چکيده: اداره موفق هشت سال دفاع مقدس دوران سراسر افتخاري است که ذهن هر ناظر کنجکاوي را متوجه خود ميسازد. به راستي مديريت عملياتهاي دفع مقدس و الگوي مديريت بحران آن چيست که توانست اينچنين قدرتمندانه و افتخار آميز ايران را از اين تجاوز عظيم پيروزمندانه حفظ کند. طراحي اجرا و سازماندهي عمليات کربلاي پنج و درهم شکستن دژهاي شرق شهر بصره و عبور تاريخي رزمندگان اسلام از رود خروشان اروند در عمليات والفجر هشت هنوز به عنوان يک معماي مديريتي باقي مانده است.
و اين پرسشي است که آن به صورت کاملا علمي عرضه نشده است و توصيف اين پديده در قالب يک مدل مفهومي در دانش مديريت حداقل اقدامي است که در اين زمينه ميتواند انجام پذيرد. در اين پاياننامه سعي شده است بر اساس مدلهاي مختلف مديريت بحران يک مدل انتخاب و با توجه به اسناد و مدارک و گزارههاي مديريتي اين دو عمليات و براساس روش تجزيه و تحليل رويش نظريه مدل مفهومي مديريت بحران دوران دفاع مقدس با تاکيد بر دو عمليات والفجر هشت و کربلاي پنج استخراج شود.
مديريت بحرانهاي کشور در همه زمينهها امري نيست که به توان به سادگي از کنار آن گذشت و استفاده از الگويي که منحصر به فرد است و در خود ايران تمامي گزارههاي آن انجام شده و با بافت فرهنگي ارزشي و مديريتي ما نيز سازگاري تام دارد در اين زمينه بسيار کارساز خواهد بود و راهگشاي خوبي براي مديريت بحرانهاي کشور در آينده ميباشد. اگر چه اين مدل در دوران دفاع مقدس صورت پذيرفته است ولي اگر اين الگوي مديريتي در هر عرصهاي با ويژگيهاي خاص خود به کار گرفته شود ميزان موفقيت و کارآمدي را مثل دوران دفاع مقدس بالا ميبرد.