اولین آدم فضایی در مزرعه گندم/ فاش شدن راز كشف یك آدم فضایی در مكزیك
بعد از دو سال بی خبری، سرانجام گروهی از دانشمندان فضاشناس به این باور رسیدهاند كه موجود ناشناس مزرعه مكزیك یك آدم فضایی است نه انسان!
خبر آنقدر عجیب و حیرت آور بود كه بسیاری از سران كشورهای مختلف جهان از انتشار آن امتناع كردند و ترجیح دادند تا مردم، حضور آدمكهایی از جنسیغیر از خودشان را مانند همیشه فقط یك خیال باطل و نتیجه توهم انسانهای زمینی تلقی كنند؛ چرا كه با درز خبر در ابعاد گسترده معلوم نبود كه چطور باید به هراس و ترس مردم اثباط موضوعی كه طی صدها سال فقط دروغی بزرگ جلوه داده شده بود، پاسخ دهند. البته آنهایی كه دستی بر آتش داشتند و هر روز اخبار و اطلاعات را نه از روزنامه بلكه از طریق شبكههای اینترنتی دانبال میكردند، كمكم به اصل ماجرا پی بردند و به تدریج خبر دهان به دهان میان مردم كره خاكی منتشر شد؛ ((آدم فضاییها میان ما هستند، همینجا روی كره زمین!)).
مارائو لوپز- كشاورز مكزیكی- مثل همیشه داشت خودش را برای یك روز كاری دیگر آماده میكرد. صبح زود، هنوز آفتاب نزده از خانه بیرون زد و به طرف انبار حیاط پشتی رفت تا وسایل كارش را پشت تراكتورش بیندازد و قبل از گرم شدن هوا به زمین كشاورزیاش برسد. از در كه وارد شد، همهمه همیشگی باز هم نگرانش كرد. موشها بودند كه با ورود لوپز به هر طرف فرار میكردند. موشهای انبار هر روز بیشتر میشدند و كشاورز نگران محصولاتی بود كه باید تا چند وقت دیگر دور از تیررس موشهای همیشه گرسنه در آنجا انبار میكرد. تله موش هم دیگر این آخریها فایده نداشت. آخر موشها یكی دو تا نبودند كه با تله موش بشود كاری كرد. لوپز آن روز صبح مثل همیشه اول به سراغ تله موشها رفت تا اینكه سر و صدایی عجیب از یك طرف انبار بلند شد. كشاورز خوشحال از اینكه تلههای زنگ زده كهنهاش دوباره جانوری موذی را به دام انداختهاند به طرف صدا حركت كرد. جایی پشت الوارهای تكیه داده به دیوار انبار، تله موشی قدیمی و كهنه قرار داشت. صدا از همانجا میآمد. به خیال پیر مرد این بار موش زبل جان سالم به در برده بود و فقط گرفتار گیرههای سخت تله شده بود. برای همین بیلش را هم با خود برداشت تا در همان لحظه اول حیوان موذی را ناكار كند و انتقام همه خسارتهای این چند وقت را بگیرد. كشاورز هرچه به صدا نزدیكتر میشد بیشتر تعجب میكرد. صدای ناله حیوان به صدای یك موش گرفتار در تله شباهت نداشت. صدای هیچ حیوانی در قد و اندازه یك موش كوچك نمیتوانست آنقدر رسا و عجیب باشد. كشاورز فكر كرد شاید سمور یا حیوانی بزرگتر از موش در تله گیر كرده كه آنقدر خودش را با سر و صدا به در و دیوار میكوبد اما وقتی به تله رسید و الوارهای چوبی را كنار زد، از تعجب دیگر نه میتوانست حرف بزند و نه حركت كند. موجود گرفتار در تله انبار نه موش بود و نه سمور؛ موجود گرفتار شده یك حیوان عجیب بود!
آدم فضایی غرق شد
استخانهای برآمده و پوست ظریفی كه بدن بیموی حیوان را پوشانده بود و سر مثلثی و چشمان وق زدهاش در نگاه اول هر كسی را میترساند. جانور بر خلاف جثه نحیفش كه در حد و اندازه یك موش صحرایی بود، صدای عجیبی داشت و به شدت خودش را به در و دیوار میزد تا بلكه دست لاغرش را كه در اثر ضربه سریع گیره تله از مچ قطع شده بود از تله در بیاورد و فرار كند. جانور تقلا میكرد و كشاورز مكزیكی همان طور به او خیره مانده بود. جانور هیچ شباهتی به موش و سگ و گربه نداشت بلكه بیشتر به آدمی ناقصالخلقه شبیه بود كه هم دم داشت و هم اندازه یك موش بود! چند لحظهای گذشت تا پیر مرد با فریاد همسایهها را خبر كرد. مردم روستای متپك خیلی زود خودشان را به خانه لوپز رساندند. جانور همه را حیرت زده و هراسان كرده بود. برای همین هم خیلی زود بدون آنكه بخواهند ذرهای به كاری كه انجام میدهند فكر كنند، تصمیم گرفتند كه موجود عجیب را همان طور زنده زنده خاك كنند.
چاله ای كندند و حیوان را در آن انداختند اما هر با موجود با سر و صدای زیاد و تله به دست سر از خاك بیرون میآورد و البته قبل از آنكه بتواند فرار كند دوباره گرفتار كشاورزها میشد. همه وحشتزده فقط میخواستند به هر نحوی موجود مخوف را از بین ببرند. در باور مردم روستا موش خانه لوپز موجودی غیر زمینی بود كه برای نابودی آنها آمده بوده؛ پس باید زودتر خودشان آن را از بین میبردند. همه مانده بودند كه با جانور چه كنند كه آخر خود لوپز پیشنهاد داد حیوان را در آب غرق كنند. از ترس فرار دوباره حیوان، لوپز جانور عجیب را ساعتها در آب رودخانه نگهداشت تا دست آخر حیوان بعد از تقلا و تلاش فراوان از بین رفت!
با توجه به براق بودن بدن موجود فضایی ظاهرا این عكس بعد از كشته شدن و خارج كردن از رودخانه گرفته شده
دو سال جنجال و انتظار
پلیس ایالتی به سرعت خبردار شد اما زمانی به معركه مردم متپك رسید كه دیگر كار از كار گذشته بود و جانور مرده بود. ماموران پلیس فقط سعی داشتند مردم را آرام كنند چون اگر خبر به سایر نقاط كشور می رسید، معلوم نبود چه غوغایی به پا شود. البته خبر خیلی زودتر از آنچه آنها تصور می كردند پخش شد. تلویزیون دولتی مكزیك هم برای اینكه خیال مردم را راحت كند، تصاویری از این موجود ناشناخته نشان داد و اعلام كرد كه به زودی با تحقیق پژوهشگران همه چیز روشن می شود. ماه می سال 2007 در مكزیك با صحبت از موجود فضایی و شایعات آن گذشت. صحبت از غریبه ای غیرزمینی، نقل محفل هر روز مردم آمریكای لاتین شده بود. اما موجود فضایی هم با همه جار و جنجال ها مثل هیاهوهای دیگر آدمیزاد در روزمرگی زندگی مردم گم شد و دیگر كمتر كسی از موجود مخوف انبار خانه لوپز صحبت می كرد تا اینكه هفته گذشته، دوباره خبر به سرعت دهان به دهان چرخید و این بار ترس و حیرتی بیشتر از زمان پیدا شدن آن موجود فرازمینی به همراه آورد. تلویزیون دولتی مكزیك هفته گذشته در گزارشی پرده از حقیقتی برداشت كه همه مردم را دوباره نگران كرد؛ "در تحقیقات انجام شده در آزمایشگاههای پیشرفته كانادا و مكزیك، در نهایت ثابت شد كه موجود ناشناخته روستای متپك موجودی غیرزمینی است!"
رقابت فضا شناسها
وقتی موجود ناشناخته انباری مارائو لوپز تحویل ماموران پلیس ایالتی شد، هیچ كس نمی دانست كه باید با آن چه كار كند. دست آخر با چند روز تاخیر، موجود فضایی به همراه نامه ای فوق محرمانه روانه مكزیكوسیتی شد تا شاید مسئوولان بالا دست مكزیك برای آن تصمیمی بگیرند. حتی دانشمندان مكزیك هم وجود موجودی فضایی را در میان خودشان باور نمی كردند و آنها را جنجالی تبلیغاتی قلمداد می كردند كه در پشت آن اهداف سیاسی و اقتصادی پنهان است. گروه تحقیقاتی مكزیك همان روزهای اول از ادامه تحقیق روی موجودفضایی سر باز زد و جانور ناشناخته بی نام و نشان در گوشه ای از آزمایشگاه های پایتخت جای گرفت. تا اینكه – دانشمند 56 ساله انگلیسی- با شنیدن خبر آدمك فضایی مكزیك دست به كار شد و با تشكیل گروهی تخصصی با همكاری چهار آزمایشگاه تخصصی در كانادا و مكزیك پژوهش گسترده ای روی جسد موجود ناشناخته آغاز كرد. مائوسان دو سال روی بدن موجود ناشناس كار كرد تا اینكه هفته گذشته آخرین نتایج تحقیقاتش را برای مردم اعلام كرد؛ "همه شواهد حاكی از آن است كه موجودی كه در مزرعه مكزیك دیده شده یك موجود زمینی نیست و هیچ تعلقی به كره خاكی ندارد!"
مائوسان كه سال های بسیاری را صرف تحقیق در امور آدم فضایی ها و وجود دنیایی ورای كره زمین كرده، موجود ناشناخته مكزیكی را عجیب ترین مورد زندگی حرفهای اش می داند؛ "اول من هم مثل همه فكر می كردم كه این هم یك شوخی دیگر است. من هم خیال می كردم كه موی بدن یك میمون نحیف را تراشیده و به جای آدم فضایی جا زده اند اما بعد تصمیم گرفتم كه این موجود خیالی را خودم از نزدیك ببینم. همین كه در آزمایشگاه مكزیكوسیتی بدن نحیف و چهره مثلثی جانور را دیدم فهمیدم كه از ما نیست!". مائوسون به سرعت تحقیقات روی موجود ناشناخته را شروع كرد اما هرچه بیشتر وقت گذاشت كمتر به نتیجه خاصی رسید؛ "ما از بدن، استخوان و پوست حیوان نمونه گیری كردیم. محققانی كه پیش از ما روی این موجود ناشناخته كار كرده بودند، به این نتیجه رسیدند كه به سبب گذشت از زمان مرگ موجود فضایی، دی ان ای آن هم دیگر قابل شناسایی نیست اما حقیقت این بود كه زمان هیچ تاثیری روی دی ان ای این موجود نداشت بلكه شناسه دی ان ای آن در گستره موجودات زمینی نمی گنجد. نقشه دی ان ای این موجود با هیچ مخلوقی روی زمین تطبیق ندارد. برای همین هم من معتقدم كه او یك زمینی نیست. باورش سخت است اما موجود مكزیكی واقعا یك آدم فضایی است؛ البته یك كودك فضایی!". با صحبت های مائوسون دیگر كار آزمایشگاه های تحقیقاتی هم تمام شد؛ دی ان ای موجود فضایی ناشناخته است و تحقیق بی نتیجه!
موجود ورای آدمیزاد
گزارش پروفسور مائوسان و گروه تحقیقاتی او درباره موجود فضایی بسیار دقیق و با استفاده از آخرین فناوری های روز ارائه شده است؛ "كودك فضایی، توانایی زندگی با حداقل میزان اكسیژن را داشته؛ به طوری كه می توانسته ساعت های متوالی در زیر آب سر كند. استخوان بندی بدن او شبیه بدن مارمولك هاست با این تفاوت كه ماندگاری استخوان های او در برابر تغییرات آب و هوایی و نبود اكسیژن بسیار بیشتر از موجودات زمینی است. شكل دندان های بی ریشه موجود ناشناخته هم شباهتی به دندان های یك انسان ندارد. در واقع این حیوان بر خلاف ظاهرش هیچ وجه تشابهی با انسان ها ندارد. پوست بدن جانور همان ساعت اول به شدت خشك شده بود كه همین خشكی پوست هم ماندگاری حیوان را در همه این سال ها تضمین كرده است. پوست خشك آدم فضایی از او موجودی مومیایی ساخته كه هیچ تغییر محیطی ای نمی تواند روی آن تاثیر داشته باشد؛ به طوری كه شكل و شمایلش از زمانی كه او را از مزرعه گرفته اند تا امروز تغییر چندانی نكرده". تحقیقات گروه مائوسون همچنین از حقیقت بزرگی پرده برداشت كه طی دهه ها مورد سوال دانشمندان فضاشناس بود؛ "مغز موجود فضایی نسبت به جثه اش بسیار بزرگ است؛ به طوری كه بیشترین وزن بدن او متعلق به مغزش است نه جثه حنیف و دم درازش! در این باره باید به صراحت اعلام كرد كه چنین مخلوقی با این حجم مغز به طور حتم از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار بوده است!".
فضایی انتقام میگیرد
جریان پیدا شدن آدم فضایی مزرعه متپك یك طرف و بلایی كه سر مارائو لوپز- كشاورز بینوا- آمد یك طرف دیگر! دو سال بی خبری از آدم فضایی مردم را از حال و روز كشاورزی كه موجود ناشناخته را برای اولین بار دیده بود، غافل كرد. خبر آدم فضایی كه دوباره رو شد، مردم داشتند كه اصل ماجرا را از زبان خود صاحب انبار بشنوند اما دیگر دیر شده بود. مارائو لوپز یك ماه بعد از اینكه موجود فضایی را در مزرعه اش پیدا كرد به طرز مرموزی كشته شد! جاشواوارن- یكی از فضاشناس های مطرح آمریكایی- به خبرنگاران گفت كه لوپز همان دو سال پیش در سانحه آتش سوزی خورواش زنده زنده در آتش سوخت و كسی هم نتوانست كاری برایش بكند. به گفته وارن این حادثه زمانی اتفاق افتاد كه ماشین لوپز خاموش بود و او فقط داشت درون اتاقك را تمیز می كرد. می گویند حرارت آتشی كه لوپز در آن می سوخت بسیار بیشتر از یك آتش معمولی بود!