اردبيل
‎واژه اردبيل؛ واژه اي اوستايي است كه از دو كلمه آرتا ( مقدس ) و ويل ( شهر ) به معني شهر مقدس تركيب شده است. اين استان در شمال غرب ايران واقع شده و حدود يك درصد از مساحت كل كشور را در بر مي گيرد. اين خطه با اهميت از كشور ايران‏؛ در برگيرنده جاذبه هاي فرهنگي, اجتماعي, طبيعي و تاريخي متعددي است و با دارا بودن اقتصاد پررونق كشاورزي و دام داري و وجود منابع معدني غني در شمار مناطق بااهميت و پر رونق ايران است. وضعيت خاص زمين شناسي و توپوگرافي منطقه؛ باعث ايجاد چشم اندازهاي طبيعي وجذابي شده كه نشان از غناي طبيعي منطقه دارد. استان اردبيل به لحاظ ژئوتوريستي در بر گيرنده بالاترين درياچه آب شيرين جهان درقله سبلان است.
سبلان خود به تنهايي شكوه دشت هاي سبز، عظمت اقتدار و برف پوش آبي هاي دوردست آسمان را به نمايش مي گذارد كه در دامنه هاي آن مي توان كمياب ترين چشم اندازهاي اجتماعي و فرهنگي را ديد. در سبلان بهار به بهار مي توان نظاره گر گر ايل بود كه براي نفس كشيدن و براي دست ساييدن به خاک سبلان و براي دويدن در پي گله هاي گوسفندان و براي شنيدن هياهوي بي تاب زنبوران عسل و براي استشمام عطر گل هاي رنگارنگ وحشي و براي سلام دادن به سبلان مي آيند.
صنايع و معادنصنايع استان اردبيل در دو گروه صنايع دستي و صنايع ماشيني قابل بررسي است. صنايع دستي استان اردبيل بيش تر توسط عشاير و ساكنان شهرها و روستاهاي كوچك منطقه صورت مي گيرد. از مهم ترين صنايع دستي اين استان مي‎توان به گليم، ‌مسند، شال بافي، بافت جوراب‎هاي پشمي، قلاب بافي، پشتي بافي، خورجين بافي، جاجيم، ورني و بافته ‎هاي عشايري اشاره كرد. صنايع ماشيني اين منطقه نيز در راستاي مواد اوليه موجود در معادن استان شكل گرفته اند. توجه به ويژگي هاي زمين شناسي و ساختاري تنوع منابع معدني استان اردبيل در خور توجه است. در بخش شمالي استان ، دشت مغان بخشي از حوضه هيدروكربوري گسترده اي است كه از گرگان تا حاشيه جنوبي درياي خزر و شمال استان اردبيل ادامه دارد.
در قسمت جنوب شرقي استان (ماسوله ، خلخال ) در رسوبات تخريبي - كربناتي آثاري از كاني سازي سرب ، روي ، مس ، باريت …… ديده شده است. در بخش وسيعي از استان ، ولگانيسم شده سنوزوئيك و هم چنين گرانيتوئيدهاي نفوذي اين زمان كه همراه با محلولهاي هيدروترمالي و دگرساني پيشرفته بوده سبب انباشت ذخاير فلزي مس ، سرب ، روي ، طلا شده است. نواحي مورد نظر بخشي از نوار مس دارد قفقاز - سونگون است كه از طريق قوشه داغ، سيلان،مجدر،هشتجين، تامقطع طارم زنجان ادامه مي يابد.
کشاورزي و دام داري
مراتع كوه سبلان و ديگر كوه هاي استان اردبيل سبب وجود رونق نسبي در دام داري استان اردبيل شده است. در اين استان بيش از پنج ميليون واحد دامي، منشأ توليد و عرضه گوشت و ‌محصولات لبني است. پرورش زنبور و توليد عسل مرغوب يكي ديگر از فعاليت‎هاي اقتصادي است كه در اردبيل رونق بسيار دارد و عسل به عنوان سوغات اين شهرستان شهرت ملي يافته است. پرورش نوعي ماهي قزل آلا نيز به نام رنگين كمان در درياچه طبيعي نئور اردبيل صورت مي‎گيرد كه از نظر مزه و كيفيت غذايي از بهترين وخوش مزه‎ ترين ماهي ‎ها است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخيواژه اردبيل واژه اي اوستايي است كه از دو كلمه آرتا ( مقدس ) و ويل ( شهر ) به معني شهر مقدس تركيب شده است. به روايت اوستا زرتشت پيامبر ايراني در كنار رود دائي يتا كه امروزه ارس ناميده مي شود به دنيا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و براي ترويج دين خود، روي به شهر بازان پيروز آورد. عده اي به او گرويدند و در اين ناحيه جنگي ميان زرتشتيان و بت پرستان روي داد كه در اين جنگ زرتشتيان بر همه روستاها و قصبه هاي اطراف اردبيل دست يافتند و به افتخار اين پيروزي آتشكده اي در اردبيل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگي اين شهر در دهكده اي به نام آتشگاه باقي مانده است. اردبيل در دوره اشكانيان و در ميان شهرهاي آذربايجان جايگاه ويژه اي داشت.
نوشته اند كه قهرمانان آذربايجان به نام دهام كه از پهلوانان و از نژاد كيان بوده اند، در اين دوره از اردبيل برخاسته اند. به اين ترتيب، بناي اردبيل را بسيار كهن تر از زمان ساساني بايد دانست. پيش از دوره اسلامي آذربايجان داراي دو مركز اصلي بود: يكي از اين دو مركز گنجک( به ارمني گنزک ) بود كه همان تخت سليمان امروزي است، اما نام مركز ديگر در جغرافياي استرابن از قلم افتاده است. در دوره اسلامي اين دو مركز را شيز و اردبيل خوانده اند. مي گويند اردبيل بدون شک مركز تابستاني آذربايجان بوده است. از اواسط تا اواخر دوره ساساني، اردبيل به تنهايي مركز آذربايجان به شمار مي رفت و سكه هاي دوره پارتي و ساساني در اين منطقه با علامت اربارات ضرب مي شده است. اردبيل به هنگام فتح آذربايجان به دست مسلمانان هم چنان پايتخت اين منطقه و مقر مرزبان آن بود.
در دوره ايلخانان گرچه تبريز، به عنوان شهر مهم آذربايجان رو به رشد بود و از لحاظ سياسي جايگزين اردبيل به شمار مي آمد اما اردبيل نيز به عنوان دارالارشاد هنوز از جايگاهي خاص برخوردار بود.اردبيل در دوره صفوي از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود. شاه اسماعيل صفوي قيام خود را از اردبيل آغاز كرد. اين شهر در مسير شاه راه تجاري ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم وارده از گيلان، از طريق اردبيل به اروپا صادر مي شد. اين امر در پيشرفت اقتصادي و افزايش درآمد مردم تاثيري مهم داشت. اردبيل دردوره قاجاريه رونق و شكوه گذشته را باز نيافت و وسعت آن به حدود يک سوم وسعت شيراز مي رسيد. اين منطقه به دليل قابليت هاي بالاي اقتصادي, فرهنگي و تجاري در سال 1372 به صورت استان جداگانه از آذربايجان شرقي درآمد و شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهاي زيادي را در برگرفت. هر چند اردبيل به استاني مستقل و جداگانه تبديل شده, اما تاريخ آن با تاريخ سرزمين آذربايجان چندان در آميخته كه بدون توجه به موقعيت تاريخي آذربايجان نمي‎توان سخن از موقعيت تاريخي اردبيل به ميان آورد.
مشخصات جغرافيايياستان اردبيل در شمال غربي فلات ايران، حدود يك درصد مساحت ايران را تشكيل مي‎دهد. اين استان از شمال به رود ارس، دشت مغان و بالها رود در جمهوري آذربايجان، از شرق به رشته كوه ‎هاي طالش و بغرو در استان گيلان، از جنوب به رشته كوه ها، دره ها و جلگه‎هاي به هم پيوسته استان زنجان و از غرب به استان آذربايجان شرقي محدود است. از نظر مختصات جغرافيايي مدار‎هاي 45 دقيقه و 37 درجه و 42 دقيقه و 39 درجه شمالي، منتهي اليه شمالي و جنوبي، و نصف النهار‎هاي 55 دقيقه و48 درجه و سه دقيقه و 47 درجه منتهي اليه غربي و شرقي استان را مشخص مي‎كنند. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري اين استان داراي 9 شهرستان و تعداد زيادي شهر, دهستان و روستا بوده است. شهرستان هاي استان اردبيل عبارتند از: اردبيل, بيله سوار, پارس آباد, خلخال, كوثر(گيوي), گرمي, مشگين شهر, نمين و نير. بر اساس آخرين سرشماري رسمي سال 1375 جمعيت استان اردبيل 1183364 نفر بوده است. بيش ترجمعيت استان؛ آذري زبان هستند و ميهمان نوازي و رعايت آداب و رسوم خاص آذري ها از ويژگي هاي مردم استان است.