«امین حیایی» كه بعد از یك عمل جراحی روی كمرش به تازگی دوران نقاهت خود را پشت سر گذاشته است و بعد از دو ماه استراحت مطلق او را با چهره‌ای جدید و متفاوت دیدیم...

فرصتی دوباره دست داد تا یك بار دیگر میزبان دو هنرمند خوب كشورمان باشیم. «امین حیایی» كه بعد از یك عمل جراحی روی كمرش به تازگی دوران نقاهت خود را پشت سر گذاشته است و بعد از دو ماه استراحت مطلق او را با چهره‌ای جدید و متفاوت دیدیم.
برای نوشتن راجع به این زوج هنری سینمای ایران به همین جمله معروف خودشان بسنده می‌كنم جمله‌ای كه در هربار ملاقات با آنها به آن اشاره می‌كنند: یكدیگر را دوست دارند و با هم عاشقانه زندگی می‌كنند. گفتگوی ما با او را بخوانید:

همیشه به یاد نقطه شروع
حیایی در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر نیز می‌‌پرداخت. پس از گرفتن دیپلم ضمن خدمت سربازی در مركز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز كرد. امین در این مورد می‌گوید: «در سال 1370 بازیگر یك تئاتر كودك به كارگردانی ثریا قاسمی بودم. در آن سال‌ها همه انرژی من صرف بازی در تئاتر می‌شد و اجراهای مختلفی داشتم. از آن دوران خاطرات خیلی خوبی دارم و دوستانی كه از آن دوران برایم باقی مانده است. مثل كارن همایون‌فر و بهزاد خداویسی البته از بهزاد خیلی خبر ندارم ولی با كارن هنوز در ارتباطم.»


دو ماه استراحت مطلق
بعد از عمل جراحی دو ماه استراحت كردم و حسابی لذت بردم. واقعا این مدت تجربه بسیار خوب و لذتبخشی بود. بعد از سالها فعالیت مستمر و مداوم و از این كار به كار دیگر رفتن توانستم به این بهانه حسابی استراحت كنم و در كنار خانواده‌ام باشم. خیلی وقت‌ها پدر و مادرم گلایه می‌كردند كه كمتر به آنها سر می‌زنم و مادرم همیشه می‌گفت دلتنگ این است كه یك شب در منزل آنها بخوابیم. تمام این مدت در منزل پدری‌ام سپری شد و حسابی به ما خوش گذشت. در این مدت مادر و همسرم همه جوره مراقب من بودند و به شدت مرا شرمنده كردند. مادرم علاوه بر رسیدگی به پدرم مراقب من نیز بود و نیلوفر هم در این مدت هیچ فعالیتی نداشت و تمام وقتش را صرف پرستاری از من كرد. خلاصه یك تیم مراقب من بود و ایام استراحت حسابی به من ساخت.
«البته گونه‌های تپل و شكم جلو آمده امین موید این مطلب است كه دوران استراحتش حسابی به او ساخته و حق دارد كه از این دوران به خوبی و با لذت یاد كند.»

چهره جدید
در این مدت كه به خودم استراحت داده بودم، سعی كردم به چهره‌ام نیز استراحتی بدهم و كمتر سراغ آرایشگاه بروم. من در مجموعه «كلاه پهلوی» تا پنج سال صورتم را هر روز اصلاح می‌كردم و دلم می‌خواست تنوعی در چهره داشته باشم برای همین موهایم را بلند كردم.

پیچ و مهره‌ام را سفت كردم!
مشكل كمردردم به یك ناراحتی مادرزادی برمی‌گردد و از جابه‌جایی و چسبندگی مهره رنج می‌بردم. البته طی این سال‌ها فعالیت‌های مداوم و مستمری كه داشتم باعث شد تا فشار زیادی به آن بیاورم. در این 5، 6 كار آخر انرژی زیادی برای نقش‌هایم می‌گذاشتم به خصوص دو فیلم آخر كه نقش‌هایم بسیار اكتیو بودند. صحنه‌های اكشن زیاد داشتم و مجبور بودم فعالیت‌های بدنی زیادی انجام بدهم. در كار «قلاده‌های طلا» كه نقش مامور را داشتم دائما در حال تعقیب و گریز و درگیری بودم و در فیلم آقای سیدجواد ‌هاشمی هم برای خودم رابین هودی بودم و باید از دیوار قلعه‌ای به نام قلعه رودخان در استان گیلان بالا می‌رفتم و پایین می‌آمدم. البته قرار بود در این كار از بدل نیز استفاده شود ولی نهایتا نشد و خودم به واسطه آمادگی جسمانی كه داشتم همه صحنه‌ها را كار كردم. همه این فشارها باعث شد تا درد كمر من تشدید شود. بعد از مراجعه به پزشك و انجام معاینات و آزمایش‌ها و عكس برداری به توصیه پزشك عمل كرده و خودم را به تیغ جراحان سپردم. خلاصه حسابی پیچ و مهره كمرم را آچاركشی كردند به طوری كه برای ثابت نگه داشتن مهره‌ها 6 تا پیچ و 2 تا پلاتین در كمرم كار گذاشتند.
زمانی كه از امین راجع به مخارج هزینه عمل جراحی و بیمارستانش سوال كردم و این‌كه آیا بازیگران نیز در این مواقع از مزایای بیمه بهره مند می‌شوند یا نه، اظهار بی‌‌اطلاعی كرد و گفت: بعد از این همه سال بازی و رفت و آمد در خانه سینما هنوز نمی‌دانم ما بازیگران بیمه داریم یا نه؟!

دو ماه كار تعطیل
من با آقای خاوری قرارداد داشتم و قرار بود نقش اول فیلم «خودزنی» را بازی كنم. نقشی كه اتفاقا بسیار اكتیو بود و باید صحنه‌های اكشن زیادی را بازی می‌كردم كه بیشتر آنها زیر باران و در گل و لای بود. به دلیل عمل جراحی كمرم حضورم در این كار منتفی شد و نتوانستم در آن بازی كنم.

از تهران فرار كرده‌ایم!
واقعا نیاز به «اكسیژن و آرامش» دارم. همین دو نیاز باعث شد تا از تهران فرار كنم و به لواسان پناه ببرم. زمانی كه در حال استراحت هستم نیاز به آرامش مطلق دارم تا بتوانم تمركز خوبی روی كارم داشته باشم. دود و دم تهران و ترافیك آن وحشتناك است و دلگیر! در لواسان آرامش دارم و به دور از هیاهو و شلوغی از آب و هوای خوب آن لذت می‌برم.

موفقیت در شیش و بش
حضور در فیلم «شیش و بش» تجربه موفقی بود خدا را شكر مورد توجه مردم هم قرار گرفت. مردم هنوز دوست دارند كارهایی را ببینند كه در آن بازیگران مورد علاقه‌شان در كنار هم قرار می‌‌گیرند. داریم بازیگرانی كه فروش فیلم به خاطر آنهاست. در واقع مردم به خاطر آنها بلیط می‌خرند و به سینما می‌آیند. همین لطف و توجه مردم است كه به ما انرژی می‌دهد تا همچنان در این سینما باقی بمانیم. خودم نیز از كارهای این‌چنینی استقبال می‌كنم. گاهی لازم است خود ما دست به دست هم دهیم و با قرار گرفتن در كنار هم كارهایی را بازی كنیم كه مورد توجه مردم است.

نصیحت‌های پدر و مادر
همیشه یك جمله پدرم آویزه گوشم است كه می‌گویـد: «ترك عادت موجب مرض است!» مادرم نیز همیشه ما را نصیحت می‌كند و روی این نكته خیلی تاكید دارد كه «هیچ وقت خدا را از یاد نبرید.»

شب یلدا
با همه گرفتاری‌ها و دل‌مشغولی‌ها، در این دنیای مدرنیته، از سنت‌های اصیل ایرانی جا نمی‌مانم و دوست دارم هر ساله همه آنها را تجربه كنم. همانطور كه شب عید سبزی پلو با ماهی ما همیشه برقرار است، در شب یلدا هم آجیل خوری و انار دون كردن و هندوانه خوردن ما نیز به راه است. شب‌نشینی و دور هم بودن و حافظ خوانی را خیلی دوست دارم و همه اینها را بهانه خوبی برای دورهم بودن با كسانی كه دوستشان داریم می‌دانم.

امین صبور
نیلوفر خوش‌خلق همسر امین می‌گوید: «امین خیلی صبور است. صبرش واقعا تحسین‌برانگیز است و من از این صبر و از خودگذشتگی‌اش واقعا درس می‌گیرم. تا به حال هیچ انسان با گذشتی مثل امین ندیده‌ام. در ضمن امین یك هنرمند واقعی است. این را نه به این دلیل كه همسرش هستم، می‌گویم. بلكه به عنوان آدمی می‌گویم كه بیرون گود نشسته و واقعا این اعتقاد را دارد. امین بسیار به هنری كه دارد احترام می‌گذارد. بسیار در راه هنرش گذشت می‌كند. به نظرم امین واقعا یك الگوست. تمام آن چیزهایی كه باید یك هنرمند رعایت كند، امین رعایت می‌كند و این برای من بسیار با ارزش است.»