فال خون


اندکی درباره رمان فال خون اثر داوود غفارزداگان


«پشت سر را نگاه می‌کرد. پاهایش می‌لرزید و می‌دید مرگ، این جا سرسام‌آور است...».این کلمات، اوّلین بنای متنی داستان بلند «فال خون» است از غفارزادگان. وی، نامی آشناست در پهنه داستان‌نویسی معاصر ما؛ برای همین، فال خون، همان زبان و نثر شیوا و شسته‌رفته غفارزادگان را داراست.کتاب، به شیوه سوم شخص آغاز شده و تا به پایان، همین زاویه دید حفظ می‌شود. داستان، در فضای جنگ، قوام می‌گیرد و در عین حال، به دور از جنگ. تعلیق شدید در داستان، باعث می‌شود که آن را تا به صفحه 103، یک نفس و سر شوق خواند. داستان، در حقیقت، دو شخصیت بیشتر ندارد: یک سرباز و یک ستوان. در صفحات آخرین داستان است که شخصیتی سوم و متلاطم، مثل یک انگشت خارجی که همه چیز را بر هم می‌زند، به داستان، پای می‌گذارد و داستان، با مرگ هر سه شخصیت، پایان می‌یابد.سرباز و ستوان، برای گِرا دادن و دیده‌بانی، به بالای یک کوه رفته‌اند؛ کوهی که ظاهراً از جنگ و خشونت‌های آن، بسیار دور است، فقط گاهی صداهای گُنگی از جنگ، به گوش می‌رسد. سرباز و ستوان، کاری ندارند جز گرا دادن به توپ‌خانه خودی؛ امّا چنین کاری نمی‌کنند....شاید داستان بلند فال خون»، یک تجربه متفاوت در ژانر جنگ باشد. نگاه متفاوت نویسنده به جنگ و شخصیت‌های عجیبش، باعث برداشت‌های متفاوتی از داستان بلندی این چنین شود.البته دوربین، بیشتر محدود شده به سرباز؛ سربازی که انگار هنوز در اوان کودکی است. در ابتدای «فال خون»، شاهد تولّد شخصیت‌ها هستیم. البته سرباز، به راستی متولّد می‌شود و در کنار طبیعت، به ظاهر بکر کوه و محیط اطراف و در کَنَف شخصیتی ستوان و در گذر زمان درونی رمان، بزرگ می‌شود؛ امّا همه چیز، با یک فال تغییر می‌کند. فال، فال خون است برای سرباز. با آن که ستوان و سرباز، نسبت به فال بی‌تفاوت‌اند، امّا در آخرین پایه‌های رمان، درمی‌یابیم که آن فال، از کتاب مقدّس چینی، مقدّر سرباز بوده. و این، شاید بن‌مایه فال خون باشد؛ بن‌مایه‌ای بنا شده بر این فرضِ هندویی که سرنوشت انسان‌ها، از قبل رقم خورده است.آتش روی کوه، دوری و جدایی، این است سرنوشت مسافر. دو مرد در جستجوی سرپناه، در زیر شاخ و برگ درختی بزرگ. آتش اردوگاه مهاجران، در دوردست‌ها پیداست... .و در آخر فال خون می‌فهمیم که انگار نویسنده آن فال، نویسنده داستانی بوده به نام فال خون و از داوود غفارزادگان، فقط اسمی هست روی کتاب. شاید هم نویسنده فال خون، آن طالعگوی چینی بوده و غفارزادگان، مترجمی مسلّط به زبان چینی و فارسی....و در نهایت، فال خون، داستان بلندی است در خورِ خوانده شدن چندین و چند باره....
کتاب "فال خون" که برای هفتمین بار تجدید چاپ شده ،داستان یک سرباز عراقی و مافوقش است که برای دیده بانی و شناسایی اجساد به ارتفاعات غرب ایران به نام هور اعزام می شوند. این سرباز در طول خدمتش در هراس دائمی از مرگ به سر می برد. در منطقه هور ماجراهای مختلفی با روایت های غفارزادگان بر آنها می گذرد.

رمان "فال خون" نوشته داوود غفارزادگان با محوریت دفاع مقدس توسط انتشارات سوره مهر به چاپ هفتم رسیده است. این رمان پیش از این به زبان های خارجی ترجمه و در کشورهای آمریکا و ترکیه منتشر شده است.
کتاب "فال خون" که برای هفتمین بار تجدید چاپ شده ،داستان یک سرباز عراقی و مافوقش است که برای دیده بانی و شناسایی اجساد به ارتفاعات غرب ایران به نام هور اعزام می شوند. این سرباز در طول خدمتش در هراس دائمی از مرگ به سر می برد. در منطقه هور ماجراهای مختلفی با روایت های غفارزادگان بر آنها می گذرد.
غفارزادگان "فال خون" را در سال 74 نوشته و محمدرضا قانون پرور استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تگزاس امریکا این رمان را با عنوان "fortune told in blood" ترجمه کرده که در امریکا منتشر شده است.
این کتاب در جشنواره ربع قرن دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.از غفارزادگان تاکنون رمان های شب ایوب و سنگ‌اندازان غار کبود توسط سوره مهر منتشر شده است.
چاپ هفتم "فال خون" تولید مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری است که در 72 صفحه، قطع رقعی منتشر شده است.
معرفی داوود غفارزادگان:


او در سال 1338 در اردبیل متولد گردید. تحصیلاتش را در همان جا تمام کرد و به کار معلمی پرداخت.
بیش از دو دهه داستان هایی با موضوعات متنوع و برای مخاطبان متنوع نوشته است. جایزه 20 سال ادبیات داستانی(بزرگسالان) به خاطر اثر ارزشمندش ما سه نفر هستیم به او تعلق گرفت. وی یکی از موثرترین نویسندگان در عرصه ادبیات کودک و نوجوان است.نشان طلایی از جشنواره بزرگ برگزیدگان ادبیات کودک و نوجوان (انجمن نویسندگان کودک و نوجوان)به عنوان یکی از بهترین داستان نویسان دو دهه از جوایز دیگر اوست.