دانشمندان برای جنگ تعاریف زیادی کرده اند . تعریف جنگ از نظر سیاسی ، عبارت است از تجاوز ملتی بر ملت دیگر ، بمنظور دستیابی به منابع آن ملتها و تسلط بر حیات اجتماعی آن ملت و یا قوم . از نظر سیاسمتداران عامل این جنگ عبارت است از اینکه این ملت مهاجم بواسطه داشتن استعداد لازم جهت رهبری دیگران باید آنها را تحت انقیاد خود درآورد .


تعریف جنگ در اصطلاح جامعه شناسی : جنگ عبارت است از طغیان یک فرد و یا قومی علیه فشارهایی که از اطراف به وی یا به جامعه او وارد میشود . برای رهایی ازین فشارها و تحمیلات - به عقیده اینها - تحولات تاریخی جامعه ها این جنگ ها را بوجود می آورند .

تعریف جنگ در اصطلاح فلسفی
: جنگ یعنی طغیان حس جاه طلبی و قدرت نمایی انسانهای جاهل و خودخواه برای ارضاء حس خودخواهی و کسب قدرت بیشتر و ثروت بیشتر می باشد .

تعریف جنگ در اصطلاح متا فیزیک جدید
: جنگ یعنی سرکشی اراده های انسانهای جاه طلب و زورگو در قبال نوامیس طبیعی که برای حرکت و تحول آنها وضع شده است .
دانشمندان متا فیزیک جدید جنگ را به دو قسمت تقسیم نموده اند :

یکی جنگهای طبیعی و دیگری جنگ بر خلاف طبیعت و ناموس آفرینش .

آنها برای این تقسیم چنین استدلال میکنند که بحکم ناموس آفرینش ، غریزه و تنازع برای بقا ، در همه جانداران به ودیعه گذاشته شده که هر موجودی برای حفظ موجودیت و بقاء خود با موجود متجاوز دیگری در می آویزد . این جنگ طبیعی و فطری است ، چون از ناموس فطرت دفاع میکند . ولی اگر موجود یا موجودات بر خلاف اقتضای ناموس فطرت به دیگر موجودات تجاوز کنند ، این تجاوز بر خلاف فطرت میباشد .


چنانکه وقتی ما منصفانه به جنگهای اقوام ابتدایی نگاه میکنیم ، میبینیم بیشتر آنها برای حفظ
موجودیت خود جنگ میکردند . مثلا قومی مشاهده میکرد که قوم دیگر زمینهای حاصلخیز تر و مراتع سر سبز و خرم را تصاحب کرده و نمیگذارد دیگران از آنها استفاده کنند . این بود که برای بدست آوردن زمین و مراتع می جنگیدند و این جنگ طبیعی بود . علاوه بر این خسارت و زیان جنگ آنان بسیار محدود بود ، چون سلاح مؤثر و نابود کننده دست جمعی در اختیار نداشتند


اثرات عملی و روانی جنگ

همین که جنگ آغاز گردید ، تمام مؤسسات دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی زیر سلطه نظامیان عنصر جنگ در می آید . احساسات و عواطف و انسان دوستی در اثر تلقینات دروغین جنگی از میان میرود و آن انسانهای آرام مبدل به حیوانهای خون آشام میشوند . همه رشته های اخلاق و ادب از هم پاره میگردد و این اثرات و مفاسد طوری هستند که با خاتمه جنگ از بین نمیروند ، بلکه سالها عواقب وخیم آن دامنگیر انسانها میشود . در این میان ملت جنگ افروز بیشتر از سایر ملل خسارت میبیند ، زیرا علاوه بر گرفتار شدن به همه نتایج سو ء جنگ ها ، غرامت جنگ را به ملل دیگر باید بپردازد و گاهی هم اتفاق می آفتد که کشورش تقسیم میگردد.