درباره بيل گيتس چه مي دانيد ؟
ويليام هنري گيتس سوم مشهور به بيل گيتس (Bill Gates ) رئيس و موسس شركت مايكروسافت . درحال حاضر مايكروسافت با بيش از چهل هزار كارمند در شصت كشور جهان و با درآمد خالص 3/ 25 ميليارد دلار در پايان سال مالي 2001 يكي از موفق ترين شركتهاي ايالات متحده آمريكا و يكي از راهبران صنعت كامپيوتر بوده است .بيل گيتس در 28 اكتبر سال 1955 در يك خانواده متوسط در شهر سياتل آمريكا متولد شد پدر بيل ، ويليام هنري گيتس دوم وكيل دادگستري و يكي از سرشناسان شهر سياتل است و مادر او آموزگار مدرسه و يكي از اعضا هيئت مديره United Way International بود كه در امور خيريه نيز فعاليت داشت بيل گيتس در اين خانواده و در كنار دو خواهر خود رشد كرد گيتس در كودكي بيشتر وقت خود را در كنار مادر بزرگ خود گذراند و از او تاثير بسيار گرفت او از همان دوران كودكي خود روحيه رقابت طلبي خود را نشان داد و سعي مي كرد تا در هر زمينه اي از دوستان خود پيش باشد . گيتس تحصيلات خود را در مدرسه عمومي Lakeside پشت سر گذاشت و در آنجا بود كه با كامپيوتر آشنا شد . در آغاز يكي از سالهاي تحصيلي مسئولان مدرسه Lakeside تصميم گرفتند با كمك خانواده دانش آموزان يك ترمينال كامپيوتر اجاره كنند و در اختيار دانش آموزان قرار بدهند . در اين هنگام بيل گيتس با كامپيوتر آشنا شد و به سرعت در استفاده از آن مهارت كسب كرد و در سيزده سالگي اولين نرم افزار خود را كه يك بازي ساده بود نوشت . گيتس به همراه دوست خود پل آلن( Paul Allen ) كه دو سال از گيتس بزرگتر بود و در زمينه سخت افزار كامپيوتر هم مهارت داشت ، بيشتر وقت خود را به برنامه نويسي در اطاق كامپيوتر Lakeside ميگذراند.
گيتس درسال 1973 وارد دانشگاه هاروارد شد و در آنجا با استيو بالمر(Steve Ballmer ) كه در حال
حاضر رئيس قسمت اداري مايكروسافت است آشنا شد گيتس زماني كه در هاروارد بود يك نسخه از زبان BASIC را طراحي كرد بيل گيتس در سال 1975 به همراه دوست دوران كودكي خود پل آلن شركت كوچكي بنام Microsoft را با شعار "درهرخانه يك كامپيوتر" ايجاد كرد مايكروسافت انواع زبانهاي برنامه سازي را براي كامپيوترهاي مختلف توليد ميكرد.در آن زمان مايكروسافت فقط 40 كارمند داشت كه شبانه روز بشدت كار ميكردند و كل فروش آن فقط 4 / 2 ميليون دلار در سال بود درسال 1980 شركت IBM براي اينكه از بازار كامپيوترهاي شخصي عقب نماند تصميم گرفت تا كامپيوتر خود را كه PC نام گرفت و كامپيوترهاي امروزي نيز مبتني بر آن هستند،بسازد و وارد بازار كند IBM تصميم گرفت تا كار نرم افزار آن را به عهده شركت ديگري بگذارد اين بود كه شاهين خوشبختي بر دوش مايكروسافت نشست و IBM قراردادي با شركت كوچك مايكروسافت بست تا نرم افزارهاي سازگار با كامپيوترهاي شخصي IBM توليد كند كامپيوترهاي جديد IBM از پردازنده هاي 16 بيتي 8088 شركت اينتل استفاده ميكرد . بنابراين مايكروسافت براي فروش زبانهاي برنامه سازي خود به يك سيستم عامل 16 بيتي نياز داشت در آن زمان شخصي بنام تيم پاترسون در كارگاه خانه خود يك كامپيوتر 16 بيتي كوچك ساخته بود و براي آن يك سيستم عامل ساده 16 بيتي نوشت كه نام DOS 86 را براي آن انتخاب كرده بود بيل گيتس كليه حقوق سيستم عامل DOS 86 را با قيمت 75 هزار دلار بدست آورد بيل گيتس و پل آلن سيستم DOS 86 را متناسب با كامپيوتر هاي شخصي IBM تغيير دادند و امكانات بيشتري را به آن افزودند و از آن يك سيستم عامل قوي 16 بيتي ساختند . مايكروسافت اين سيستم عامل را MS DOS ناميد MS DOS بر روي كامپيوترهاي شخصي IBM جاي گرفتند و IBMدرصدي از فروش كامپيوترهاي PC خود را براي استفاده ازMS DOS به مايكروسافت مي پرداخت و رفته رفته امپراتوري آقاي بيل گيتس بر روي
MS DOS بنيان نهاده شد بعدها مايكروسافت با توليد سيستم عامل گرافيكي Windows و محصولات موفق ديگر گامهاي بزرگتري بسوي موفقيت برداشت طبق آخرين آمار بيش از 95 درصد از دارندگان كامپيوترهاي شخصي درسراسر جهان از محصولات مختلف مايكروسافت استفاده ميكنند. درحال حاضر بيل گيتس با بيش از 50 ميليارد دلار ثروتمندترين مرد دنيا شناخته شده است او اين مقام را چندين سال است كه حفظ كرده يكي از دلايل موفقيت مايكروسافت به گفته خود گيتس استخدام افراد با هوش در اين شركت است گيتس زماني كه فقط 19 سال داشت مايكروسافت را مديريت ميكرد او بقدري كار ميكرد كه حتي گاهي چند روز محل كار خود را ترك نمي كرد و به همراه كارمندان خود بسختي برروي پروژه هاي مختلف و سفارش مشتريان كارميكرد . گيتس درسال 1994 با مليندا فرنج گيتس ازدواج كرد كه حاصل آن يك دختر ( متولد سال 1996 ) و يك پسر (متولد سال 1999 ) بوده است بيل گيتس راه مادر خود را ادامه داد و بهمراه همسر خود چندين موسسه خيريه در سراسر دنيا تاسيس كرد هم اكنون بيل گيتس همراه همسر و فرزندان خود در شهر سياتل ساكن است .
(7 اصل مهم موفقيت بيل گيتس)
اصل اول :
در زندگي همه چيز عادلانه نيست ، بهتر است با اين حقيقت كنار بياييد .
اصل دوم :
دنيا براي عزت نفس شما اهميتي قائل نيست دراين دنيا از شما انتظار ميرود كه قبل از آنكه نسبت به خودتان احساس خوبي داشته باشيد كار مثبتي انجام دهيد .
اصل سوم :
پس از فارغ التحصيل شدن از دبيرستان و استخدام شدن كسي به شما رقم فوق العاده زيادي پرداخت نخواهد كرد بهمين ترتيب قبل از آنكه بتوانيد به مقام معاون ارشد با خودرو مجهز و تلفن همراه برسيد بايد براي اين مقام و مزايايش زحمت بكشيد .
اصل چهارم:
اگر فكر ميكنيد آموزگارتان سخت گير است در اشتباه هستيد پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد كه رييس شما خيلي سخت گيرتر از آموزگارتان است چون امنيت شغلي آموزگاران را ندارد .
اصل پنجم:آشپزي در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد پدر بزرگهاي ما براي اين كار اصطلاح ديگري داشتند از نظر آنها اين كار "يك فرصت بود".
اصل ششم:اگر در كارتان موفق نيستيد والدين خود را ملامت نكنيد از ناليدن دست بكشيد و از اشتباهات خود درس بگيريد .
اصل هفتم :
قبل از آنكه شما متولد بشويد والدين شما هم جوانان پرشوري بودند و بقدريكه اكنون به نظر شما ميرسد ، ملال آور نبودند .