زن جوان كه با رضایت و لبخند به دادگاه آمده بود، گفت كه با زور بسیار همسرش را به طلاق راضی كرده است...
زن جوان كه با رضایت و لبخند به دادگاه آمده بود، گفت كه با زور بسیار همسرش را به طلاق راضی كرده است، او معتقد بود كه همسرش باید زندگی جدیدی را شروع كرده و نباید به خاطر او آیندهاش را تباه كند.
این بار برخلاف روند معمول دادگاههای خانواده، زوج جوانی با لبخند بر لب وارد دادگاه شدند. مرد جوان، صندلیهای شعبه دادگاه را به كناری زد تا راه برای ورود همسرش فراهم شود. زن جوان نیز كه بر روی صندلی چرخدار نشسته بود، رو به روی قاضی دادگاه منتظر شروع جلسه رسیدگی شد.
مرد به درخواست قاضی، دلیل جدایشان را بیان كرد و گفت: چهار سال گذشته زندگی مشتركمان را شروع كردیم، زندگی كه بیشتر شبیه قصه بود، همسرم، فرزند یكی از دوستان خانوادگیمان بود، ما از دوران جوانی به یكدیگر علاقه داشتیم و خانوادهها از ابتدا از این علاقه، مطلع بودند و هیچگاه با این امر مخالفتی نكردند، زیرا از نظر آنها نیز ما برای یكدیگر ساخته شده بودیم.
وی ادامه داد: دو سال اول زندگیمان برخلاف دیگر زوجها بدون داشتن مشكلات بزرگی سپری شد، اما بعد از مدتی روزگار به ما فهماند كه زندگی همیشه بر وفق مراد نیست و مشكلات بزرگی هم در زندگی وجود دارد.
این مرد جوان كه دستهای همسرش را میفشرد، ادامه داد: در دومین سال ازدواجمان تصمیم گرفتیم به سفر برویم و متاسفانه همان سفر به شمال تقدیر زندگیمان را تعیین كرد و بر اثر تصادف همسرم برای همیشه، از داشتن دو پا محروم شد.
مرد جوان كه 29 سال سن داشت، اظهاركرد: بعد از گذشت آن ماجرا، برخلاف علاقه همسرم به زندگی مشترك ادامه دادیم، زیرا همسرم معتقد بود كه ما باید از یكدیگر جدا شویم تا من بتوانم به زندگی عادی خود ادامه دهم اما من به دلیل علاقهای كه به همسرم داشتم، دو سال به حرفهای او بیاعتنا بودم اما بعد از گذشت دو سال به اصرار او، به دادگاه آمدم.
زن جوان كه لبخندی بر صورت داشت در ادامه عنوان كرد: علاقه همسرم به من ثابت شده است و من از او به دلیل محبتهای بیاندازهاش سپاسگذارم، همسرم دو سال است كه بعد از رخ دادن آن اتفاق اجازه نداده است كه ذرهای احساس ناراحتی كنم. بارها از او خواستم كه از یكدیگر جدا شویم تا او بتواند به راحتی به زندگیاش ادامه دهد اما با مخالفت شدید مرا به سكوت دعوت میكرد.
مرد جوان گفت: خانه مشتركی را كه در آن زندگی میكردیم به نام همسرم زدم تا او بتواند به راحتی به زندگی ادامه دهد. هرچند اكنون نیز با رضایت كامل در این مكان حضور نیافتهام و به اصرار همسرم به جدایی رضایت دادهام.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حكم طلاق توافقی آنها را صادر كرد.