خود شیفتگی میتواند یک مانع جدی در روابط و مناسبات میان فردی باشد. ویژگیهای یک شخصیت خود شیفته میتواند به عنوان یک عامل منفی به هر ارتباطی ضربه وارد کند.
به گزارش جهان به نقل از تبیان، هر چند تمام افراد تا حدی دارای ویژگیهای خودشیفتگی هستند و گاهی آن را از خود بروز میدهند اما افرادی که به طور خاص مبتلا به خودشیفتگی هستند ممکن است درباره تواناییهای خود غلو کنند، محتاج توجه، شگفتی، تعجب، مهربانی و.. بسیار زیاد باشند و این امر میتواند برای یک ارتباط به ویژه هنگامی که خودپسندی و خودشیفتگی خود را نشان میدهند بسیار مضر باشد.
شخصی که تا حد بیمارگونه مبتلا به خودشیفتگی است کم کم احساس شرم و حیای خود را از دست داده و یا حداقل بسیار کمتر از سایر افراد احساس شرم و حیا خواهد کرد
در ادامه این یادداشت به برخی ویژگیهای شخصیتهای خود شیفته و نحوه تاثیر آن بر ارتباطات را متذکر میشویم.
- بیشرمی
شخصی که تا حد بیمارگونه مبتلا به خودشیفتگی است کم کم احساس شرم و حیای خود را از دست داده و یا حداقل بسیار کمتر از سایر افراد احساس شرم و حیا خواهد کرد. این بدان معناست که چیزهایی که باعث میگردد دیگران به طور طبیعی احساس شرمساری کنند بر روی این افراد تاثیر مشابه ندارد و بنابراین بازی کردن با احساسات دیگران، استفاده و سواستفاده از سایر افراد و دست انداختن آنها باعث هیچ گونه تاثیری در وی نمیگردد و احساس شرمساری نمیکند که همین موضوع آنها را خطرناک میسازد. برای آنها به بازی گرفتن احساسات طرف مقابل باعث شرمساری نیست زیرا آنها همیشه خود را بالاتر از دیگران میبینند. آنها چیزی را میخواهند پس آن را به دست میآورند. صرفنظر از اینکه این کار چه تاثیری بر روی سایرین دارد چندان مهم نیست.
- تصویر ذهنی تحریف شده از خود
افراد سالم قادر به درک و شناخت عیوب و ایرادهای خود هستند، هر چند ممکن است برایشان ساده نباشد که بپذیرند باید قدری صبورتر باشند چون پرخاشگر است، باید فروتن باشد چون خودخواه است و یا باید قدری مودبانهتر صحبت کند چون کمی بیملاحظه است و.. اما به هر حال به این عیوب واقفند در حالی که در افراد خودشیفته، شخص خودش را کامل میبیند لذا هیچ انگیزهای برای بهبود ندارد و لذا هر گونه تغییری دور از انتظار خواهد بود.
- متلاشی کردن و از هم گسیختن دیگران
معمولا افراد خودشیفته احساس برتری و فوق العادگی میکنند لذا اگر ارزش و اعتبارشان به خطر بیفتد به قیمت نابود کردن و حتی متلاشی ساختن زندگی دیگران سعی در اصلاح امورات خود دارند. آنها دیگران را لگد مال میکنند، مقام و منزلت آنها را پایین میکشند، آنها را پست و زبون میکنند و یا حتی آنها را بیحرمت و آلوده میکنند تا خود احساس برتری نمایند. این موضوع به طور خاص در ارتباطات مشترک است. اگر شما با یک شخص خودشیفته ازدواج کنید، آنها مرتبا با تضعیف اعتماد به نفس شما و خوار و خفیف کردن شما خودش را احیا خواهد کرد و این یعنی اینکه شما سالها باید با این تفکر که موجودی پست و بیارزش هستید و تنها هدف شما ارایه خدمات و سرویس به اوست با او زندگی کنید.
- طلبکار بودن
افراد خودشیفته خودشان را افرادی خاص و برتر تصور میکنند یعنی اینکه گاهی احساس میکنند باید مطلوب و خواستنی باشند و خواستههایشان باید به طور اتوماتیک و بدون هر گونه پرسشی اجابت شود. آنها نسبت به چنین رفتاری احساس طلبکارانه و مدعی دارند لذا هنگامی که این امر محقق نشود دچار عصبانیتهای بیدلیل و یا خشم و غضب خود پسندانهای میشوند.
- نادیده گرفتن دیگران
برای بیشتر افرادی که متحمل اختلال خودشیفتگی هستند دیگران تنها وسیلهای هستند که به آنها کمک میکنند به اهدافشان برسند و بنابراین طرز تفکر آنها نسبت به سایرین این است که چگونه میتوانند برای چیزی که میخواهند از حمایت آنها بهره برداری شخصی کنند. شخصی که به خواستههای این گونه افراد تن درندهد، کسی که موافق این گونه افراد نباشد و یا کسی که آنها را آنگونه که خود میپندارند برتر و خاص نداند، از نظر این افراد وجود خارجی نداشته و به چشمشان نمیآید. به همین دلیل آنها گاهی با مردم بیادبانه و یا به طور نامناسب رفتار میکنند زیرا از نظرشان دیگران تنها ابزاری هستند که باید مورد استفادهشان قرار دهند.