جنگ رواني از واژه‌هايي است كه تاكنون تعاريف متنوع و گوناگوني بر اساس شرايط استفاده از آن ارائه شده است. ارتش امريكا در مارس 1955 در آيين‌نامه رزمي خود تعريفي جالب از جنگ رواني در عرصه بين‌المللي ارائه كرد؛ جنگ رواني در آيين‌نامه ياد شده اين گونه تعريف شده است: «جنگ رواني استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تأثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي‌طرف و يا گروه دوست است به نحوي كه پشتيباني براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي باشد».

به اعتقاد ويليام داواتي جنگ رواني عبارت است از: «مجموع اقداماتي كه از طرف يك كشور به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولتها و ملتهاي ديگر در جهت مطلوب و با ابزارهايي غير از ابزار نظامي، سياسي و اقتصادي انجام مي‌شود». طرفداران اين نگرش اغلب بر اين باورند كه تبليغات جزء اصلي و اساسي جنگ رواني است نه همه آن.
جنگ رواني همچنین عبارت از مجموعه اقدامات تبليغي ـ رواني يك كشور يا گروه به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولتها و مردم در جهت مطلوب.

- اهداف جنگ رواني
در تدوين يک جريان خبري با استفاده از اصول جنگ رواني آنچه لازم است در ابتدا مورد توجه قرار گيرد اهداف جنگ رواني است. که عبارتند از :

• از بين بردن اميد نزد مخاطبان، کشور و يا جناح مقابل
• بي اعتمادي نسبت به رهبران کشور يا جناح مقابل
• شكاف در بين جامعه مخاطب
اين نوع جنگ، در واقع جنگ عليه عقل دشمن اعلام مي‌شود و نه به منظور دربندكشيدن بدن او .


- مهترین ابزارهاي جنگ روانی

تلويزيونها:
• تلويزيونهاي عادي
• تلويزيونهاي خبري
• تلويزيونهاي ويژه – منطقه ای

راديوها:
• راديوهاي عادي
• راديوهاي ويژه

خبرگزاريها:
• استفاده مستقيم
• استفاده غير مستقيم

مطبوعات:
• مطبوعات ملي
• مطبوعات فراملي

سايتهاي خبري:
• سايتهاي ويژه
• پست الكترونيك

مهمترین مخاطبان جنگ روانی نیز عبارتند از:

• مردم
• احزاب
• سیاستمداران
• گروهها، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی
• دولتها
• سازمانهای بین المللی

- برخی نمونه های جنگ روانی

در طول سال 1385، برخی از مهمترین سناریوهایی که به طور همزمان و به منظور اعمال جنگ روانی علیه ایران صورت گرفت عبارت بودند از:

• سناريوی تهديد آميزبودن ايران براي ملل جهان و این که دستيابي ايران به انرژي هسته اي تهديدي براي همه کشورهاي جهان است.
• سناريوی ارعاب و تهديد ايران با انتشار محتوای بالای رسانه ای در خصوص امکان حمله آمریکا و یا اسرائیل به ایران
• سناريوی تشويق ايران به مذاکره مستقيم با آمريکا
• سناريوی دشمن سازي از ايران براي اعراب و ترغيب ملل عرب و مسلمانان براي مقابله با ايران
• محک زدن ايران به شیوه های مختلف، به منظور دريافت اين نکته که آيا ايران به خواست 5+1 درمورد برنامه هسته اي اش تن مي دهد يا خير؟
• سناريوی هالوکاست و پيگيري سناريوی تهديد آميزبودن انديشه دولت ايران براي ملل جهان حتي فارغ از دستيابي اين کشور به انرژي هسته اي
• سناريو اتصال برنامه هسته اي ايران به کره شمالي و بهره گيري ايران از عملکرد هسته اي کره شمالي به نفع پرونده هسته اي خود
• سناریوی هلال شیعی
• سناريوی تهديد سني ها با گسترش تعداد و نفوذ شيعيان در منطقه تحت حمايت ايران

- مرور برخی سناریوهای جنگ لبنان:

• انتخاب تيتر واحد « بحران خاورمیانه » به « جاي بحران لبنان »، به عنوان تيتر کلي و هدايت گر مجموعه گزارشها، اخبار و تحليلهاي مرتبط با جنگ در لبنان و اسرائيل و تکرار آن به صورت زيرنويس هنگامي که خبر مرتبط با آن منتشر مي شد، خود نشاني از طراحي و ساخت سناريويي با عنوان مورد نظر و گسترش بحران به کل منطقه را داشت.
• سناريوي ديگري که آمريکاييها در راستاي طرح خاورميانه بزرگ با بهره گیری از بحران لبنان توسط رسانه هاي خود دنبال کردند، اين بود که غرب از حفظ خاورميانه به عنوان جايگاهي براي اعراب و نه يك امپراطوري مذهبي براي ايران حمايت مي کند. زمينه سازي براي اين سناريو نيز با طرح تيترهاي عمده و بزرگ در رسانه هاي مطرح با عنوان " ايران به دنبال کسب قدرت برتر در خاورميانه " دنبال مي شود.
• ایجاد ارتباط مستقيم بین پرونده هسته اي ايران و بحران لبنان؛
اغلب تحليلهاي رسانه اي آمريکا و اسرائيل حول اين مطلب ارائه مي شدند که جمهوري اسلامي ايران براي منحرف کردن توجه سران هشت کشور صنعتي جهان از برنامه هسته‌اي خود، حزب‌الله لبنان را براي آغاز جنگ با اسراييل تحريک کرده است.

• رسانه های آمریکا و اسرائیل، حزب الله لبنان را به عنوان نمونه كوچكي از تهديد ايران براي صلح جهاني ترسيم مي کردند و چنین تحلیل می کردند که در صورت مجهز شدن ايران به بمب هسته اي، حمايت هسته اي اين کشور از تروريسم جهاني چه فجايعي که به بار نخواهد آورد.

- راهبردهاي اساسي جنگ رواني

طراحان جنگ رواني ، نبرد خود را بر تبليغات استوار كرده‌اند . هدف آنها تاثيرگذاري بر عقايد افراد و يا جامعه موردنظر مي‌باشد . امروزه در ادبيات جنگ رواني واژه تبليغات معادل واژه پروپاگاندا قرار گرفته است. جنگ رواني از همه تاکتيکهايي كه يك عامل تبليغاتي و يا يك پروپاگاندا اجنت انجام مي‌دهد، بهره مي برد . اين عوامل سعي مي‌كنند افكار عمومي طرف مقابل را به تسخير كشانده و از شيوه‌هاي زير حداكثر استفاده را بنمايند . مديران و طراحان خبري پيش از هر چيز ، بايد مخاطب خود را به خوبي مورد شناسايي قرار داده و از طريق روشهاي روانشناسي اجتماعي ، ميزان تاثيري را كه هر يك از تاکتيکهاي جنگ رواني مي توانند ايفا كنند را پيدا نمايند . تاکتيکهاي جنگ رواني بسيارند و متناسب با شرايط روز، در حال گسترش و رشد روز افزون هستند.

- برخي از مهمترين تاکتيکهاي جنگ رواني

سانسور Censorship

سانسور عبارت است از حذف عمدي موادي از جريان عبور آگاهيها ، به منظور شكل دادن عقايد و اعمال ديگران است . اين حذف عمدي مي‌تواند به دو شكل صورت پذيرد . سانسور در ساده‌ترين معني‌اش ، رسيدگي و آزمايش پيامهاي كثيرالانتشار توسط اولياي امور به جهت بازداشت موادي است كه از نظر آنان نامطلوب است . اين شكل سانسور ، همان ايجاد مانع قبلي يا عملي جهت جلوگيري از انتشار مواد نامطلوب است كه مثلا مي‌تواند شامل حذف واژه‌ها ،عبارات يا جملاتي خاص ، توسط سانسورگر باشد .
اما سانسور در شكل گسترده‌ترش ، مي‌تواند دربرگيرنده هر نوع تلاشي جهت تضعيف يا جلوگيري از انتشار مواد نامطلوب از نظر برخي از اولياي امور باشد . بدين‌ترتيب ، ممكن است دولتي جلوي انتشار اطلاعات يا اخباري را كه مي‌تواند بازتابي مخالف يا ناموافق بر مقامات آن دولت داشته باشد ، بگيرد يا ممكن است دولت مذكور اقدام به صدور مجوزهايي كند كه از اين راه انتشار مواد نامطلوب را دچار مشكل يا فترت سازد . از طرف ديگر ، ممكن است اولياي امور اقدامي تنبيهي نيز بر عليه خاطيان درپيش گيرند . بدين‌منظور كه مطمئن شوند خاطيان ، ديگر دست به خلاف نخواهند زد و نيز ديگران را از انتشار مواد داراي ايراد ، برحذر دارند .

به اين ترتيب مي‌شود برخي از روزنامه‌ها يا مجلات را از امكانات چاپي محروم كرد ، مالياتهاي سنگين يا موانع اقتصادي ديگر را اعمال كرد ، سردبيران را به زندان انداخت يا جواز كار فعاليتهاي راديو – تلويزيوني را لغو كرد . دولتهاي مستبد و خودكامه از سانسور براي ابقاء قدرت خويش بهره‌برداري مي‌كنند . اما دولتهاي آزادمنش به علت سنتهاي موجود حاكي از انزجار نسبت به سانسور بايد به روشهاي ديگري جهت ابقاء خود متوسل شوند ( روشهايي مانند تلاش براي جلب حمايت صادقانه رسانه‌هاي متنفذ ، يا ارجاع مستقيم مشكل خود به مردم ) . سانسور در ايالات متحده بيشتر در سطح محلي مشاهده شده است . در اين سطح،تا به حال اقدامات بسياري به منظور جلوگيري از اهانت و قبيح‌پردازي ( به ادعاي سانسورگران ) در مواد و موضوعات چاپي و فيلمهاي سينمايي صورت گرفته است .
اخبار كنترل شده : شكل خفيفي از سانسور نيز كه اخبار كنترل شده نام گرفته ، وجود دارد . در اخبار كنترل‌شده ، توزيع اطلاعات به طريقي است كه حافظ حداكثر منافع توزيع‌كننده باشد . دولتها ، اصناف و ديگر ديوان‌سالاريها ، غالب اوقات در كنترل اخبار مقصر قلمداد مي‌شوند .

سانسور برون‌قانوني : سانسور برون‌قانوني سانسوري است كه خارج از كنترل قانون يا قدرت قانوني باشد. چنين سانسوري مي‌تواند داوطلبانه باشد . مثل وقتي كه سردبيري ، عبارت يا واژه‌اي را از دست‌نوشته خود حذف مي‌كند چرا كه احساس مي‌كند از ذوق سليم به دور است يا كتابداري كه كتابي را از دور خارج مي‌كند ، بدين علت كه به نظر او قبيح و اهانت‌آميز است و وي مطالب قبيح و اهانت‌آميز را دوست ندارد .
از يك لحاظ سانسور برون قانوني مي‌تواند غير داوطلبانه باشد مانند وقتي كه سانسور خود پاسخي به فشارهاي اقتصادي ، سياسي يا فشارهاي ديگري از اين قبيل است . مثلا يك ايستگاه راديو – تلويزيوني ممكن است انتقاد از مقامات دولتي را به علت تهديدهاي واقعي يا احتمالي ، از جانب آن مقامات درخصوص تمديد مجوز مسكوت گذارد .