هر يک از اين نام ها، بخشي از تاريخ تهران رو ساخته و ميشه گفت هويت تهران قديم نهفته در تاريخ اين نام هاست.
سيد خندان
سيدخندان پيرمردي دانا و البته خندهرو بوده كه پيشگوييهاي او زبانزد مردم بوده است. دليل نامگذاري اين منطقه نيز احترام به همين پيرمرد بوده است؛ البته بعدها نام سيد خندان بر ايستگاه اتوبوسي در جاده قديم شميران هم اطلاق ميشده است.
در گذشته املاک زمين هاي اين منطقه متعلق به کامران ميرزا نايبالسلطنه بوده است و بعد از مرگ وي به عبدالحسين ميرزا فرمانفرما فروخته شده است.
فرحزاد
اين منطقه به دليل آب و هواي فرح انگيزش به همين نام معروف شده است.
شهرک غرب
دليل اينکه اين محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع هاي مسکوني اين منطقه با طراحي و معماري مهندسان آمريکايي و به مانند مجتمع هاي مسکوني آمريکايي بوده و در گذشته نيز محل اسکان بسياري از خارجي ها بوده است.
آجودانيه
آجودانيه در شرق نياوران قرار دارد و تا اقدسيه ادامه پيدا مي کند. آجودانيه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزير قورخانه ناصرالدين شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.
نام قبلي اقدسيه (تا قبل از 1290 قمري) حصار ملا بوده است. ناصرالدين شاه زمين هاي آنجا را به باغ تبديل و براي يکي از همسران خود به نام امينه اقدس (اقدس الدوله) کاخي ساخت و به همين دليل اين منطقه به اقدسيه معروف شد.
زمين هاي جماران متعلق به سيد محمد باقر جماراني از روحانيان معروف در زمان ناصر الدين شاه بوده است. برخي از اهالي معتقدند که در کوه هاي اين محله از قديم مار فراوان بوده و مارگيران براي گرفتن مار به اين ده مي آمدند و دليل نامگذاري اين منطقه نيز همين بوده است و عده اي هم معتقدند که جمر و کمر به معني سنگ بزرگ است و چون از اين مکان سنگهاي بزرگ به دست مي آمده است، آنجا را جمران، يعني محل بهدست آمدن جمر ناميدهاند.
پل رومي در واقع پل کوچکي بوده که دو سفارت روسيه و ترکيه را هم متصل مي کرده است. عدهاي هم معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدين رومي گرفتهشده است.
بسياري از زمين هاي جواديه متعلق به آقاي فرد دانش بوده است که اهالي محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعي نيز توسط جواد آقا بزرگ در اين منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است.
داوديه (بين ميرداماد و ظفر)
ميرزا آقاخان نوري صدر اعظم اين اراضي را براي پسرش، ميرزا داودخان، خريد و آن را توسعه داد. اين منطقه در ابتدا ارغوانيه نام داشت و بعدها به دليل ذکر شده داوديه نام گرفت.
اگر چه هنوز دليل اصلي نامگذاري اين محل مشخص نيست اما برخي آنرا مرتبط به نوعي کفش براي حرکت در برف که در اين منطقه استفاده مي شده و به زبان اصلي درگ ناميده مي شده است دانسته اند.
روايت شده است که قلعه بزرگي در اين منطقه به نام آشِب وجود داشته است و در گذشته نيز به اين منطقه دزآشوب و دزج سفلي و در لهجه محلي ددرشو مي گفتند.
احتمالا" دليل نامگذاري اين محل کشف سکه ها و اشياء قيمتي در اين محل بوده است. در گذشته اين منطقه ييلاق کارکنان روسيه بوده است.
قلهک
کلمه قلهک از دو کلمه قله و ک تشکيل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معناي قلعه است. عقيده اهالي بر اين است که به دليل اهميت آبادي قلهک که سه راه گذرگاههاي لشگرک، ونک و شميران بوده است، به آن (قله- هک) گفته شده است.
کامرانيه
زمينهاي اين منطقه ابتدا به ميرزا سعيدخان، وزير امور خارجهتعلق داشت، و سپس کامران ميرزا پسربزرگ ناصرالدين شاه، با خريد زمينهاي حصاربوعلي، جماران و نياوران، اهالي منطقه را مجبور به ترک زمينها کرد و سپس آن جا را کامرانيه ناميد.
محموديه (بين پارک وي تا تجريش يا وليعصر تا ولنجک)
در اين منطقه باغي بوده است که متعلق به حاج ميرزا آقاسي بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسيه مي گفتند. سپس علاءالدوله اين باغ بزرگ را از دولت خريد و به نام پسرش، محمودخان احتشامالسلطنه، محموديه ناميد.
نام قديم اين منطقه گردوي بوده است و برخي معتقدند در زمان ناصرالدين شاه نام اين ده به نياوران تغيير کرده است به اين ترتيب که نياوران مرکب از نيا (حد، عظمت و قدرت)؛ ور (صاحب) و ان علامت نسبت است و در مجموع يعني کاخ داراي عظمت.
ونک
نام ونک تشکيل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک) که به صورت صفت ظاهر ميشود.
يوسف آباد
منطقه يوسف آباد را ميرزا يوسف آشتياني مستوفيالممالک در شمال غربي دارالخلافه ناصري احداث کرد و به نام خود، يوسف آباد ناميد.
قبل از اين که شهر تهران به شکل امروزي خود درآيد، دور شهر دروازه هايي بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. يکي از اين دروازهها، دروازه شميران بود با خندقهايي پر از آب در اطرافش که براي عبور از آن، از پلي چوبي استفاده ميشد. امروزه از اين دروازه و آن خندق پر از آب اثري نيست، اما اين محل همچنان به نام پل چوبي معروف است.
نظريات مختلفي درباره اين نام شميران وجود دارد. يکي از مطرح ترين دلايل عنوان شده ترکيب دو کلمه سمي يا شمي به معناي سرد و ران به معناي جايگاه است و در واقع شميران به معناي جاي سرد است. به همين ترتيب نيز تهران به معناي جاي گرم است. همچنين در نظريه ديگري به دليل وجود قلعه نظامي در اين منطقه به آن شميران مي گفتند و همچنين برخي نيز معتقدند که يکي از نه ولايت ري را شمع ايران مي گفتند که بعدها به شميران تبديل شده است.
نام گيشا که در ابتدا کيشا بوده است برگرفته از نام دو بنيانگذار اين منطقه (کينژاد و شاپوري) مي باشد.
منيريه در زمان قاجار يکي از محله هاي اعيان نشين تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامرانميرزا، يکي از صاحب منصبان قاجر، به نام منير گرفته شدهاست.