براي درمان پرخاشگري در كودكان اولين گام اينست كه نوع پرخاشگري آنها را به صورت موردي برطرف نماييم.
۱- در مورد كودك پرخاشگري كه الگو پذيري عامل اين گونه رفتار او بوده، بايد روي الگوي كودك كار كرد و راههاي ديگري جز پرخاشگري را به آن الگو آموخت.
۲- اگر پرخاشگري در اثر ناكامي به وجود آمده باشد، بايستي كودك ناكام را در رسيدن به اهداف مطلوب و دوست داشتني كمك كنيم.
۳- در مواردي كه علت پرخاشگري اضطراب است، بايد از نگراني دروني و اضطراب كودك مطلع شويم.
۴- ورزش كردن براي اين كودكان بسيار مؤثر است و باعث تخليه هيجاني مي شود.
۵- در كشمكشهاي دروني بايستي كودك را از حالت دوگانگي خارج ساخت. كمك به كودكان در تصميم گيري، باعث ميشود كه بياموزند به حالتهاي دوگانه دروني خود پايان بخشند.
۶- در پارهاي از موارد، كودك افسرده پرخاشگري شديدي از خود نشان مي دهد. در اين ميان لازم است به اين نكته پي ببريم كه او چه چيز دوست داشتني را از دست داده و چگونه مي شود مورد از دست رفته را براي او جبران كنيم.
۷- در مورد پرخاشگري، شيطنت و مصرف دارو بايستي حتماً با پزشك متخصص ارتباط داشته باشيم تا كودك از نزديك مورد معاينه قرار گيرد.
۸- هنگامي كه كودك قرباني خشونت در مدرسه شده است، بايستي با مسئولان مدرسه صحبت كنيم و لازم است كه ايشان طبق قانون و مقررات خاص با كودكان خشونت گرا برخورد كنند؛ و نيز كودكاني را كه قرباني خشونت شدهاند براساس رفتارهاي خوبشان مورد تشويق و تأييد قرار دهند.
۹- چنانچه نوع پرخاشگري كودك خصمانه است، بايستي كودك را از آزار و اذيت كردن دور كنيم تا مجبور نباشد براي تلافي و انتقام، افراد ديگر را اذيت كند؛ و اگر پرخاشگري از نوع وسيله اي است، بايستي راههاي ديگري را جهت مطرح كردن كودك برگزينيم تا او ناچار نباشد از روش خشونت براي جلب توجه استفاده كند.
نتيجــــه گيــــــــــری
به طور كلي خشونت و پرخاشگري بيشتر عامل بيروني دارد و فقط در موارد خاص به علل دروني مربوط مي شود. والدين در درجه اول، بايستي محركهاي محيطي را كه باعث تحريك خشم و ايجاد خشونت در فرزندشان مي شود شناسايي و سپس براي رفع آن به كمك روان شناسان و متخصصان اقدام نمايند.