شخصیت نمایشی
برای این بیماران «دنیا تماما صحنه است» زیر آن مانند «ستاره سینما» در روابط با اشخاص نقش بازی میکنند. در برخود با این افراد «صحبتهای پر آب و تاب و جلب توجه کننده» مکررا دیده میشود. آنها هر چیزی را مهمتر از آنچه که واقعا هست، جلوه میدهند. رفتار بیمار در هر دو جنس «اغواگرانه و نمایشی» است، بخصوص از لحاظ جنسی اهل «لاس زدن و عشوه کردن» هستند، بویژه زنان که ممکن است بصورت اغوا کنندهای «لباس بپوشند، رفتار کنند یا خود را آرایش نمایند». اما این بیماران در روابط جنسی پخته و واقعی مشکلات زیادی دارند. زنان ممکن است به ارگاسم نرسند و مردان نیز (ناتوانی جنسی) دارند. این بیماران همچنین ممکن است برای جلب توجه «ژستهای تهدید» و «خودکشیهای نمایشی» یا «بیماریهای جلب توجه کننده» را داشته باشند.
یک مثال
روانپزشکی که در حال تهیه تاریخچه زندگی مراجعی بود: کوششهای متعدّدی کرد درباره پدر بیمار توصیفی بدست آورد. امّا با جود صمیمیت زیاد بیمار در هر بار ناموفق بود. روانپزشک در پرونده بیمار نوشت:
"به نظر میرسد که او به سختی قادر به فهم چیزهایی بود که من علاقمند به آنها بودم. بهترین توصیف او از پدرش این بود (پدر من! آه ، افسوس! او بود.) این کل تمام حرفهای او بود. فقط (آه و افسوس!)"
ملاکهای تشخیص اختلال نمایشی
الگوی مستمر هیجان زدگی ، توجه طلبی که در اوائل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد. برای تشخیص وجود پنج (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است:
- درموقعیتهایی که کانون توجه نیست ، احساس ناراحتی میکند.
- تعامل او با دیگران معمولا با رفتار اغوگرانه و برانگیزنده جنس مشخص است.
- هیجانات را بطور سطحی و با تغییرات سریع ابراز میکند.
- مستمرا از ظاهر فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده میکند.
- سبک گفتار او برداشت گرایانه و فاقد جزئیات است.
- تلقینپذیر است، یعنی به آسانی تحت نفوذ دیگران و موقعیت قرار میگیرد.
تشخیص افتراقی اختلال نمایشی
-
تشخیص شخصیت نمایشی و مرزی مشکل است. در موقعیتهای بالینی هر چند میتوان هر دو اختلال را در یک فرد تشخیص داد. ولی بهتر است متخصص آنهارا از هم تفکیک کند.
-
اختلال مانیک: چون بیمار تحریک پذیر و هیجان زده است و مرتبا از موقع صحبت از مطلبی به مطلب دیگر میرود (منحرف شدن از موضوع بحث) احتمال اشتباه با اختلال مانیک وجود دارد.
درمان اختلال شخصیت نمایشی
روان درمانی
این بیماران غالبا از احساسات واقعی خود بیخبراند. بنابراین کمک به آنها در جهت بینش به احساسات درونیشان یکی فرآیندهای مهم درمان است. احتمال تعجب ، انکار یا خشم در مقابل این بینش داده شده وجود دارد.
دارو درمانی
داروهایی مانند ضد اضطرابها ، ضد افسردگیها و نورولپتیکها (ضد جنونها) همراه با روان درمانی میتواند مفید باشد.