تا به حال به اين مساله توجه داشته ايد که هيچ رابطه اي به اندازه رابطه زناشويي، مستعد اختلاف نيست؟ زيرا در زندگي زناشويي، زن و مرد دايما با يکديگر در تعامل و ارتباط بوده و بنابراين فرصت براي اختلاف بسيار است.
مسايلي مانند رابطه با اقوام، پول، فرزندان، مسافرت و... منشا اکثر اختلافات زوجين است پس احتمال اينکه همسران با وجود اين همه مشکل و اختلاف نظر، شادمانه زندگي کنند، خيلي کم است.
ولي در صورتي که راه و رسم برخورد با مشکلات و اختلافات را بياموزند و به دنبال راهکارهاي موثر براي بهبود رابطه زناشويي باشند، روز به روز بر خوشبختي آنان افزوده مي شود.
ازدواج کردن مقوله اي متفاوت از زندگي مشارکتي است چرا که انتظارات و توقعاتي که در زندگي مشترک ميان زوجين وجود دارد، کاملا متفاوت از زندگي مشارکتي است.
زندگي مشارکتي مانند زماني است که در دوران دانشجويي با همسالان و همکلاسان خود هم خانه ميشويد ؛ در اين سبک زندگي افراد در کنار هم هستند و با هم زندگي ميکنند و اهداف ، روند و برنامه زندگي متفاوتي نسبت به يکديگر دارند و در ضمن هيچ اصراري براي ايجاد يک هماهنگي کامل بين اعضاي يک خانه يا خوابگاه وجود ندارد.
اما در زندگي مشترک براي اينکه زوجين در کنار يکديگر احساس آرامش کنند لازم است که به دنبال يک زبان مشترک و هماهنگي با يکديگر باشند و در ضمن روش رويارويي با مشکلات و اختلافات را بياموزند.
گام اول : احترام متقابل
ريشه مشکل، نگرش يکي از طرفين يا هر دو نفر آنهاست نه خود مشکل. در روابطي که احترام متقابل حاکم است، طرفين سعي مي کنند ديدگاه يکديگر را درک کنند و به ديدگاه يکديگر احترام بگذارند.
گام دوم : مشخص کردن مشکل واقعي
اکثر زن و شوهرها نمي توانند مشکل واقعي را مشخص کنند. معمولا اينکه چه کسي کارهاي خانه را انجام دهد، چطور پول خرج کنند و.. اصل مساله نيست. البته اختلاف نظرها را بايد رفع کرد ولي زوجين بايد مشکل واقعي را بشناسند. وقتي مشکل واقعي شناخته شد، اختلاف نظرهاي ظاهري رفع مي گردد.
گام سوم : زمينه هاي توافق
هنگام اختلاف، ساده ترين راه اين است که دنبال تغيير دادن همسرمان باشيم ولي راه موثرتر اين است که از خودمان بپرسيم چه کار ميتوانم بکنم تا رابطه ما عوض شود؟
با متمرکز شدن روي اينکه خودتان مي خواهيد چه کار کنيد و ملزم نکردن همسرتان به تغيير، جوي ايجاد ميکنيد که امکان توافق در آن وجود دارد.
اگر چه راه حل نهايي در در گرو تغيير رفتار هر دو نفر است ولي تمايل به تغيير کردن و تصميم گرفتن براي تغيير کردن، امري کاملا شخصي است.
اگر بجاي بگو مگو، با يکديگر همکاري کنيد، زمينه اي فراهم خواهد شد که ببينيد جهت حل اختلافاتتان چه کار بايد بکنيد.
گام چهارم : مشارکت متقابل در تصميم گيري ها
وقتي زن و شوهر فهميدند مشکل واقعي چيست، يکي از آنها راه حل پيشنهاد ميدهد و ديگري يا راه را ميپذيرد يا آن را اصلاح ميکند و يا راه حل ديگري را ارائه ميدهد.
ايجاد جو بده و بستان از همه روشهاي ديگر موثر تر است و بسيار مهم است که طرفين حق دخالت داشته باشند زيرا اگر يکي از طرفين از اين حق طبيعي محروم شود، زندگي زناشويي مستعد پذيرش اختلافات بسياري ميگردد.
هنگاميکه هر يک از طرفين در حل اختلاف مشارکت داشته باشند، به راه حل هايي ميرسند که هر دو ، آن راه حلها را قبول دارند و راه حل ها در راستاي اهداف مشترکشان هستند ؛ پس قدرت و مسئوليت را عادلانه تقسيم کنيد تا مقاومت جاي خود را به همکاري بدهد.