دو شکارچی اهل نیوجرسی در جنگل بودند که یکی از آنها روی زمین افتاد. او نفسش بند آمد و چشمهایش وارونه شد....
محققان جامعهشناس بریتانیایی از سال 2002 به دنبال یافتن بامزهترین لطیفه دنیا بودند.
محققان دانشگاه هرفوردزشایر نیز برنامهای را با نام «آزمایشگاه خنده» آغاز کردند تا تاثیر لطیفهها را بر مردم فرهنگهای مختلف بررسی کنند. آنها از مردم کشورهای مختلف خواستند تا لطیفههای خود را ارائه دهند و لطیفههایی که از سوی دیگران ارائه شدهاند را ارزیابی کنند. لطیفه برنده این نظرسنجی، لطیفهای بود که یک روانپزشک انگلیسی اهل منچستر گفته بود. او در این لطیفه شکارچیان نیوجرسی را سوژه خود قرار داده بود.
دو شکارچی اهل نیوجرسی در جنگل بودند که یکی از آنها روی زمین افتاد. او نفسش بند آمد و چشمهایش وارونه شد. دومی گوشی تلفن خود را برداشت و با اورژانس تماس گرفت و به اپراتور اورژانس گفت: «دوستم مرده! چه کار کنم؟» اپراتور با صدای آرامی در جواب گفت: «خونسردی خود را حفظ كنید. من به شما کمک میکنم. اجازه دهید اول از مرگ دوست شما مطمئن شویم.» سکوتی پشت خط تلفن حاکم شد و ناگهان صدای شلیک گلولهای به گوش رسید. شکارچی گوشی را برداشت و گفت: «حالا چه کار کنم؟»
البته یکی از رایجترین لطیفههای مردم آمریکا، لطیفهای است که میگوید: «دو آمریکایی مشغول بازی گلف بودند که یکی از آنها مراسم خاکسپاری باشكوهی را در حوالی زمین بازی میبیند و همان لحظه کلاه خود را از سر برمیدارد. چشمانش را میبندد و به نشانه احترام تعظیم میکند. دوستش با دیدن این حرکت میگوید: «وای! این یکی از تاثیربرانگیزترین حرکاتی است که تاکنون دیدهام. تو واقعا مرد مهربانی هستی.» او در پاسخ میگوید: «بله. ما 35 سال با هم زندگی کردیم!»