درآمدی بر مقوله ترس-۲
در اغلب این تالیفات تجارب و آزمونها و نظرات کاربردی محققات جهت استفاده روانپزشکان، روانشناسان، رفتاردرمانان، روان درمانان، مددکاران اجتماعی، پرستاران، پزشکان عمومی و به ویژه دانشجویان این رشته ها به چشم می خورد.
ترس-در زمان ما- واقعا میلیونها انسان را در سراسر جهان بیمار کرده است در آلمان، اتریش، سوئیس، فرانسه، انگلستان، آمریکا و بسیاری از کشورهای صنعتی ترس بعنوان انگیزه بیماری در حال پیشرفت است و ترس؛ واقعا انسانها را فلج می کند و از کار می اندازد. بارها مشاهده شده است که ترس ناگهان وجود زنی را در یک فروشگاه بزرگ فرا می گیرد، خون به چهره اش حمله می کند، گاهی او را به بیهوشی می کشاند، همین ترس است که پای در سالن تئاتر می گذارد، گریبان مردی را که در ردیف پنجم نشسته است؛ می گیرد و چنین مردی احساس می کند که چیزی نمانده در اثر تهوع و سرگیجه نقش زمین شود. باید عجله کند و تا رسوائی به بار نیاورده است از سالن تئاتر بیرون بزند و اینجاست که هنوز پا از سالن بیرون نگذاشته که به اصطلاح ورق برمی گردد و مرد کاملا به حالت اول اعاده می شود.
ترس؛ نبض زنی را که در یکی از قطارهای مدرن نشسته است، به ۱۸۰می رساند و او را تا دم مرگ می رساند، عوامل مختلفی می تواند موجب ترس شود فضاهای بسته، فضاهای باز و بیکران، بلندیها، دره ها، سکوت، هیاهو، ازدحام، تنهائی، جمعیت، حیوانات و ... ممکن است سرعت قطار باعث ترس آن زن شده باشد!
آنانی که از ترس رنج می برند، درست مانند افرادی که امراض مختلف موجب بیماریشان می شود، نیاز به مساعدت روانکاوانه دارند. در عصر ما ثابت شده است بسیاری از بیمارانی که ریشه و انگیزه بیماریشان ناشناخته است بایستی به وسیله روانکاران مورد بررسی و معاینه قرار گیرند.
متاسفانه هنوز هم در اغلب کشورهای جهان به اندازه کافی روانکاو و پزشک و روانشناس وجود ندارد. از این روی این سوال پیش می آید که آیا می توان از بیماری ترس جلوگیری کرد و اگر از ترس رنج می بریم، آیا می توانیم اقداماتی را به عمل آوریم که از عواقب زیان بخش آن در امان بمانیم؟
طبیعی است در موارد جدی باید مطلقا به پزشک روانکاو مراجعه کرد، اما هر کس می تواند کارهای زیادی انجام دهد تا از بروز اینگونه موارد حاد جلوگیری کند. یادآوری این نکته بسیار اساسی است که وقتی یک فرد از ورود به موقعیت و مکانی که در آن اصولا خطری وجود ندارد، خودداری کند، بیمار است! این بیماران روانی و این افراد ترسو اغلب می دانند که رفتارشان غیراصولی و احمقانه است. واکنشهائی که از ترس حادث می شود اغلب خنده دار و از سوئی غم انگیز است. این واکنشها یکی از طبیعی ترین اشکال رفتار نابهنجار به شمار می رود.
تلقی مردم از ترس، گونه های مختلف دارد. چه بسا ترسی که در نزد کودکان امری رایج محسوب می شود؛ در نزد بزرگترها غیرمنطقی به شمار می آید. ترس از حیواناتی نظیر سگ و گربه، ترس از تاریکی، تنهائی و اشباح به عنوان ترس طبیعی برای خردسالان قابل قبول است، در حالی که ترس از بلندی، حشرات و حیوانات عظیم الجثه ویژه بزرگسالان است. بعضی از ترسها زودگذر و بعضی دیگر بسیار دیرپا است.
برای درمان ترس در یکصد سال اخیر راههای مختلفی آزمایش شده است. روانکاوی، گفتاردرمانی، شوک درمانی و خواب مصنوعی از جمله روشهای درمان است.
ترس از دوران کودکی شروع می شود و یا ریشه در رفتار گذشته افراد بزرگسال دارد. لذا بچه ها ترس را از پدر و مادر خود فرا می گیرند و این آغاز فاجعه است.