۱) مدیریت را تعریف کنید؟
مدیریت، علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف است.
۲) وظایف مدیریت را نام ببرید؟
الف) برنامه ریزی
ب) سازماندهی
ج) رهبری
د) هماهنگی
و) نظارت
ر) اهمیت بازخورد در مدیریت
ز) تغییر هدف سازمان
ه) انگیزش
۳) برنامه ریزی را توضیح دهید؟
مدیر با پیش بینی و ارزیابی آینده، توان و امکانات لازم را برای واکنشهای مناسب در برابر رویدادها، در راستای دستیابی به هدفu آماده می سازد. مدیر، در این راستا نخست باید طرحی از اقدامها و فعالیتهایی را که باید انجام شوند، تهیه کند. این طرح، هم باید نتایج را پیش بینی کند و هم مسیر فعالیتهایی را که باید دنبال شوند؛ مراحلی که باید پشت سر گذاشته شوند و سرانجام روشها و راههای انجام کاری را که باید صورت گیرد، روشن سازد.
۴) سازماندهی را توضیح دهید؟
سازمان دادن به یک فعالیت یا یک امر، فراهم آوردن همه چیزهایی است که بتوانند در راه انجام آن کار و یا فعالیت، مفید واقع شوند. به علاوه مدیر باید سلسله روابط انسانی و ارتباطات مادی متناسب با هدفها و منابع رهبری خود را برقرار سازد و بین آنها هماهنگی ایجاد کند.
۵) رهبری را توضیح دهید؟
رهبری یا فرماندهی یعنی هدایت و جهت دهی افراد در انجام دادن کار. لازمه اعمال درست رهبری، وجود ویژگیها و تواناییهای لازم ــ با توجه به نوع کاری که باید انجام شود ــ در شخص رهبر است.
۶) هماهنگی را توضیح دهید؟
مدیر موظف به هماهنگ کردن فعالیتهای اعضای سازمان، در شبکه همکاری میان اعضا به طور هدفمند می باشد. هماهنگی برای انجام هر کاری ضرورت دارد.
۷) نظارت را توضیح دهید؟
نظارت، به معنای روش و یا وسیله ای است که درستی انجام امور را در مقایسه با طرح و برنامه و یا تصمیم گرفته شده بررسی می کند. برای نظارت مؤثر، چهار شرط زیر لازم است: نخست اینکه نظارت با سرعت توأم باشد؛ دیگر اینکه پیگیری شود؛ سوم اینکه ضمانت اجرایی داشته باشد؛ و سرانجام اینکه نظارت با تدابیری همراه باشد که از تکرار نارسایی جلوگیری کند.
۸) اهمیت بازخورد در مدیریت را توضیح دهید؟
مدیر برای نظارت خویش نیازمند دریافت اطلاعات و آگاهی از چگونگی انجام کار در هر گام است. وی با دریافت نشانه ها، علایم و اطلاعات و تحلیل و مقایسه آنها با هدف، درستی انجام کار را در آن مرحله بررسی می کند. اگر کار انجام شده در راستای هدف باشد، این خود دلیلی بر لزوم ادامه به کارگیری همان راهکارها و شیوه ها و ابزارها و وسایل قبلی و با همان اعضای سازمان می باشد. اگر چنین نبود مدیر با تشخیص علت ناهمخوانی، نتیجه کار با هدف، تصمیم لازم در راهنمایی افراد سازمان و بازآموزی آنان و یا تکمیل وسایل و اصلاح شیوه کار اتخاذ می کند. به این ترتیب، در هر گام، با دریافت اطلاعات و آگاهی از نتیجه کار، مدیر، مدیریت بهتری را همراه با همکاری و انگیزه بیشتر اعضای سازمان ارائه می دهد.
۹) تغییر هدف سازمان را توضیح دهید؟
چنانچه با تمام تلاشها به هدف نرسیدیم، باید هدف را تغییر داده و آن را با امکانات، شرایط و توان اعضای سازمان متناسب سازیم. اعمال این تغییر نیز به عهده مدیر است. در این تغییر هدف، هم دورنمای ارتقای توانها و افزودن بر هدفهای آینده سازمان می تواند وجود داشته باشد و هم کاهش کمّی و کیفی اهداف و اکتفا کردن به هدفهای ساده اگر اولی نشانگر مدیریتی توانمند است دومی از مدیریتی ناتوان و ناکارا خبر می دهد. در واقع عقب نشینی در اولی، برای انطباق با شرایط، به منظور افزودن بر توان مجموعه سازمان از مدیر تا اعضا صورت می گیرد، در حالیکه در دومی عقب نشینی دائمی و همیشگی است.
۱۰) انگیزش را توضیح دهید؟
انگیزه را که بروز هرگونه رفتاری از انسان تجلی آن است، مجموعه نیازها، تمایلات و محرکهای درونی انسان می توان تعریف کرد. وظیفه اصلی مدیر برای رسیدن به هدفها، ایجاد انگیزه است. نخست ایجاد انگیزه در شخص مدیر و سپس ایجاد انگیزه در اعضای سازمان.
۱۱) نیازهای انسان به چند دسته تقسیم می شوند؟ توضیح دهید.
۱) نیازهای زیستی (که بین انسان و حیوان مشترک است.)
۲) نیازهای انسانی (ویژه انسان است.)
۱) نیازهای زیستی مانند نیاز به غذا، سرپناه، امنیت و غیره که از راه افزایش درآمدها و پاداشهای مادی می توان این نیازها را برطرف کرد. چگونگی برطرف کردن این نیازها و الگوی مصرف آنها با توجه به وجود تفاوت بسیار از نظر هزینه های آن، بسته به دید مصرف کننده، نقش سرنوشت سازی در خرسندی انسانها دارد.
۲) نیازهای انسانی که ویژه انسان است عبارتند از: دانش، کار جالب، قدردانی و فرصت ابراز خلاقیت و کار. رفع این نیازها نه تنها انگیزشی عمیق برای کار انسان به شمار می رود بلکه می تواند در کاهش انتظار و توقع انسان برای رفع نیازهای زیستی اش نیز مؤثر باشد. وارونه ی آن نیز مصداق دارد.
۱۲) ویژگیهای مدیریت خانواده را ذکر کنید؟
۱) تفاوت در هدفها
۲) تفاوت در تعدّد مدیریت
۳) پویایی مدیریت خانواده
۴) غیر قابل پذیرفتن برکناری مدیر و انحلال خانواده
۱۳) تفاوت در هدفها را مختصراً توضیح دهید؟
هدفهای خانواده بسیار گوناگون است مانند:
پرورش و آموزش (دینی و غیردینی) فرزندان، تربیت اجتماعی فرزندان دوستدار میهن خود و غیره این هدفهای گوناگون، کاملاً با هدفهای مدیران مؤسسات خصوصی که به دنبال حداکثر سود شخصی هستند و مدیران مؤسسات دولتی و عمومی که در پی نفع اجتماعی ناشی از تولید کالاها و خدمات خود هستند، متفاوت است. فراوانی هدفها و پیچیدگی ناشی از ترکیب آنها، به ویژه نقش مهم رشد روانی اعضای خانواده به عنوان هدف اصلی و تأثیر آن بر دیگر هدفها، ویژگیهایی را برای مدیریت خانواده به وجود می آورد، که بی همتاست.
۱۴) تفاوت در تعدّد مدیریت را شرح دهید؟
بر خلاف مدیریت در دیگر نهادهای اجتماعی، مدیریت خانواده از تعدّد مدیریت برخوردار است. در آغاز تشکیل خانواده و تا چندی پس از آن، زن و مرد با هم باید مدیریت خانواده را عهده دار شوند. چه از نظر تقسیم کار بین زن و مرد و چه از نظر ضرورت جلب موافقت طرف دیگر برای انجام امور خانواده، از سوی پدر و مادر مدیریت مشارکتی انجام می شود. این نکته، ضرورت آمادگی قبلی مدیران از نظر ایجاد توان به عهده گرفتن مسؤولیتها را مطرح می سازد.
۱۵) پویایی مدیریتی خانواده را شرح دهید؟
مدیریت خانواده پس از تولد فرزندان از همان آغاز، دگرگون می شود؛ زیرا خانواده با مسایل و رویدادهای تازه ای که پیشتر وجود نداشته اند روبه رو می گردد. پویایی مدیریت خانواده تنها در زایش و پرورش فرزند یا فرزندان و تأمین نیازها و خواسته های آنان متناسب با رشدشان خلاصه نمی شود. به نسبت کمی رشد روانی زن و شوهر جوان، اطرافیان به ویژه آنان که پیش از ازدواج، فرزندان خود را خودکامه اداره کرده اند، به دخالت خود در مدیریت خانواده نوپای آنان نیز ادامه می دهند. چنین دخالتهایی که گاه سبب ازهم گسیختگی خانواده نوپا می شود، مهمترین مشکل مدیریت خانواده را تشکیل می دهد. هماهنگی این مجموعه های متغیر، وجود مدیریتی پویا را برای خانواده ضروری می سازد. چنین مدیریتی باید توان رویارویی با همه این دگرگونیها را داشته باشد و تصمیم گیریهای شایسته ای در هر مرحله، با توجه به هر مشکل و مسأله ای اتخاذ کند.
۱۶) نقش مدیریت خانواده در نگرش به زندگی چیست؟
۱) خوشبینی
۲) فداکاری
۳) عدالت خواهی
۴) دیگر نگرشها
۱۷) مدیریت خانواده چه تأثیری بر خوش بینی دارد؟
هر کسی می تواند دنیا را از زاویه ای منفی یا مثبت ببیند، ولی پذیرش مدیریت خانواده به دلیل نوع پذیرش که کاملاً خودخواسته است و زندگی مشترک با همسر و سپس پرورش فرزندان و ماهیت این روابط نمی تواند با نگرش منفی نسبت به زندگی همراه باشد. خانواده با مهر تشکیل می شود و پاکترین احساسات و بزرگترین فداکاریها در آن، نخست از سوی مدیران و سپس از سوی فرزندان نیز انجام می گیرد. مدیریت خانواده نمی تواند، به زندگی نگرش منفی داشته باشد وگرنه زندگی خانواده اگر هم ادامه یابد، بسیار پررنج خواهد بود.
۱۸) مدیریت خانواده چه تأثیری بر فداکاری دارد؟
ماهیت خانواده و مدیریت آن، در تمام مراحل، فداکاری و ازخودگذشتگی اعضاء را نسبت به هم می طلبد. تشکیل خانواده و مدیریت درست آن، با خودبینی و خودخواهی در تضاد است؛ زیرا هدفهای مادی و معنوی آن از این راه تأمین نخواهد شد. در واقع در خانواده، مدیریت ایثار لازم است.
۱۹) مدیریت خانواده چه تأثیری بر عدالت خواهی دارد؟
مدیران خانواده باید عدالت خواه باشند و دادگرانه در امور خانواده داوری و تصمیم گیری کنند وگرنه خانواده جای آرامش و آسایش و پناهگاه امن نخواهد بود. دادگری مدیریت خانواده، دادگری در جامعه را نیز تأمین خواهد کرد.