تاثير نفت بر نماگرهاي اقتصاد کلان ايران: با تاکيد بر مکانيزم هاي انتقال و آثار مرادي محمدعلي* * دانشكده كارآفريني دانشگاه تهراندرآمدهاي نفتي تاثيرات عميق و گسترده اي در اقتصاد کشورها دارد. با عنايت به اينکه طي دهه هاي اخير بويژه از نيمه اول دهه 1350، ايران با درآمدهاي نفتي بالايي روبرو بوده و به اشکال مختلف براي مصرف و سرمايه گذاري اختصاص داده است، هدف اين مقاله شناخت و تحليل تاثير نفت بر متغيرهاي اقتصاد کلان است. نظر به اينکه رشد اقتصادي و توزيع درآمد از متغيرهاي کليدي اقتصاد تلقي مي شوند، اين مقاله به اين دو متغير متمرکز است. از داده هاي دوره 1347–1385 استفاده و در چارچوب مباني نظري تئوري رشد اقتصادي و تئوري توزيع درآمد، تاثير نفت مورد سنجش و ارزيابي قرار مي گيرد. با عنايت به حجم کم نمونه آماري، از روش ARDL براي تخمين مدل هاي تصريح شده استفاده مي شود.كليد واژه: درآمد نفت، رشد اقتصادي، توزيع درآمد، ايران
شواهد آماري نشان مي دهد کشور طي دهه هاي گذشته رشد نازل درآمد سرانه همراه با رشد ناچيز بهره وري کل عوامل توليد و توزيع درآمد نامتعادل را تجربه کرده است. با وجود اين، نتايج مدل هاي برآورد شده نشان مي دهد درآمدهاي نفتي بر GDP در بلندمدت تاثير مثبت و معناداري دارد اما ضريب برآورد شده آن بسيار کوچک است. نتايج نشان مي دهد سرمايه انساني و سرمايه فيزيکي در بلندمدت تاثير مثبت و معناداري بر GDP دارد. همچنين نتايج مدل توزيع درآمد تاييد مي کند که ضريب متغير نفت بر توزيع درآمد منفي است و لذا نفت طي دوره مطالعه از تشديد توزيع نابرابر درآمدها جلوگيري کرده است. با وجود اين، ضريب برآورد شده اين متغير همانند مدل رشد اقتصادي کوچک است. سطح درآمد و سرمايه انساني بر ضريب جيني تاثير مثبت دارد و بدين مفهوم است که افزايش درآمد و افزايش سطح تحصيلات، توزيع درآمد را نامتعادل تر مي کند.