خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گردشگري_ آمار سفرهاي نوروزي نشان از آن دارد كه پتانسيل بالايي براي سفر در كشور ما وجود دارد اما بي‌برنامگي در صنعت گردشگري كه از آن با عنوان سوء‌مديريت سفر ياد مي‌شود؛ باعث شده اين حجم سفر تنها در دو هفته از سال عملي شود. در اينكه بسياري از كشورها گرفتاري شبيه كشور ما را دارند كه در يك تعطيلات بلندمدت آمار سفرها به شدت بالا ميرود شكي نيست؛ اما تمهيداتي براي توزيع سفر در طول سال ازسوي مديران گردشگري فراهم مي شود كه سفر تنها به يك مقطع زماني خاص محدود نشود و ازجمله آن تخفيفاتي است كه در ايام غيرتعطيل سال براي سفرهاي داخلي قائل مي شوند. حميد ضرغام، مدرس دانشگاه علامه طباطبائي در اين باره مي گويد: كشورهاي پيشرفته دنيا برنامه هاي منظمي براي گذراندن اوقات فراغت طراحي مي كنند و هدف از اين كار را تقويت روحي و جسمي نيروي انساني مي دانند. با توجه به اينكه اوقات فراغت با بازپروري نيروي كار همراه است، حتي به شرط داشتن سفرهاي كوتاه مدت مداوم بودجه هاي چشمگيري را در اختيار خانواده ها قرار مي دهند. ازسوي ديگر با در اختيار گذاشتن امكانات سفر و همچنين مرخصي سفر به كاركنان سازمانها و دستگاههاي مختلف، سفرهاي داخلي را در ايام غيرتعطيل سال پخش مي كنند. در نتيجه افرادي كه يك يا دو سفر بزرگ و ساليانه خود را رفته اند در تعطيلاتي مثل سال نو در محل سكونت خود متمركز شده و دولت نوع ديگري از تفريحات غير از مسافرت را براي ايشان تعريف مي كنند. با اين رويه تا حد زيادي مساله توزيع سفر در طول سال مرتفع مي شود.
اين كارشناس گردشگري با انتقاد از مديريت سفر در ايران مي افزايد: مديران گردشگري ما هنوز نتوانسته اند نقشه فكري كساني كه مقاصد خاصي را براي سفر انتخاب مي كنند را مطالعه كنند. اين در حالي است كه اگر بدانيم كه اين افراد برچه اساسي مقصد سفر خود را تعيين مي كنند، مي توانيم مسيرهاي بيشتري به آنها معرفي كرده و به جاي اينكه همه گردشگران به اصفهان و شيراز و مشهد بروند از مقاصد ديگري براي سفر استفاده كنند. از اين نكته به عنوان اهرمي براي پاسخ دادن به هيجانات سفر در ايام تعطيلات هم مي توان استفاده كرد كه بار تردد گردشگران را در مناطق اصلي گردشگر پذير كشور را كم كنيم.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبائي يادآور مي شود : كشورهاي تورسيت پذير موفق براي گردشگران ورودي شان مقاصد خاصي تعريف مي‌كنند يعني اروپايي و ترك و ايراني و عرب را به يك منطقه نمي‌برند. در اين كشورها نقشه فكري مخاطب به خوبي مطالعه شده و يك ديد كلي نسبت به مليت هاي مختلف دارند كه علائق اين مليتها حول چه جاذبه ها و فعاليتهايي است و براساس آن مقاصد سفر را تعريف مي كنند. در حاليكه ما در معرفي ايران براي جذب توريست خيلي كلي و عام صحبت مي كنيم و هركس با هر نوع سليقه اي را به يك مقصد مشترك هدايت مي كنيم.
از سوي ديگراسماعيل قادري مدرس دانشگاه و كارشناس گردشگري نيز از شيوه غلط مديرت سفر در كشور گلايه دارد. او مي گويد: نگاه ما در برنامه‌ريزي گردشگري يك نگاه سنتي است و هنوز در برنامه‌ريزي توسعه‌ي گردشگري، عرضه‌محوري را مد نظر داريم. جهانگردي امروز، تقاضامحور است، نه عرضه‌گرا؛ يعني اين‌كه دنيا به‌دنبال آن است كه جهانگردان چه چيزي را مي‌خواهند و بر مبناي تقاضاي جهانگردان برنامه‌ريزي مي‌كند؛ اما در كشور ما متأسفانه برنامه‌ريزي گردشگري عرضه‌گراست و ما در فكر افزايش خدمات، واحدهاي اقامتي و آژانس‌هاي مسافرتي هستيم. در برنامه‌ريزي گردشگري بازاريابي بسيار بااهميت است، ما در بازار، تبليغاتي انجام نداده‌ايم و عمده‌ي كارهاي ما در مقصد است. بسياري از مواقع، ما مي‌گوييم كه تعداد هتل‌ها كم است، درحالي‌كه نرخ اشغال هتل‌هاي در كشور 20 تا 30 درصد است و اين به آن معناست كه 70 درصد اتاق‌هاي ما خالي است و اين يعني كه ما كمبود اتاق هتل نداريم.
اكنون اين پرسش مطرح مي‌شود كه نقش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري درحجم بالاي سفرهاي نوروزي چه بوده است؟ مديران گردشگري كشور در ايجاد انگيزه‌ي سفر چه جايگاهي داشته اند؟ چه تعداد از مردم از سفركارت يا طرح سفرهاي ارزان‌قيمت استفاده كرده‌اند؟ نرخ اشغال هتل‌ها چقدر بوده است؟ اگر مسافري به خانه‌ي اقوام يا به ويلاي شخصي‌اش در شمال كشور رفته چه ربطي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري داشته است؟