همه ما تصور می کنیم که پروازهای مسافربری یکی از آرامترین و سالمترین انواع سفر می باشد که به ندرت درطی آن اتفاقی رخ می دهد.زیرا اگر قرارباشد که اتفاقی درحین پرواز رخ دهد همانا سقوط هواپیما خواهد بود. درحالیکه می دانیم برطبق آمار ازمیان 11هزار پرواز درطی سال فقط یکی به سقوط و کشته شدن کلیه سرنشینان منجر می شود.اخیرا نشریه ریدرزدایجست طی یک بررسی با 17خلبان پروازهای مسافربری مصاحبه ای به عمل آورد و ازآنها سوال کرد که آیا پروازبه همان سادگی است که همگان تصور می کنند یا اینکه شما درکابین هواپیما به انواع و اقسام مشکلات مواجه می شوید که مسافران از آن هیچ اطلاعی ندارند.درواقع آنچه که درزیر مطالعه می کنید نتیجه همین گفتگوهااست که متوجه می شوید پروازآنگونه هم که تصور می کنید ساده و بی دردسر به پایان نمی رسد.

  • شکواییه یک خلبان

یکی از خلبانان که متعلق به یک شرکت مهم هوا=یمایی درمورد مشکلات خود چنین می گوید: واقعیت این است که از زمانی که بحران اقتصادی خطوط هوایی را دربرگرفته مدیران ما همواره به دنبال آن هستند که درهربخشی که امکان پذیر است از هزینه ها صرف نظرکنند یا آنها را کاهش بدهند. یکی از بخشهایی که همواره مارانگران کرده اما مسافران هیچ اطلاعی ازآن ندارندو درطی پرواز باخیال راحت سرجای خود نشسته اند دررابطه باسوخت می باشد. ازما خواسته اند تا درطی پرواز حداقل سوخت ممکن را درمخزن جای دهیم و آنگاه زمانهایی می رسد که برای مثلا به دلیل ترافیک هوایی برفراز فرودگاه نیویورک ما مجبوربه چرخیدن به دورخود هستیم تا زمان برای فرود آمدن ما فرارسد.طبیعی است که طی این مدت آن حداقل سوختی که برای ما درنظرگرفته پایان یافته است وما با نگرانی و التهاب بی صبرانه درانتظار آن هستیم تا هواپیما را به زمین فرود آوریم.درآن لحظات ثانیه ها چون تیک های مرگ باری میگذرند اما ما حتی ذره ای از این واقعیت را به مسافران منتقل نمی کنیم.چراکه اگر به آنها بگوییم که د یگر سوختی درمخزن نداریم آنو وقت خودتان بهترمی دانید که مسافران نگون بخت را چه وضعیتی فرا می گیرد. اما ما دم برنمی آوریم و درحالی که فقط چند ثانیه با سقوط هواپیما و کشته شدن بیش از 500مسافرباقی مانده است، سرانجام فرود می آییم ونفس راحتی می کشیم اما حتی یک مسافرهم ازجریان خبردارنشده است.
برخی اوقات بخاطر تراکم کاری و این که شرکت به خاطر همان مسایل اقتصادی که دربالا ازآن گفتیم بسیاری از خلبان هارا از کار بیکار کرده است ما حتی زمانی برای صرف صبحانه، ناهار و یا شام بدست نمی آوریم و بدتر ازهمه این قانون است که مهمانداران به هیچ وجه حق ندارند تابه خلبانها سرویس دهند.ودرنتیجه ممکن است حتی چند روزی بگذرد و ماهنوزیک وعده غذاصرف نکرده باشیم.اما مطمئنیم که مسافران ما از این جریان هم هیچ خبری ندارند و باخیال راحت روی صندلی خود توی هواپیما نشسته و مشغول خوردن صبحانه خود هستند که تشکیل یشده از قهوه داغ، تخم مرغ، نان تست، کرده وپنیر.
حال می توانید تجسم کنید که زمانی که بوی قهوه داغ به مشام ما میرسد اما حق نداریم که آن را ازمهماندار تقاضا کنیم چه حالی به ما دست می دهد.اما اینها هیچکدام مهم نیست و مهم همانا راحتی مسافران می باشد.با یکی دیگر از خلبانان درباره آنچه که خلبان یا مسافران درمیان می گذارد سخن گفته است او دراین باره چنین می گوید: ما به مسافران مطالبی را می گوییم که آنها نیاز به دانستن آن دارند مانند این حمله که کمربندهای خود را ببیندید. اما درهیچ زمان ما چیزهایی به آنها نمی گوییم که باعث ترس و واهمه آنها شود.برای مثال ما هیچگاه به مسافران اطلاع نمی دهیم که یکی از مموتورها از کار افتاده است حتی اگر این اتفاق واقعاً افتاده باشد.یکی دیگر از خلبانها نسبت به ساعات کار خود شکایت می کرد، او چنین می گفت؟ از آنجا که شرکتها وخطوط هوایی بخاطر شرایط اقتصادی از تعداد خلبانان خود کاسته اند ما مجبور می شویم تا 16 ساعت در روز کار کنیم و اینحتی بیشتر از رانندگان کامیونهاست. و ازهمه بدتر اینکه طی این 16 ساعت ما یک دقیقه هم نمی توانیم خستگی خود را درکنیم. یک راننده کامیون باربری زمانی که خسته شد در استراحتگاه و یا یک رستوران بین راهی توقف می کند و ضمن خستگی درکردن به وضعیت تغذیه خودش هم می رسد. اما ما درحین پرواز نه استراحتگاهی داریم و نه یک رستوران بین راهی چرا که ما نمی توانیم به مسافران خود اعلام کنیم که آقایان وخانمها ما تکه ابر بدی برای خستگی درکردن داریم چرا که توقف برای ما به معنای سقوط می باشد.

  • آنچه که مسافر باید بداند و یا نباید بداند

یکی دیگر از خلبانان مصاحبه شده درمورد قوانین جهانی پروز چنین می گفت: برخی از قوانین FAA (سازمانجهانی پرواز) به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسندبرای مثال: وقتی که ما درارتفاع چهل هزار پایی مشغول پرواز هستیم و باسرعتی معادل یک هزار کیلومتر درساعت حرکت می کنیم که حتی امکان دارد هرلحظه با منطقه ای که لرزش هوایی دارد برخورد کنیم اما در هرحال میهماندار در همین لحظات می تواند بین مسافران چرخیده و غذای آنها را که شامل شاتوبریان و قهوه داغ می باشدسرو کند. اما درمقابل زمانی که هواپیما باسرعتی معادل 5 تا 10 کیلومتر درساعت روی زمین حرکت می کند و امکان هیچ لرزش هوایی و غیره هم وجود ندارداما این بار مهماندار هیچ حقی برای سرو کردن غذا یا نوشابه و حتی قرص آسپرین ندارد و باید سرجای خود بدون حرکت بنشیند.یک خلبان دیگر درباره انتظاراتی که مردم از خلبانها دارند چنین گفته است: من نمی دانم چرا زمانی که لباس فرم برتن داریم و درمحوطه فرودگاه عازم محل کار خود هستیم مردم تصور می کنندکه ما فرودگاهها را مثل کف دست خود می شناسیم و از همه چیز آگاهیم.بارها شده که مردم در محوطه فرودگاه ازمن درباره مکان فروش بلیط یا دستشویی سوال می کنند اما من هیچ گوه اطلاعی از موقعیت و آدرس مکانهای مختلف ندارم و در نتیجه زمانی که دربرابر شخص سوال کننده که به احتمال بسیار قوی عجله هم دارد اظهار بی اطلاعی می کنم آن شخص که مرا باور ندارد با چند کلمه ناسزا به پرسش خود پایان می دهد.ومن هم درعجب می مانم که چرا لباس فرم خلبانی در اذهان مردم به معنای آن است که من می دانم درتمامی فرودگاهها توالت ها در کجا واقع شده اند!
  • چه زمانهایی باید نگران بود؟

یکی از خلبانها دررابطه با اینکه چه نوع علائمی را مسافران باید جدی بگیرند چنین توضیح داده است:اگر خلبانی علامت"کمربندها را ببندید" را رشن بکند چندان معنای خطرناکی در پس آن نیست اما زمانی که یک خلبان به مهمانداران دستورمی دهد که سرجای خود بنشینند و کمربندهای خود را ببندند آنگاه به معنای آن است که نکته ای جدی در پیش است. خلبان دیگری در همین مورد می گوید: اگر ما به مسافران بگوییم قرار است به صورت اورژانسی روی آب فرود آییم واقعیت این است که چنین چیزی وجود ندارد و مقصود ما همانا این است که می خواهیم روی آب دریا سقوط کنیم. یکی از مسائل جدی که خلبانها سخت به ان اعتقاد دارند این است که درحین پرواز مسافران به هیچ وجه نوزادان خود را در بر نگیرند زیرا اگر تعادل از بین برود به دلیل تکانهای شدید و یا هردلیل دیگری آنگاه واکنش طبیعی مسافراین است که توزاد را رها می کندبنابراین بهتر است که برای کودک در هرسن وسالی یک صندلی اختصاصی تهیه شود.
  • وچه چیزی رامسافران نباید نگران کننده بدانند؟

بسیار از خلبانان ازواهمه و ترس بیهوده مسافران از تکانهای هوایی می گویند. آنان معتقدند که هواپیماها به گونه ای ساخته شده اند که قابلیت جذب تکانهای هوایی را داشته باشد و نگرانی مسافران در این مورد بیهوده می باشد.مورد دیگر هم که بی شباهت به مورد بالایی نیست وحشت مسافران از رعد وبرق است چرا که صدای بسیار بلندی دارد و تکان نسبتاً شدیدی برهواپیما وارد می آورد. اما هواپیماهای ساخته شده همانگونه که در برابر چاله های هوایی مقاوم می باشند، درمقابل رعد و برق هم دچار خطر نمی شوند.
  • آنچه راکه ما درک نمی کنیم

خلبانها درمقابل برخی از رفتارهای مسافران مات و مبهوت نشان می دهند.برای مثال آنها از آن شکایت دارند مسافران زمانی که روی زمین و داخل اتومبیل خود باسرعت 50 کیلومتر درساعت حرکت می کنند کمربند ایمنی خودرا درتمامی لحظات مورد استفاده قرارمی دهند اماهمان شخص وقتی سوار هواپیما می شود و هواپیما درآسمان باسرعت 1000 کیلومتر درساعت حرکت می کند تازمانی که خلبان علامت کمربند ایمنی را روشن نکند از آن استفاده نمی کند مقصود خلبانها این است که چه علامت کمربند روشن باشد چه نباشد بهتراست مسافران آنرا دربرداشته باشند.یکی دیگر ازمواردی که مسافران آنرا درک نمی کننداین است که چرا مسافران درهنگام خواباندن صندلی های خود به آنچه ک درپشت سرآنها می گذرد توجهی ندارند آنها بارها شاهد بوده اند که مساسفرای صندلی خود را خوابانده و باعث شده که قهوه داغ روی لباس و بدن صندلی پشتی ریخته شود و چنین مسائلی باعث ایجاد دعوا و مرافعه بین دو مسافر آن هم درآسمان شده است.خلبانها معتقدندکه مسافران حتما باید هنگام خواباندن صندلی خود نظری به پشت سربیفکنند.
  • نصیحتی برای آنان که مضطرب می باشند

خلبانهایی که با آنها مصاحبه شده است یکی دو نصیحت جالب برای اشخاصی دارند که ا صولاً حین پرواز دچار اضطراب می شوند. یکی از مموارد راجع به انتخاب صندلی می باشد.برخلاف باور بسیاری که تصور می کنند آرامترین و بدون تکان ترین قسمت هواپیما انتهای آن می باشد.خلبانها اعتقاد دارندکه از نقطه نظر آرامش بهترین نقطه هواپیما بخش بالهای آن می باشد که بخش میانی هواپیمااست. آنان معتقدند که مساران هواپیما را باید مانند نوعی الاکلنگ بدانند که هرچه دربخشهای انتهایی ترباشند تکان بیشتری خواهند داشت و هرچه به وسط الا کلنگ نزدیک ترباشند این تکان کمتر خواهد بود.نکته دیگری که خلبانها روی آن تاکید دارند درمورد انتخاب زمان پرواز است.آنان می گویندکه مسافرانی که درحین پرواز مظطرب می شوند باید پرواز درروزهنگام را انتخاب کنند چراکه تکانهای هوایی وواکنشهای جوی درعصرو شب هگام به مراتب بیشتر از روز می باشد.
  • برخی از نبایدها

و سرانجام خلبانهای مصاحبه شده از برخی از ممنوع ها و نباید ها گفته اندکه مسافران متاسفانه هیچگاه درک درستی از آنها نداشته اند و همواره شاکی بوده اند. یکی از این موارد ممنوعیت استفاه از تلفن همراه می باشد.درواقع اگر یک دوچین از مسافران تصمیم بگیرند تا تواماً از تلفن همراه خوداستفاده کنند این مشکل برای خلبان ایجاد م شود او پیامهای دریافتی از زمین را در زمان لازم مشاهده نمی کند وچنین تاخیری در دریافت پیام از برج مراقبت درزمان فرود آمدن هواپیما می توان مرگبار باشد چرا که خلبان معمولاً درک درستی از ارتفاع صحیح خودنسبت به باند به هنگام فرود ندارد و این برج مراقبت است که به ا و ارتفاع دقیق را خبر می دهد حال استفاده از تلفن همراه دررسیدن اینگونه پیامها تخریبی ایجاد می کند و می تواند بسیار خطرناک باشد.یکی دیگر از قوانینی که مسافران آنرا درک نمی کنند ممنوعیت استفاده از گوشی می باشد. یک خلبان در این مورد می گوید: ما هرگز نمی خواهیم که جلوی تفریح یک مسافر را بگیریم و او را از موسیقی زیبایی که درحال شنیدن آن محروم کنیم ما فقط میخواهیم که اگر اضطرار و اورژانس پیش آمد گوش مسافر درمقابل دستورات ما آزاد باشد تا متوجه شود که چه عملی را باید انجام دهد درحالی که به هنگام استفاده از گوشی این امر امکان پذیر نییست و ممکن است به قیمت جان مسافر تمام شود.درحقیقت خلبانان اعتقاد دارند که تمامی قوانین پرواز جهت حفظ سلامتی و نجات جان مسافران به وجود آمده و اطاعت از آنها مهمترین وظیفه هرمسافر درحین پرواز است.