اصولا درجه ی موفقیت سازمان ها در یک بازار رقابتی بر شناخت آنها از نیاز مشتریان ( مصرف کنندگان ) و تلاش در جهت برآورده کردن این نیاز استوار است . عرضه محصولات / خدمت باید رضایت مشتری را جلب کرده و قابلیت عرضه به بازار و رقابت را داشته و از کیفیت مطلوب و قیمت مناسب برخوردار باشد . همچنین حفظ زمان تولید ، تحویل به موقع ، انجام خدمات پس از فروش و رعایت کامل قوانین اقتصادی و زیست محیطی نیز از شرایط اصلی موسسات برای موفقیت بیشتر به خصوص در یک بازار رقابتی هستند . سازمان ها برای پاسخگویی به نیاز مشتریان خود با محدودیت منایع روبرو هستند . بنابراین هر موسسه ای می تواند فرایند و روشهای مقرون به صرفه ( کاهش دهنده هزینه ) را به کمک مهندسی ارزش شناسایی کرده و از این طریق تامین خواست مشتریان را با صرف حداقل هزینه محقق سازد . به طور کلی مهندسی ارزش به عنوان یک ابزار مدیریتی می تواند منجر به نتایج ذیل شود :

  • 1. پایین آوردن هزینه تولید
  • 2. به حداقل رساندن پیچیدگی های تولید
  • 3. کم کردن زمان تولید
  • 4. استفاده از اندیشه ها و خلاقیتها
  • 5. تامین کامل نیازهای مشتری و افزایش رضایت آنها
  • 6. افزایش رضایت و انگیزه همکاران به واسطه افزایش سطح عملکرد آنها
  • 7. بهینه کردن فرایند های کاری
  • 8. کاهش مخارج سرمایه گذاری
  • 9. ارتقاء یا ثبات کیفیت ( نه کاهش هزینه به قیمت کاهش کیفیت )
  • 10. افزایش سهم بازار و حصول اطمینان برای سود آوری
  • 11. افزایش توان رقابت در بازار.