سنت ها كه در بني اسرائيل بود شما را ناديده مي گيرد. (5)


آياتي چون آيه 10 سوره مومن و آيه 260 سوره بقره و آيه 6 اسرا از ديگر آيات مبين مساله رجعت هستند.
از جمله روايات ديگر رجعت، روايتي است از حضرت امام صادق (ع) كه مي فرمايد: هنگام رجعت كساني كه مومن خالص و كافر خالص هستند زنده مي شوند و به دنيا برمي گردند. (6)


در مورد حضرت وليعصر(عج) نيز آمده است: در روز ظهور عده اي از ظالمان به اذن خدا از قبورشان زنده مي شوند و مجازات مي گردند از اين رو، حضرت را يگانه منتقم خون سالار شهيدان امام حسين(ع) خوانده اند و در دعاي ندبه آمده است: «اين الطالب بدم المقتول بكربلا اين المنصور علي من اعتدي عليه و افتري...».
كجاست طالب خون حسين(ع) كه در كربلا كشته شد؟ كجاست آن ياري شده تا ياري كند كساني را كه حقشان پايمال شده است؟
رجعت كنندگان چه كساني اند؟
در مورد كساني كه در دوران حكومت جهاني موعود آخرالزمان رجعت خواهند كرد دو دسته روايت نقل شده دسته اول به طور كلي از كساني ياد مي كند كه يا كافر خالصند و يا مومن خالص ازاين رو مي توان «نام بسياري» را در آن ميان جاي داد طبق روايات، پيامبران، حضرت اسماعيل و حضرت رسول اكرم(ص) اميرالمومنين (ع) امام حسين(ع) ساير امامان معصوم (ع) و جمعي از اصحاب با وفاي پيامبر اسلام چون سلمان، مقداد، جابربن عبدالله انصاري، مالك اشتر، مفضل بن عمرو نيز اصحاب كهف و برخي ديگر رجعت مي كنند. (7)
رجعت امام حسين در روزگار ظهور قائم :


نخستين رجعت كننده در روزگار ظهور حضرت وليعصر (عج)، حضرت امام حسين(ع) است . امام صادق (ع) مي فرمايد: نخستين كسي كه زمين براي او شكافته مي شود و به روي زمين رجعت مي كند، حسين بن علي است و به قدري حكومت مي كند كه از كثرت سن ابروهايش روي ديدگانش مي ريزد.(8)


يكي از اصول مسلم و قطعي كه شيعه بدان معتقد است اين است كه امام را امام غسل مي دهد اين برگرفته از حديث امام رضا (ع) است كه مي فرمايد: امام را جز امام غسل نمي دهد (9). بنابراين بايد يكي از امامان رجعت نموده مراسم تغسيل و خاكسپاري امام عصر(عج) را برعهده بگيرد كه طبق روايات رسيده امام حسين(ع) اين مهم را انجام مي دهند.
در تفسير عياشي ذيل آيه شريفه «نم رددنا لكم الكره عليهم (اسراء / 6) « از امام صادق نقل شده است كه: مقصود، زنده شدن دوباره امام حسين(ع) و هفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان(ع) است، در حالي كه كلاه خودهاي طلايي بر سر دارند و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسين (ع) را اطلاع مي دهند تا مومنان به شك و شبهه نيفتند و اين در حالي است كه حضرت مهدي (ع) در ميان مردم است.
هنگامي كه همه مومنان، امام حسين(ع) را شناختند و تاييد كردند كه او حسين(ع) است مرگ حضرت مهدي (ع) فرا خواهد رسيد و ديده از جهان فرو مي بندد. آنگاه امام حسين(ع) وي را غسل و كفن و حنوط مي كند و به خاك مي سپارد كه هرگز امام را جز امام غسل نمي دهد. (10)
پس ازشهادت امام زمان و تدفين ايشان، امام حسين(ع) عهده دار حكومت جهاني ايشان مي شوند و به قدري حكومت مي كنند كه گفته شده است، از كثرت سن ابروهايش روي ديدگان مباركش را مي پوشاند تا اينكه روز قيامت و رستاخيز فرا رسد.
خبرگزاري شبستان
منابع:


1- پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان(عج) عليرضا رجالي تهراني، ص .257
2- حضرت مهدي (عج) فروغ تابان ولايت، محمد محمدي اشتهاردي ، ص 119 و .117
3- تفسيرالميزان، علامه طباطبايي، ج 2، ص 61-.160
4- همان، ص .161
5- بحارالانوار، ج 53، ص .127
6- اثباه الهدا ه ج 7، ص .157
7- الزام الغاصب، شيخ علي يزدي حائري، ج 2، ص .360
8- بحارالانوار ج 53، ص .46
9- اصول كافي، كليني، ج 1، ص .384


10- تفسير عياشي، ج 2، ص .281

منبع:پیچک نت