این کوزه با توجه به ویژگی، فرم خاص و سایر مواد افزودنی موجود در گل سفال (خاکستر)، در خنک نگه داشتن آب کارائی خارقالعاده ای دارد، جهله قرنها فرم باستانی خود را حفظ نموده است همواره...
جهله، نمادی از سرزمین گرم هرمزگان
میراث فرهنگی زنده ملل دنیاست. هنری که ریشه در تاریخ، فرهنگ، هنر و مذهب سرزمینش دارد. ایران ما به جهت سابقه تاریخی و پیشینه فرهنگی جزء معدود کشورهای جهان است که بیش از 5 هزار سال قدمت تاریخی دارد و شاخصترین گواه آن آثار باستانی و میراث فرهنگی و صنایع دستی آن است که از گذشتگانمان به یادگار مانده است. غنای آثار، آئینه ای از غنای فرهنگی، هنری و تاریخی این سرزمین پهناور است که در جای جای آن میتوان این آثار را مشاهده کرد و در آن به جستجو نشست. جهله سازی شاخه ای از تولیدات سفالگری منطقه شهوار میناب در استان هرمزگان است.
جهله، کوزه ای خاص با قائده کروی و غیر ایستا که آب در آن تا چندین درجه خنک میشود. امروز دیگر این ظرف کاربری خود را از دست داده است و تولید این ظرف زیبا و کم نظیر که زمانی در بیشتر مناطق هرمزگان انجام میشد منسوخ و تنها توسط یک نفر به نام استاد عبدالله رحیمی شهواری در روستای شهوار میناب انجام میشود.
سفال میناب، یادگار سفال باستان
سفالگری پس از سبد بافی، کهنترین صنعت دست ساز بشر نامیده شده است
«سفالگری، پس از حصیر بافی، کهنترین است زیرا قدیمیترین سفالینه ای که تاکنون شناخته شده و در آفریقای شرقی بدست آمده، از پایه سبدی ساخته شده است که روی آنرا گل پوشانده و پختهاند» (جی کلاک، 1355، ص41)
طی بررسی و پژوهشهای باستان شناسی در استان هرمزگان، در حال حاضر پیشینه ساخت و وجود کورههائی جهت پخت سفال منطقه به هزاره سوم پ.م (5 هزار سال قبل) میرسد (سرلک،1386، ص6)، طی دو فصل بررسی و شناسائی باستان شناسی در شهرستان میناب و یک فصل کاوش باستان شناسی در این شهرستان همچنین شهرستان رودان، آثار بدست آمده در این منطقه، ابزار و ادوات این رشته، چرخ سفالگری که با دست به حرکت در میآید و... بیانگر قدمت سفالگری این خطه است.
«در شش هزار سال پیش از میلاد مسیح، نخستین نشانههای استفاده از کوره در صنعت سفالگری دیده میشود و باز یافتهها حاکی است در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری سادهای که با دست حرکت میکرده و هم اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع میناب) و کلپورگان (از توابع سراوان) رایج است به خدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.» (حسن بیگی، 1365، ص 50)
موقعیت جغرافیائی میناب
شهرستان میناب در فاصله تقریبی 100 کیلومتری بندرعباس قرار دارد و وسعت آن به 1350 کیلومتر میرسد. نام قدیم این شهر هرمز کهنه بود و یکی از قدیمیترین و باستانیترین شهرهای استان هرمزگان است. این شهر را قطب صنایع دستی هرمزگان نام نهادند و پنچ شنبه بازار این شهر یکی از مهمترین مراکز داد و ستد کالا و صنایع دستی در گذشته بود که حتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای خرید به این مکان آمد و شد میکردند اما امروزه دیگر خبری از آن بازار نیست و معدود باقی ماندگان بازار به حاشیه رودخانه رانده شدند تا در محل بازار قدیم مجتمع ای لوکس ساخته شود!
سفالگری، جهله سازی، حصیربافی، رودوزیهای سنتی، برقع دوزی، عبا بافی و چادرشب بافی، مهمترین صنایع دستی شهرستان میناب و روستاهای اطراف بشمار میرود.
شیوه سفالگری در میناب باستانی است و فرآیند تولید سفال این منطقه مشابهت کمتری نسبت به سایر مناطق دارد. شاید شاخصترین این نظریه همان بدوی بودن شیوه تولید، طرحها،نقوش و فرمهای آن است از این رو هر روز از نقطه نظر بازار و فروش در شرایط وخیم تری قرار میگیرد و دیگر کسی به خصوص جوان ترها تمایل به تولید این فراورده نشان نمیدهد.
معدود سفالگران منطقه که تعدادشان از تعداد انگشتان دو دست فراتر نمیرود همچنان به همان روش و همان نوع تولید اصرار نشان میدهند و امیدوارند تا شاید روزی دوباره آن رونق گذشته را تجربه کنند. تولیدات آنان بیشتر شامل ظرف سفالی ساده چون کوزه، قلک، عودسوز، قلیان و سرقلیان میباشد. نوعی مجسمه سفالی با فرمی انتزاعی از شتر به نام اشتروک نیز از تولیدات ابن منطقه است که غالبا توسط زنان سالخورده صورت میگیرد.
جهله، شاخصترین و زیباترین سفالینه ایران
جهله یا همان کوزه آبخوری باقائده کروی و غیر ایستا، در حال حاضر تنها در این منطقه از کشور (میناب) تولید میشود. نمونههائی از این فرم خاص در کشورهای واقع در شرق آفریقا مشاهده شده است. این کوزه با توجه به ویژگی، فرم خاص و سایر مواد افزودنی موجود در گل سفال (خاکستر)، در خنک نگه داشتن آب کارائی خارقالعاده ای دارد، جهله قرنها فرم باستانی خود را حفظ نموده است همواره مورد توجه و علاقه یونسکو نیز بوده است.
استفاده کاربردی از آن امروزه با توجه پیشرفت و تغییر در نوع زندگی مردم، ورود یخچال و...، به میزان قابل توجهی کاهش یافته و خریداران آن بسیار اندک هستند و امروزه خریداران شهری بیشتر به منظور استفاده تزیینی از آن استفاده میکنند. ساخت این ظرف منحصربفرد در دو مرحله با چرخ دستی و کار با دست انجام میشود و به مراتب سخت تر و پیچیده تر از ساخت یک کوزه عادی است و نیاز به مهارت و تجربه خاصی دارد.
چرخ سفالگری دستی: ساخت جهله در شروع توسط چرخی دستی و بسیار ابتدائی انجام میشود. گفته میشود قدمت این چرخها به قبل از اختراع چرخ پائی میرسد. این چرخ در نوع خود در جهان کم نظیر است درحال حاضر تنها در روستای شهوار میناب و تنها در یک کارگاه در حال کار میباشد.
«باز یافتهها حاکی است در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری ساده ای که با دست حرکت میکرده و هم اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع میناب) و کلپورگان....... تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.» (حسن بیگی، همان منبع، همان صفحه)
این وسیله در عین سادگی با توان بالای تولید قادر است تداوم چرخشی خود را با یکبار گردش سریع و به واسطه وزن صفحه، تا حدود 10 دقیقه حفظ کند و با گردش دوباره سفالگر، این چرخش مجدداً در صفحه ادامه مییابد.
جهله در چند مرحله ساخته میشود در ابتدا سفالگر شروع به ساخت یک کوزه دراز با گردنی بلند میکند.
بعد از طی مراحلی، توسط قاشکهای چوبی با مهارت و صبوری خاصی به کروی کردن قائده آن میپردازد. در پایان، بدنه جهله بقدری صاف و یکدست میشود که محال است اثری از ضربههای قاشق را مشاهده کرد.
برای پخت، جهلههای ساخته شده یک روز در سایه و سه الی چهار روز در آفتاب نگهداری میشود و سپس برای حمل به کوره آماده میشود. کورههای پخت جهله نیز منحصر به فرد و به شکل دو فنجان که از قائده به هم متصل باشند است. قسمت تهتانی آتشدان و قسمت بالائی محل چیدن جهلههاست. استاد عبدالله رحیمی اعتقاد دارد برای سوخت کوره فقط باید از شاخ و برگ درخت خرما استفاده کرد و انرژیهائی چون نفت و گاز در بو و طعم آب داخل جهله تاثیر میگذارد.
جهلهها بعد از چیده شدن در دهانه بالای این کوره، توسط انبوهی از ضایعات کوره قبلی و ظروف شکسته سفالی پوشیده میشود. بعد از 4 الی 5 ساعت کوره را خاموش و یک روز به همان شکل رها میشود و سپس جهله را بیرون میآورند.
قیمت فروش یک جهله در بازار میناب بین 2 تا 3 هزار تومان است و امروزه با کاهش تقاضای خرید، استاد رحیمی ماهی یکبار و نزدیک به 100 جهله تولید میکند که با توجه به ضایعات و هزینهها، درآمد ناچیزی از آن حاصل میشود.
جهله چون دیگر فرآوردههای کاربردی صنایع دستی تاریخ مصرف دارند. اگر همگام با ماشینی شدن و ورود تکنولوژی به زندگی بشر، کاربردی بودن خود را ازدست بدهند در زمره تولیدات رو به زوال قرارخواهند گرفت.
برخی از نمونههای صنایع دستی توانستند با پاره ای تغییرات در فرم و نقش، خود را با شرایط روز تطبیق دهند وبه حیات خود ادامه دهند خواه تزئینی و خواه کاربردی. اما براستی با آنهائی که چنین تحولی را در خود نپذیرفتند چه باید کرد؟ آیا جایگاه واقعی آنها در همان ابتدا موزههاست و یا روشهای تجربه شده بهتری نیز وجود دارد؟
پاسخ بدین پرسش قطعاً در این مقاله نمیگنجد و نظریههای متفاوت بسیاری از سوی کارشناسان و محققان وجود دارد که باید هر چه سریعتر و متعهدانه تر به آن پرداخت چرا که تحقیقاً این بحران هر ساله رشتههای بسیاری از صنایع دستی کشورمان را میبلعد و ما را در سوگ چنین ارزشها فرهنگی کشورمان عزادار.
نویسنده: حسن ولی زاده/ کارشناس ارشد صنایع دستی
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ