انزوا، احساس تهي بودن و پوچي در درون شماست، احساس مي‌كنيد از جهان جدا شده‌ايد و دورافتاده‌ايد و ناگهان از آنچه كه مايليد به آن برسيد، محروم مي‌شويد، انزوا انواع مختلف و درجه‌هاي متفاوتي دارد. ممكن است انزوا را بعنوان يك احساس مبهم تجربه كرده باشيد كه گويي بعضي چيزها در وضع رضايت بخشي نيست و نوعي پوچي جزئي، به شما دست مي‌دهد. يا احتمال دارد انزوا را بعنوان يك ناكامي بسيار شديد و دردي جانكاه احساس كنيد. انزوا، انواع متفاوتي دارد؛ گاهي انزوا مربوط به از دست دادن فرد خاصي است؛ چرا كه وي مرده است يا خيلي از شما دور مي‌باشد. نوع ديگري از انزوا ممكن است بدليل احساس تنهايي و عدم ارتباط با مردم ايجاد شود چون واقعاً، از نظر فيزيكي، از مردم جدا شده‌ايد، مثل وقتي كه شما در شيفت شب كار مي‌كنيد يا در بخشي از سازمان كه به ندرت مردم به آنجا مي‌آيند، به تنهايي مشغول كاريد. حتي شايد زماني كه مردم در اطراف شما هستند، از نظر روحي احساس تنهايي كنيد، چرا كه نمي‌توانيد با آن‌ها ارتباط برقرار كنيد.

- منزوي بودن با فقط تنها بودن تفاوت دارد
لازم به تأكيد است كه انزوا، مشابه تنها بودن نيست، زيرا همه ما زماني دوست داريم كه تنها باشيم. اما، انزوا احساس تنها شدن و اندوه به خاطر اين تنهايي است. و البته، همه ما گاهي احساس تنهايي مي‌كنيم. زماني كه به نظر مي‌رسد در انزواي خود گير كرده‌ايم، اين‌جا هست كه يك مشكل واقعي براي ما پيش آمده است.- چگونه مي‌توانيم در احساس انزواي خودمان دخيل باشيم؟
انزوا يك حالت منفعل و غيرفعال است. يعني با عدم توجه ما، اين حالت به آرامي، باقي مي‌ماند و چنانچه هيچ‌كاري براي تغيير آن نكنيم، انزوا ادامه پيدا مي‌كند. عجيب اينكه، لحظاتي وجود دارد كه ما خود پذيراي انزوا هستيم. حتي گاهي فرو رفتن در اين نوع احساسات منجر به افسردگي و ناتواني مي‌شود كه البته باعث حال منفعل‌تر و افسردگي بيشتر خواهد شد.

- پيدا كردن روش‌هايي براي تغيير احساس انزوا
۱- تشخيص احساس تنهايي و بيان آن:
در ابتدا، بايد بپذيريم كه ما احساس تنهايي مي‌كنيم، پس بايد به آن خاتمه دهيم. گاهي قبول كردن اين احساس برايمان دشوار است. بايد احساس انزوا را به روش‌هاي مختلف بيان كنيم. ممكن است خودمان را با نوشتن مطالبي در دفتر خاطرات پيدا كنيم يا نامه‌اي خيالي به يك دوست بنويسيم، نقاشي كنيم يا تصوير چيزي را بكشيم، با صداي بلند آواز بخوانيم و بهرحال هركار ديگري انجام دهيم تا بتوانيم احسسات دروني‌مان را ابراز كنيم. بيان احساسات به‌ ما كمك مي‌كند تا دريابيم برخي از چيزها به احساس انزواي ما مربوط مي‌شود مثل غم، عصبانيت و درماندگي.
امكان دارد ما توانايي اين را داشته‌ باشيم كه بررسي كنيم اين احساسات از كجا مي‌آيند و چگونه به زندگي ما مربوط مي‌شوند. زماني كه ارزيابي اين موارد را شروع مي‌كنيم، براي ايجاد تغييراتي در احساساتمان نيز توانمندتر مي‌شويم.

۲- بايد فعال‌تر شويم:
بزرگ‌‌ترين تغيير، از بين بردن حالت ركود و فعال‌تر شدن است. چنانچه ما در حال ازدست دادن كسي هستيم مثل خانواده، پدر و مادر و يا دوست؛ مي‌توانيم آن‌ها را ببينيم يا برايشان ايميل بفرستيم يا به آن‌ها تلفن بزنيم. هم‌چنين، صحبت كردن با يك دوست فهميده، غالباً به ما كمك مي‌كند در حالاتمان تغييراتي ايجاد كنيم.
چنانچه دوست خوبي نداريم، صحبت كردن با يك روحاني، معلم يا مشاور مي‌تواند نقطه شروعي باشد. اگر بدليل از دست دادن فردي كه فوت كرده است، تنها شده‌ايم، مي‌توانيم ماتم خود را بخاطر از دست دادن وي بيان كنيم و خاطرات خوش با او بودن را به ياد آوريم و مطمئن باشيم كه اين خاطرات هميشه با ما خواهند بود. و بدين ترتيب مي‌توانيم از احساس تنهايي فاصله بگيريم. اين كار به هنگام از دست دادن دوست يا عزيزانمان نيز مفيد خواهد بود.

۳- در كلوپ‌ها يا فعاليت‌هاي گروهي شركت كنيم:
شركت در برخي فعاليت‌ها يا كلوپ‌ها باعث مي‌شود بعضي كارها را به انجام برسانيم. زماني كه دريك فعاليت لذت‌بخش شركت داريم، ذهنمان از احساس تنهايي دور مي‌شود. هم‌چنين، بدين طريق مي‌توانيم مستقيماً حالتمان را تغيير دهيم. اين كار مي‌تواند به ما فرصت ملاقات با مردم را بدهد، افرادي كه علائق مشابهي با ما دارند و نيز تمريني براي رويارويي و ديدن مردم مي‌باشد. اين تأثيرات گاهي به سرعت و گاهي نيز به كندي صورت مي‌گيرد. ممكن است، واقعاً، نياز داشته‌ باشيم كه به سمت ديدن و صحبت كردن با مردم حركت كنيم.
به منظور جلوگيري از حالت انزوا، بايد تلاش كرد به گروه‌هاي مختلفي كه وجود دارند (گروه‌هاي دوستي، ورزشي، هندسي، اجتماعي، محله و…) ملحق شد، يا علاقه جديدي را در خود گسترش دهيم فقط به خاطر اينكه فكر مي‌كنيم اينكار ما را بهتر و جذاب‌تر مي‌كند.
روش بهتر شركت در كاري است كه قبلاً از آن لذت مي‌برده‌ايم يا فكر مي‌كنيم جالب است. احتمال دارد حتي افرادي را پيدا كنيم كه راهي مشابه ما دارند. دريافت حقوق اضافي يعني اينكه ما درك كرده‌ايم كه مي‌توانيم وارد بعضي از فعاليت‌ها شده و بدون هيچ‌گونه احساس تنهايي، كاملاً به آن فعاليت علاقه‌مند شويم.

نتيجه:
هر فردي، در هر زماني احساس تنهايي مي‌كند. بكارگيري برخي از روش‌هاي پيشنهادي فوق، كمك مي‌كند تا بهتر براين احساس فائق شويم. چنانچه دريافتيد به سختي مي‌توانيد با احساس انزواي خود مواجه شويد، ممكن است خواهان كمك گرفتن از يك متخصص سلامت رواني باشيد. مي‌توانيد با ما تماس بگيريد.
برگرفته از: وردپرس