بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: داستانی دلخراش / دستگيری زوج جوان به اتهام آزار كودك 4 ساله!

  1. #1
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض داستانی دلخراش / دستگيری زوج جوان به اتهام آزار كودك 4 ساله!

    درپی شكنجه شدن پسر 4 ساله تهرانی، والدين جوان او به عنوان عاملان كودك‌آزاری از سوی پليس دستگير شدند و تحقيقات از آنها ادامه دارد. جام جم:ساعت 50‌/‌21 شامگاه یكشنبه این هفته یك خودروی سواری مقابل بیمارستان كودكان مفید توقف كرد و زنی جوان در حالی كه پسر كوچولویی را بغل كرده بود، سراسیمه از خودرو پیاده و وارد بیمارستان شد. زن با ترس و وحشت درخواست می‌كرد فرزندش نیما را نجات دهند:« باور كنید من فقط او را كتك زدم، قصد آسیب رساندن به او را نداشتم.» در حالی كه زن ضجه می‌زد، مردی جوان هراسان به سمتش آمد تا او را آرام كند، اما زن وی را به كناری هُل داد و دوان دوان به سمت در ورودی اورژانس رفت. درپی این درخواست، پرستاران به كمك او شتافتند و كودك را كه بی‌هوش بود و به سختی نفس می‌كشید، به بخش كودكان انتقال دادند. زن جوان و مردی كه همراهش ایستاده بود، بی‌قراری می‌كردند و هر دو با التماس از پزشكان می‌خواستند فرزندشان را نجات دهند. آثار شكنجه بر بدن كودك پزشكان در بررسی وضعیت كودك با مشاهده آثار كبودی زیر چشمانش و سوختگی در بدن نحیف وی متوجه شدند او بارها شكنجه شده است. پزشك معالج كودك با اطلاع از این موضوع، ماموران حراست بیمارستان را خبر كرد و خواست با پلیس تماس بگیرند و از خروج والدین پسر 4 ساله از بیمارستان جلوگیری كنند. دقایقی بعد ماموران كلانتری قلهك تهران عازم بیمارستان شدند و با هماهنگی قضایی والدین جوان نیماكوچولو را بازداشت و به كلانتری منتقل كردند. تلاش برای نجات جان نیمای 4 ساله ادامه یافت تا این‌كه او بعد از چند ساعت دست و پنجه نرم كردن با مرگ به هوش آمد. روز بعد با به هوش آمدن نیما، پرستاران هنگام بررسی وضعیت جسمانی او مشاهده كردند ناخن یكی از انگشتان نیما با انبر كشیده شده، آلت تناسلی‌اش سوخته و بخشی از پوست سرش نیز كنده شده است. شواهد نشان می‌داد این كودك مدت‌هاست شكنجه می‌شده است. با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و والدین پسر آسیب‌دیده به طور جداگانه در كلانتری قلهك تهران بازجویی شدند. اعتراف مادر به كتك زدن كودك مادر نیما به پلیس گفت: 15 سال پیش ازدواج كردم و در این مدت با شوهرم هیچ اختلافی نداشتیم. یك هفته پیش وقتی با دو فرزندم به خانه پدری‌مان در شهر تبریز رفتیم، پسر 2 ساله‌مان نزد آنها ماند و نیما را با خود به تهران آوردیم. زن متهم افزود: نیما در نبود برادرش مدام بی‌قراری می‌كرد. از این وضع خسته شده بودم عصر حادثه وقتی به خانه بازگشتم، دیدم نیما و پسر همسایه‌مان خانه را به هم ریخته‌اند و شیطنت می‌كنند. عصبانی شده و پسر همسایه را از خانه بیرون كردم. نیما را هم به اتاق برده و كتكش زدم. التماس و گریه‌های كودكانه‌اش در من اثر نمی‌كرد. متهم افزود: ابتدا چند سیلی به سر و صورتش زدم. بعد با سیخ چند ضربه به او زدم كه بدحال شد و زمین افتاد. چند بار صدایش زدم ولی جواب نداد. ترسیده بودم. در تماس با شوهرم، ماجرا را برایش گفته و خواستم هرچه زودتر به خانه بیاید.متهم ادامه داد: شوهرم به محض ورود به خانه و دیدن نیما وحشت كرد. باور نمی‌كرد آنقدر او را زده‌ام كه بیهوش شده است. وی اضافه كرد: 2 نفری پسرمان را به بیمارستان رساندیم. باور كنید فقط همین یك بار نیما را كتك زدم. پدر، همسرش را بی‌گناه و خود را مقصر دانست درپی اظهارات زن متهم، شوهرش در بازجویی ادعاهای همسرش را نپذیرفت و گفت:‌شكنجه پسرم نیما، كار من بود.همسرم بی‌گناه است. نیما در خانه خیلی شیطنت می‌كرد و هربار كه من و مادرش را اذیت می‌كرد و به حرف‌هایمان گوش نمی‌داد، او را بشدت كتك زده و موهایش را می‌كندم. بنابر این گزارش، درپی اظهارات متناقض این زن و شوهر جوان، برای آنها قرار قانونی صادر شد. وضعیت عمومی نیما، پسر 4 ساله رضایتبخش اعلام شده است. او اكنون در بخش جراحی كودكان بیمارستان مفید تهران بستری است.
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  2. #2
    ستاره ی سهیل 10 آواتار ها
    • 356

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    با شنیدن این اخبار انسان قلبش به درد میاد.

    چقدر یک انسان میتونه سنگ دل باشه که با یک کودک این طور برخورد کنه.

    حالم خیلی گرفته شد . امیدوارم دیگه شاهد این اتفاقات وحشت ناک نباشیم . به امید اون روز...

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •