بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: باغچه ما را حضورتوست که سبزمی کند...

  1. #1
    tania آواتار ها
    • 4,900

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش حقوق و گفتگوی آزاد
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    راه های ارتباطی

    Icon Gol باغچه ما را حضورتوست که سبزمی کند...




    باغچه ما ، نه این که بایرباشد؛ خودت دیده ای که، همین باغچه جمع و جور و نصفه ونیمه، تابستان به تابستان چه باری می دهدتاکهایش...

    حالا البته هرکه نداند، تو می دانی که وقتی می گویم (بارمی دهد)،منظورم همان چندکیلو انگوری است که فقط نوبرانه تابستان خودمان می شود و تازگی گلوی دوست و آشنایی که مهمانمان می شوند.

    اما هریاقوت انگور، هزارخاطره دردل خوددارد.
    وقتی دانه ها دردهانت شکافته می شود خاطره ها هم ساخته می شوند (شکرشکنی و نقل ِ تر) که می گویند مگرغیرازاین است؟
    نیم صفای تابستان من و تو به انگورخوردن های عصرتابستان است .

    به گپ و گفت ها.
    به شکرشکنی.
    تو آن انگورهای یاقوتی موی پیررا بیشتر می پسندی. می دانم. ولی همیشه می گویی: دانه هایاقوتی باشند یانه ، بهانه اند لحظه ها را ذائقه است که شیرین می کند، ذوق است که خاطره می سازد...
    حالا نه این که باغچه چندمتری ما بایرباشد؛ فصلش نیست. نوبتش نیست. اما تو خوب بلدی توی خواب زمستانی هم خاطره بسازی.
    تو ذوق داری .
    تو دراین شب ها باغچه را می آرایی، بی گل؛ آن طور که پنجره، حکم قاب عکس پیدا کند.
    تو خانه را گرم می کنی.
    خاطره می سازی؛ این بار ازدانه های کشمش ، از تخمه های هندوانه؛ تو خنده را کشف می کنی ازمیان لبخند پسته ها...
    باغچه ما ، نه این که بایر باشد؛ دارد خستگی درمی کند...
    باغچه را
    – خواب باشد یا بیدار-
    حضور توست که سبز می کند...

    IU
    PNU


    http://najvayemehrbani.blogfa.com/

  2. #2
    negar92 آواتار ها
    • 2,576

    عنوان کاربری
    باز نشسته بخش زبان و ادبیات انگلیسی
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    شغل , تخصص
    دانشجو مترجمی زبان انگلیسی
    رشته تحصیلی
    مترجمی زبان انگلیسی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بـيا آخرين شـاهكـارَت را بيـبين

    مـُجسمـه اي با چـِشمانـــے بـاز
    خـيره به دور دسـت شـايد شَرق شـايد غَرب
    مبهـوت يك شـِكست ، مغلوب يك اتِفاق
    مصلوب يك عــِشق ، مفعول يك تاوان
    خـُرده هايـَش را باد دارد ميبـَرد

    و او فقـط خاطراتـَش را مُحكم بَغل گـِرفته
    بيـا آخرين شاهكارت را بيبين مـُجسمه اي ساخـته اي به نـام " مـَن"‌ !


    طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
    ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...

    http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •