اين سوال بي ترديد يكي از بيشترين سوالاتي است كه افرادي كه سعي دارند وضعيت فعلي شان را سر و سامان ببخشند و به اصطلاح در جاده ي موفقيت گام بردارند ، مطرح مي سازند . امروزه ما در اجتماعي زندگي مي كنيم كه مي توان شانس و موفقيت خود را در زمينه هاي بي شماري امتحان كرد. فرصتهاي شغلي براي سنين گوناگون فراهم شده است . زنان نقش پر رنگيتري نسبت به گذشته در جامعه ايفا مي كنند . اگر چه حق انتخاب هاي بسيار زياد ، دست ما را براي انتخاب كردن موارد بي شماري باز مي گذارند ، اما همين مسئله ما را بيشتر سر در گم و نگران مي سازد . به عبارت ديگر، آهنگ تغيير چنان زياد است كه كار انتخاب افراد را مشكلتر مي كند.

واضح است كسي كه نمي داند چه كند و هدف روشني ندارد ، هرگز نمي تواند موفق شود. اما داشتن اهداف و تمايلات واضح و روشن در زندگي ، شانس موفقيت را صد چندان مي كند . اهداف و آرزوهاي درهم و بر هم باعث آشفته شدن افكار مي شود و نتايج مبهمي را به همراه خواهد داشت . داشتن تصوير روشني از اهداف و خواسته ها، شرط اول رسيدن به موفقيت است . اما يكي از شرايط مهم موفقيت شناخت دقيق و منظم در چند مرحله براي رسيدن به موفقيت براي هر انساني مهم و ضروري مي باشد . پس از شناخت اهدافتان ، سعي كنيد كه با تلقين اين اهداف را ملكه ي ذهنتان بكنيد.

تلقين روشي ساده است . به اين ترتيب كه محلي ساكت را انتخاب كنيد،آرام بنشينيد ودر خود فرو رويد . مشكلات معمول را از ذهنتان دور كنيد و بر بالهاي خيال سوار شويد و با تكرار جملات تاكيدي روياي خود را به ضمير نا هوشيار ذهنتان بسپاريد . بعنوان مثال با خود بگوييد: من انساني بي نظيرم كه مي توانم به اهدافم دست يابم.

من شايستگي رسيدن به موفقيت و در آغوش كشيدن خوشبختي را دارم . با اعتماد به نفس فوق العاده اي كه دارم ، شرايطي را فراهم خواهم ساخت كه به كار دل خود پرداخته و در آمد سرشاري را نصيب خود كنم.

ذهن ناهوشيار كمكم كن تا آنچه را كه واقعا مي خواهم به دست آورم .

بعد از گفتن اين جمالت تاكيدي ، به خود بقبولانيد كه به مقصود خود رسيده ايد و آرزوهايتان تحقق مي يابد . تا زماني كه ذهن ناهوشيار خود را در جهت تحقق آرزوهايتان هدايت مي كنيد ، آن نيز بي درنگ با نيروي شگفت انگيز ش سعي مي كند تا شرايطي براي تحقق آرمانهايتان فراهم سازد. البته علاوه بر اين تكنيك ها مي توانيد با متخصصان ، مشاوران و دوستاني با تجربه و موفق خود در اين زمينه مشورت كنيد.

در واقع بيشتر مردم از اهميت و تاثير شگرف واژه ها غا فلند . واژه ها بر انگيزاننده ي نيرو بخش ترين عواطف و احساسات مي باشند . گفتن چند كلمه اي محبت آميز ، جمله ي تشويق آميز و يا حتي يك تبريك ، تاثير فوق العاده اي بر روحيه ي افراد مي گذارد. به بيان ديگر ذهن نا هوشيار ما بدون توجه به ماهيت كلمات آنها ضبط و بايگاني مي كند.

دانشمندان عقيده دارند كه عامل مهم و اساسي ايجاد انگيزه در انسان ، تصوري است كه او از توانايي هاي خويش دارد، حال چه اين تصورات حقيقي باشد ، چه غير حقيقي.

شايد شما با خواندن اين سطور با خود فكر كنيد كه نمي توانيد اين قدرت را داشته باشيد كه تصور خوبي از خود به ذهنتان ارائه دهيد . گاهي سرزنها و سركوفت ها ي دوران كودكي و نوجواني چنان در ذهن افراد حك مي شود كه زدودن آن از پرده ي ذهن كار بسيار دشواري است، اما همان طور كه يك برنامه ي كامپيوتري را مي توان تغيير داد. برنامه ي ذهن نا هوشيار را نيز مي توان عوض كرد. براي اين كار بايد نظام باور ها و الگوهاي احساسي و فكري نهفته در ضمير نا هوشيار خود را به دقت بررسي كرده و در مفاهيم آن تعمق كنيم و آن گاه افكار مثبت را جايگزين اين ديدگاه هاي منفي كنيم. البته همان طور كه در بالا نيز به آن اشاره كرديم ، تلقين روشي مناسب براي اين كار است . اما تلقينات و جملات تاكيدي تا چه اندازه اي تاثير دارند؟ شايد شما در باره ي داروهاي دل خوش كنك چيزي شنيده باشيد . داستان از اين قرار است كه روزي يكي از مشتريان اميل كوئه، دانشمند و دارو ساز فرانسوي ، به نزد او آمد و با اصرار از او خواست كه بد ون نسخه دارويي را در اختيارش قرار دهد. اين در حالي است كه بيمار از درد شديدي شكايت داشت. داروساز براي رهايي از دست اين مشتري سمج تنها چند قرص تقويتي را به عنوان دارويي موثر به او داد.

چند روز بعد همان بيمار با رضايت كامل و در حاليكه از هيچ درد و مرضيشكايت نداشت ، به نزد دكتر آمد و از او به خاطر داروهاي موثرش ! سپاسگزاري كرد. در واقع آنچه كه اين بيمار را درمان كرد، ايمان او به دارو و دارو ساز بود، او در ذهن خويش درمانرا امري مسلم مي دانست و در نتيجه تحقق اين باور، همان شد كه او مي خواست.


بنابراين براي رسيدن به اهداف خود بايد نخست به تحقق اهدافتان باور داشته باشيد و اين كار جز با تلقين و سپردن آن به ضمير نا هوشيار صورت نمي گيرد. تلقيناتي كه به اين ترتيب براي ضمير نا هوشيار خود تدارك مي بينيد، بايد آنقدر تكرار شود كه با شخصيت شما يكي شود.

هر زمان كه به شما احساس پذيرفتن دست داد و احساس كرديد كه آنچه را كه مي گويد حقيقت دارد، برنامه ي جديدي در ذهنتان شكل مي گيرد و شخصيت جديدي را خلق مي كنيد . افكار سياه و منفي جاي خود را به افكار روشن و مثبت مي دهند كه ميل، اشتياق، تحرك و انگيزه را در شما به وجود مي آورند . مطمئن باشيد كه با انجام دادن همين كار ساده در خوشبختي را به روي خود باز خواهيد كرد . مردان و زنان موفق اين فرمول را در راس كارهايش قرارداده، و نتيجه ي آن را گرفته اند . كافي است باور كنيد كه مي توانيد موفق شويد . افراد موفق كساني هستند كه آماده اند از لذت ها و موفقيت هاي زود گذر چشم بپوشند و براي رسيدن به اهداف بزرگ زندگي شان تلاش و فعاليت كنند .

به عنوان مثال ، مطالعه ي مرتب و منظم در زمينه ي تحصيلي و شغلي ، نظم ووقت شناسي ، اگر چه كمي سخت است ، اما باعث افزايش مهارت و تمركز بر روي فعاليت هاي انسان شده و تاثير شگرفي در موفقيت او دارند. حال آنكه دير بيدار شدن هنگام صبح ، نوشيدن چاي و گپ زدن با دوستان در وسط كار اگر چه لذت هاي آني در پي دارد ، اما در دراز مدت باعث عدم پيشرفت و دست نيافتن به اهداف مورد نظر مي شود.

افراد موفق در زندگي اهدافي داشته و براي رسيدن به آن برنامه ريزي مي كنند. در واقع آنها از وقتشان بهترين استفاده را مي برند. افراد موفق توانايي حلاجي ، تجزيه و تحليل فهرست بندي و مشخص كردن كارها را دارند و از اين توانايي به عنوان سكوي پرشي براي پريدن به سوي افقهاي بي كران موفقيت ، اعتماد به نفسو خوشبختي بهره مي گيرند. افراد موفق پيش از انجام هر كاري مقدمات آن را فراهم مي سازند . اين كار نه تنها باعث صرفه جويي در وقت مي شود، بلكه فقدان امكانات ، آنها را از اتمام كار دلسرد نمي كند.

افراد موفق در تمام عمرشان به عنوان يك شاگرد باقي مي مانند. براي آنان يادگيري هيچگاه به پايان نمي رسد. هر چه بيشتر ياد مي گيرند ، احساس اعتماد به نفس شان بيشتر مي شود و انگيزه ي بيشتري براي ادامه كارشان پيدا مي كنند .

افراد موفق به توانايي و استعداد خود پي برده اند . آنان حوزه هايي را كه مي توانند در آن منحصر به فرد باشند، به خوبي يافته اند .

افراد موفق كساني هستند كه خوب مي دانند چه كاري را بهتر انجام مي دهند و از آن لذت مي برند . آنها مي دانند چه كاري در زندگي شان دگر گوني ايجاد مي كنند ، و به همين دليل روي همان كار تمركز مي كنند . آنها توانايي خود را بر روي انجام كارهايي تمركز مي كنند كه نقش كليدي دارد.

افراد موفق هميشه به دنبال نقطه ضعف هاي خود مي گردند و براي اصلاح آنها سعي و تلاش مي كنند . آنها هميشه اين سوال را در ذهن خود دارند:”چه چيز در من وجود دارد كه باعث پيشرفت من است؟ ” آنها مسئوليت كارهايشان را مي پذيرند و براي يافتن علل مشكلاتشان گناه را به گردن ديگران نمي اندازند ، بلكه به خاطر اشتباها ت خود مي دانند.

افراد موفق به راحتي و آسايش جسم و روان خود اهميت مي دهند و حداقل يك روز را در هفته به استراحت اختصاص مي دهند. در اين روز آنها از تمام فعاليت هايي كه به ذهن و جسمشان فشار وارد مي كند ، دوري مي كنند.

افراد موفق خودشان را دوست دارند وبه خودشان احترام مي گذارند. براي اين كار مداوم با خودشان گفتگوهاي مثبت و سازنده اي دارند.

منبع: تکفال