ساختار ذهن براساس نظریه فروید
بسیاری از ما اصطلاح
لغزش فرویدی را شنیدهایم. عقیده بر این است که این اظهارات نادرست، بیانگر افکار یا احساسات نهفته و ناهشیار ما هستند. مثال زیر را در نظر بگیرید:
«جیمز به تازگی رابطه جدیدی را با خانمی که در دانشگاه با او آشنا شده آغاز کرده است. یک روز بعد از ظهر، هنگامی که جیمز داشت با این دوست جدیدش صحبت میکرد تصادفاً او را به نام دوست دختر سابقش صدا کرد.»
شما چه توضیحی برای این اشتباه دارید؟ بسیاری از ما ممکن است آن را ناشی از حواسپرتی یا یک تصادف ساده بدانیم. امّا یک روانکاو هرگز چنین تصورّی نمیکند. او این را چیزی به مراتب بیشتر از یک تصادف میداند. از دیدگاه روانکاوی، نیروهای درونی در خارج از سطح هوشیاری (خودآگاهی) ما قرار دارند که به رفتار ما جهت میدهند. به عنوان مثال، یک روانکاو ممکن است بگوید اشتباه لفظی جیمز به خاطر احساسات برطرف نشده او نسبت به دوست سابقش و یا شاید تردید و بیاعتمادی نسبت به رابطه جدیدش بوده است.
بنیانگذار نظریه روانکاوی،
زیگموند فروید بوده است. با وجودی که نظریههای او در زمان خود بسیار جنجالبرانگیز و شوکآور بود و پس از آن نیز بحث و انتقادات بسیاری را به همراه داشته است امّا کارهای او تاثیر عمیقی بر روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، ادبیات و هنر برجا گذاشته است.
از عبارت «روانکاوی» برای اشاره به بسیاری از جنبههای کار و تحقیق فروید، از جمله درمان فرویدی و روش تحقیقی که او برای به وجود آوردن نظریههایش به کار برد، استفاده میشود. فروید به هنگام شکلدهی نظریهاش درباره رشد شخصیت، به شدّت بر مشاهدات و مطالعات موردی بیمارانش تکیه داشت.
پیش از آن که به درک نظریه شخصیت فروید بپردازیم، باید دیدگاه او در مورد چگونگی سازماندهی ذهن را درک کنیم.
به عقیده فروید، ذهن انسان را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد:
1. ذهن هشیار (خودآگاه) شامل هر چیزی که ما از آن آگاهیم. این جنبهای از پردازش ذهن ماست که میتوانیم درباره آن به صورت عقلانی صحبت و فکر کنیم. بخشی از آن شامل یاد و حافظه ماست که همیشه جزئی از ذهن هشیار ما نیست امّا میتواند به سادگی و در هر زمان بازیابی شود و به بخش خودآگاه ذهن ما آورده شود. فروید این نوع حافظه را «نیمه هشیار» مینامید.
2. ذهن ناهشیار (ناخودآگاه)، مخزن احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی هشیار ما قرار دارند. بیشتر محتویات ذهن ناهشیار ما غیرقابل پذیرش و ناخوشایندند، مثل احساس درد، اضطراب یا تعارض. به عقیده فروید، ذهن ناهشیار براثر گذاریش بر روی رفتار ما ادامه میبخشد، هر چند ما از این تاثیرات نهفته و ناآشکار، آگاهی نداریم.