یك هفته پس از خلقت آدم:
چون حوا بدون پدر و مادر بود آدماصلا مشكلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت.

پانصد سال پس از خلقت آدم:
با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف بلند داد میزنی : هاكومبازانومبا (یعنی من موقع زنمه)
بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. بادامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن : از خودت غار داری؟ دایناسور آخرین مدلداری؟ بلدی كروكدیل شكار كنی؟ خدمت جنگ علیه قبیله آدم خوارها رو انجام دادی؟ بعد عروسخانم كه اون هم از این دامن های چین چینی پوشیده با ظرفی كه از جمجمه سر بچه دایناسورساخته شده برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.

دو هزار و پانصد سال بعداز اختراع آدم:
انسان تازه كشاورزی را آموخته. وقتی داری توی مزرعه به عنوان شخمزدن زمین عمل می كنی با دیدن یه دختر متوجه میشی كه باید ازدواج كنی. برای همین بامقدار زیادی گندم به مزرعه پدر دختره میری. اونجا از تو می پرسند : جز خودت كه اومدیخواستگاری چند تا خر دیگه داری؟ چند متر زمین داری؟ چند تا خوشه گندم برداشت می كنی؟آیا خدمت در لشگر پادشاه رو به انجام رسانده ای؟
بعد عروس خانم با كوزه چایوارد میشه و شما هم واسه اینكه نشون بدی خیلی هول شدید تمام كوزه رو روی سرتون خالی می كنید.

ده سال قبل:
شما پس از اتمام خدمت مقدس سربازی به این نتیجهمی رسید كه باید ازدواج كنید و از مادرتان می خواهید كه دختری را برایتان انتخابكند. در اینجا اصلا نیازی نیست كه شما دختر را بشناسید چون پس از ازدواج به اندازهكافی فرصت برای شناخت وجود دارد. در ضمن سنت چای ریزون كماكان پا بر جاست.

هم اكنون:
به دلیل پیشرفت تكنولوژی در حال حاضر شما به آخرین نسخه یاهومسنجر احتیاج دارید. البته از (ام اس ان) یا (آی سی كیو) هم می توانید استفاده كنیدولی آنها آیكنهای لازم برای خواستگاری را دارا نمی باشند. پس از نصب یاهو مسنجر بهیك روم شلوغ رفته هر اسمی كه به نظرتان زیباست " اد " می كنید و با استفاده ازآیكنهای مربوطه خواستگاری را انجام می دهید. البته یاهو قول داده كه نسخه جدیددارای امكانات ازدواج و زندگی مشترك نیز باشد !