دجال كیست(2)
دجال از ریشه «دجل» به معناى دروغگوى حیله گر است. اصل داستان دجال در كتابهاى مقدس مسیحیان است.(1) در انجیل این واژه بارها به كار رفته و از كسانى كه منكر حضرت مسیح باشند و یا «پدر و پسر» را انكار كنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسى كتابهاى مقدس مسیحى، واژه آنتى كریست(Anti christ) یعنى ضد مسیح به كار رفته است.
در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانههاى برپایى قیامت دانسته شده است.(2)در كتابهاى روایى شیعه، تنها دو روایت در مورد خروج دجال به عنوان یكى از علائم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است(3)كه هیچ یك از آنها از نظر سند معتبر و قابل قبول نیست. بنابراین، از نظر منابع شیعى، دلیل معتبرى بر این كه خروج دجال یكى از علائم ظهور باشد، وجود ندارد؛ اما در عین حال با توجه به روایات زیادى كه در منابع اهل سنت آمده است، احتمال این كه اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت داشته باشد؛ وجود دارد. البته حتى اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بىتردید بسیارى از ویژگىهایى كه براى آن بیان شده، افسانه به نظر مىرسد.
پس، اصل قضیه دجال امرى محتمل و ممكن، مىنماید. اكنون این سؤال مطرح است كه مقصود از دجال چیست؟ درباره مصداق این واژه دو احتمال وجود دارد:
1. با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن نام شخص معینى نیست؛ بلكه هر كسى كه با ادعاهاى پوچ و بىاساس و با تمسك به انواع اسباب حیلهگرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است.
بر این اساس، دجالها متعدد خواهند بود. وجود روایاتى كه در آن سخن از دجالهاى متعدد رفته است، این احتمال را تقویت مىكند؛ مانند: «قال رسول الله(ص): یكون قبل خروج الدجال نیّف على سبعین رجالاً؛(4) پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند كرد».
بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال بیانگر این مطلب است كه در آستانه انقلاب امام مهدى(عج) افراد حیلهگر براى نگهداشتن فرهنگ و نظام جاهلى، همه تلاش خود را به كار مىگیرند تا با تزویر و حیلهگرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبریش، دچار تردید سازند. این كه در همین روایات تأكید شده است: «هر پیامبرى امت خویش را از خطر بر حذر داشته است»، خود تأییدى دیگر بر همین احتمال است كه مقصود از دجال، هر شخص حیلهگر و دروغ گویى است كه قبل از خروج حضرت مهدى(ع) در صدد فریب مردم است.
2. دجال، كنایه از كفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر همه جهان است.
استكبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى كه در اختیار دارد، سعى مىكند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود كند. بر این اساس است كه پیامبران امتهاى خود را از فتنه دجال بیم دادهاند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال...؛(5) هیچ پیامبرى مبعوث نشد مگر آن كه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت»، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاكمیت طاغوت و استكبار جهانى بر حذر داشتهاند. پس احتمال مىرود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافى كه در این روایات براى او شمرده شده - همان استكبار جهانى باشد؛ مثلاً در اوصاف دجال گفته شده «كوهى از طعام و شهرى از آب به همراه دارد» كنایه از امكانات عظیم و گستردهاى كه استكبار در اختیار دارد.(6)
1. رساله یوحنا، بابا 2، آیه 22و18.
2. سنن ترمذى، ج4، ص507 - 519.
3. كمال الدین صدوق، ص525 و 526.
4. كنزالعمال 14، ص200.
5. بحارلانوار، ج52، ص205.
6. رجوع كنید به: الف) چشم به راه مهدى، مركز انتشارات دفتر تبلیغات قم، جمعى از نویسندگان، ص289.
ب) دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص223.